• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَعْتَعَه (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تعتعه.


تَعْتَعَة (به فتح تاء و سکون عین) یا تَعْتَع یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای اجبار و ناتوانی از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی است.
حضرت علی (علیه‌السلام) در نامه‌ای خطاب به مالک اشتر، از این واژه استفاده نموده است.
این واژه سه بار در «نهج‌البلاغه» آمده است.



تَعْتَعَة (به فتح تاء و سکون عین) یا تَعْتَع، به معنای اجبار و عجز از سخن گفتن در اثر گرفتاری و خستگی آمده است.


مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - مُتَعْتِع - نامه ۵۳ (توصیه به مالک اشتر)

امام (صلوات‌الله‌علیه) در نامه ۵۳، خطاب به مالک اشتر چنین می‌نویسد: چون اهل حاجت به نزد تو می‌آیند کسی از نگهبانانت در آنجا نباشد، تا گوینده آن‌ها بدون ترس سخن گوید:
«حَتَّى يُكَلِّمَکَ مُتَكَلِّمُهُمْ غَيْرَ مُتَعْتِع
«و لشكريان و محافظان و پاسبانان را از اين مجلس دور ساز! تا هركس با صراحت و بدون ترس و لكنت، سخنان خود را با تو بگويد.»
سپس در ادامه از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) نقلی آورده است که ایشان فرموده‌اند:
«لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا يُؤْخَذُ لِلضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَويِّ غَيْرَ مُتَعْتِع
«مقدس نمی‌شود امّتی که در آن حق ضعیف از قوی بدون اکراه گرفته نمی‌شود.» «ظاهراً منظور از آن اکراه و اجبار باشد.»
این واژه یک‌بار نیز با لفظ «تعتعوا» آمده است: ««وَ تَطَلَّعْتُ حينَ تَعْتَعوا»



این واژه سه بار در «نهج‌البلاغه» آمده است.


۱. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۰۹.    
۲. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۳۰۱.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۲۰، نامه ۵۳.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۱۳، نامه ۵۳.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۳۹، نامه ۵۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۸۷، نامه ۵۳.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۸۹.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۹۴-۲۹۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۱، ص۷۵-۷۶.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۷۹.    
۱۱. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۸۷.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۲۰، نامه ۵۳.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۱۳، نامه ۵۳.    
۱۴. ّ صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۳۹، نامه ۵۳.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۸۷، نامه ۵۳.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۸۹.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۹۴-۲۹۵.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۱، ص۷۶.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۸۱.    
۲۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۸۷.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۹۹، خطبه ۳۷.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «تعتعه»، ص۱۷۴.    






جعبه ابزار