• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَبّ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تبّ (مفردات‌قرآن)، خسران.


تَبّ: (اِلَّا فی‌ تَبابٍ)
«تَبّ» و «تباب» (بر وزن خراب) به گفته «راغب» در «مفردات» به معنای زیان مستمر و مداوم است.
«طبرسی» در «مجمع البیان» می‌گوید: به معنای زیانی‌ است که منتهی به هلاکت می‌شود.
بعضی از ارباب لغت نیز، آن را به معنای «قطع کردن» تفسیر کرده‌اند، و این شاید به خاطر آن است که زیان مستمر و منتهی به هلاکت طبعاً سبب قطع و بریدگی می‌شود، و از مجموع این معانی همان استفاده می‌شود که در معنای آیه گفته‌ایم.



به مواردی از کاربرد تَبَّ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - تَبَّ (آیه ۳۷ سوره مؤمن)

(أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ مَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ) (وسايل دست يافتن به آسمان‌ها تا از خداى موسی آگاه شوم؛ هر چند گمان مى‌كنم او دروغگو باشد.» اينچنين اعمال بد فرعون در نظرش آراسته جلوه كرد و از راه حق باز داشته شد؛ و توطئه فرعون و امثال او جز به نابودى نمى‌انجامد.)

۱.۲ - تَبَّ در المیزان و مجمع البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مفاد سیاق این است که جمله مورد بحث به منزله یک قاعده و ضابطه کلی باشد و بفهماند چرا فرعون در مقابل حقی که موسی وی را به سوی آن می‌خواند این طور دست و پا می‌زد؟ برای اینکه شیطان عمل زشت او را در نظرش زیبا جلوه داده بود و او را از راه رشاد باز داشته بود، ناگزیر احساس کرد که در بن بستی قرار گرفته است، لذا با اباطیل خود در برابر آن مجادله کرد و دست به اینگونه کارهای‌ ناشایست و نقشه‌های سفیهانه زد تا شاید حق را از بین ببرد. و به همین مناسبت آیه شریفه با جمله (وَ ما کَیْدُ فِرْعَوْنَ اِلَّا فِی تَبابٍ‌) ختم شد، یعنی کید فرعون جز به سوی هلاکت و بی‌نتیجگی ره نمی‌برد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


(تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ) (بريده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: کلمه ید در آیه نیز به معنای لغویش نیست، بلکه کنایه است از قدرت آدمی، چون دست در انسان عضوی است که مقاصدش به وسیله آن انجام می‌شود، و بیشتر کارهای آدمی را به دست او نسبت می‌دهند، و تباب و خاسر شدن دست به معنای بی‌نتیجه شدن اعمال آدمی، و بلکه نتیجه معکوس دادن آن است، و یا به عبارت دیگر به معنای باطل شدن اعمال او و به نتیجه نرسیدن آن است، به طوری که زحماتش هدر رود و مورد استفاده‌اش قرار نگیرد، این معنای تباب دست انسان بود. و معنای تباب خود آدمی، خسران او در نفس و حاق ذاتش است، به طوری که از سعادت دائمیش محروم شود، و این همان هلاکت دائمی او است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. مؤمن/سوره۴۰، آیه۳۷.    
۲. مسد/سوره۱۱۱، آیه۱.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۶۲.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۱۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۰، ص۱۱۸.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۴۴۸.    
۷. مؤمن/سوره۴۰، آیه۳۷.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۰۳.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۳۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۲۷۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۴۳.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۰۳.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۶۲.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۸۴.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۴۷۵.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲۷، ص۳۷۴.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تَبّ»، ص۱۱۵.    






جعبه ابزار