تَعْتَعَه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَعْتَعَة (به فتح تاء و سکون عین) یا
تَعْتَع یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای
اجبار و ناتوانی از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی است.
حضرت علی (علیهالسلام) در
نامهای خطاب به
مالک اشتر، از این واژه استفاده نموده است.
این واژه سه بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
تَعْتَعَة (به فتح تاء و سکون عین) یا
تَعْتَع، به معنای اجبار و عجز از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی آمده است.
مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) در
نامه ۵۳، خطاب به مالک اشتر چنین مینویسد: چون اهل حاجت به نزد تو میآیند کسی از نگهبانانت در آنجا نباشد، تا گوینده آنها بدون ترس سخن گوید:
«حَتَّى يُكَلِّمَکَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَعْتِع.» «و لشكريان و محافظان و پاسبانان را از اين مجلس دور ساز! تا هركس با صراحت و بدون ترس و لكنت، سخنان خود را با تو بگويد.»
سپس در ادامه از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقلی آورده است که ایشان فرمودهاند:
«لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا يُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَويِّ غَيْرَ مُتَعْتِع.» «مقدس نمیشود
امّتی که در آن
حق ضعیف از قوی بدون
اکراه گرفته نمیشود.»
«ظاهراً منظور از آن اکراه و اجبار باشد.»
این واژه یکبار نیز با لفظ «تعتعوا» آمده است: «
«وَ تَطَلَّعْتُ حينَ تَعْتَعوا.»»
این واژه سه بار در «نهجالبلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «تعتعه»، ص۱۷۴.