تنبلی بنیاسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیاتی از قرآن در باره قوم
بنیاسرائیل است که
حضرت موسی به آنها دستور داد وارد سرزمین مقدس شوند و با
عمالقه بجنگند اما آنان تنبلی کرده، از کارزار با عمالقه سر باز زدند. خداوند نیز در پی
نفرین موسی علیه الاسلام
چهل سال آنان را سر گردان کرده و اجازه ورود به سرزمین مقدس را به آنان نداد.
بنی اسرائیل، برای ورود به
سرزمین مقدس و نبرد با متجاوزان تنبلی کردند.
یـقوم ادخلوا الارض المقدسة التی کتب الله لکم ولاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خـسرین• قالوا یـموسی انا لن ندخلها
ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون.
ای
قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید! و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود! » (بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشستهایم»!از شخص متکاسل و
تنبل به «قاعد» تعبیر میشود.
در اینکه" ارض مقدسة" که در آیه فوق به آن اشاره شده چه نقطهای است، مفسران گفتگو بسیار کردهاند بعضی آن را سرزمین
بیت المقدس و بعضی
شام و بعضی دیگر اردن یا
فلسطین یا سرزمین طور، میدانند، اما بعید نیست که منظور از سرزمین مقدس تمام منطقه شامات باشد که با همه این احتمالات سازگار است، زیرا این منطقه به گواهی تاریخ مهد پیامبران الهی و سرزمین ظهور
ادیان بزرگ، و در طول تاریخ مدتها مرکز
توحید و خداپرستی و نشر تعلیمات انبیاء بوده و بهمین جهت نام سرزمین مقدس برای آن انتخاب شده است اگر چه گاهی به خصوص منطقه بیت المقدس نیز این نام اطلاق میشود (همانطور که در جلد اول صفحه ۱۸۳ توضیح داده شد). و از جمله کتب الله لکم استفاده میشود که خداوند چنین مقرر داشته بود که
بنی اسرائیل در این سرزمین مقدس به آرامش و رفاه زندگی کنند (مشروط به اینکه آن را از لوث
شرک و
بت پرستی پاک سازند و خودشان نیز از تعلیمات انبیا منحرف نشوند) اما اگر این دستور را بکار نبندند زیانهای سنگینی دامان آنها را خواهد گرفت.
این پاسخ بنی اسرائیل بخوبی نشان میدهد که
استعمار فرعونی در طول سالیان دراز چه اثر شومی روی نسل آنها گذارده بود، و کلمه" لن" که معمولا بمعنی" نفی
ابد" است نشان دهنده
وحشت عمیق این جمعیت از دست زدن بمبارزه برای آزاد کردن و پاک ساختن سرزمین مقدس است.
ولی بنی اسرائیل میبایست، سرزمین مقدس را با فداکاری و تلاش و کوشش و جهاد بدست آورند و اگر فرضا بر خلاف سنت الهی با یک
معجزه تمام دشمنان بدون هیچگونه اقدامی محو و نابود میشدند و بنی اسرائیل بدون
رنج و زحمت و ارث این منطقه آباد و وسیع میشدند تازه از اداره کردن آن عاجز میماندند و علاقهای به حفظ چیزی که برای آن زحمتی نکشیده بودند، نشان نمیدادند و آمادگی و شایستگی چنان کاری را نداشتند.
ضمنا منظور از قوم جبار در این آیه- آن گونه که از تواریخ استفاده میشود- جمعیت"
عمالقه" بودهاند که اندامهای درشت و بلند داشتند و گاهی در باره طول قد آنها مبالغهها شده و
افسانه ها ساختهاند.
این آیه نشان میدهد که بنی اسرائیل جسارت را در مقابل پیامبر خود به حد اکثر رسانیده بودند، زیرا اولا با کلمه" لن" و
ابدا مخالفت صریح خود را اظهار داشتند و ثانیا با این جمله که" تو و پروردگارت بروید و
جنگ کنید، ما در اینجا نشستهایم"، موسی ع و وعدههای او را در واقع تحقیر کردند، و حتی به پیشنهاد آن دو مرد الهی نیز اعتنا نکردند و شاید کمترین جوابی نگفتند
سرگردانی بنی اسرائیل در بیابان به مدت
چهل سال، پیامد تنبلی آنان در
جهاد با متجاوزان در ارض مقدس بود.
یـقوم ادخلوا الارض المقدسة التی کتب الله لکم ولاترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خـسرین• قالوا یـموسی انا لن ندخلها
ابدا ما داموا فیها فاذهب انت وربک فقـتلا انا هـهنا قـعدون• قال فانها محرمة علیهم اربعین سنة یتیهون فی الارض فلا تاس علی القوم الفـسقین.
ای قوم! به سرزمین مقدسی که خداوند برای شما مقرر داشته، وارد شوید! و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود! » • (بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همین جا نشستهایم»! • خداوند (به موسی) فرمود: «این سرزمین (مقدس)، تا
چهل سال بر آنها ممنوع است (و به آن نخواهند رسید) پیوسته در زمین (در این بیابان)، سرگردان خواهند بود و در باره (سرنوشت) این جمعیت
گنهکار،
غمگین مباش! »
در آیه بعد میخوانیم که موسی بکلی از جمعیت مایوس گشت و دست بدعا برداشت و جدایی خود را از آنها با این عبارت تقاضا کرد: " پروردگارا! من تنها اختیار دار خود و برادرم هستم، خداوندا! میان ما و جمعیت فاسقان و متمردان جدایی بیفکن تا نتیجه اعمال خود را ببینند و
اصلاح شوند".
ضمیر در کلمه" فانها" به ارض مقدس بر میگردد، و مراد از این جمله که فرمود: آن سرزمین محرم شده، حرمت شرعی نیست، بلکه منظور
حرمت تکوینی است، یعنی خدای تعالی (به خاطر سر پیچی بی ادبانه و بی شرمانه که کردید) چنین مقدر فرموده که تا
چهل سال نتوانید داخل آن سرزمین شوید و گرفتار سرگردانی گردید، و الف و لامی که در کلمه" الارض" است الف و لام عهد است، و معنای" همان سرزمین" را میدهد، و جمله: " فلا تاس" نهی از اسی است که به معنای اندوه است، و خدای تعالی در این آیه نظریه و کلام موسی را که آن مردم را
فاسق خوانده بود
امضا و
تصدیق نموده و خود او نیز آنان را فاسق خواند.
و معنای آیه این است که سرزمین مقدس بر آنان حرام شد، یعنی داخل شدنشان به آن سرزمین حرام تکوینی شد، به این معنا که: " ما چنین مقدر نمودیم که تا
چهل سال موفق به داخل شدن در آن نشوند و از صبح تا
شام به طرف آن سرزمین راهپیمایی بکنند ولی مانند اسب عصاری در آخر روز ببینند که در همان نقطهای هستند که صبح از آنجا براه افتاده بودند، نه قدمی به سوی آن سرزمین نزدیک شده باشند و نه لحظهای و روزی به شهر دیگری از شهرهای روی زمین برسند و خستگی در آورند، و نه زندگی صحرانشینی داشته باشند تا چون قبائل بدوی و صحرانشین زندگی کنند، پسای موسی دل تو به حال این مردمی که به قول خودت فاسقند نسوزد و غمشان را مخور که مبتلا به این
عذاب یعنی عذاب سرگردانی شدهاند برای اینکه اینها فاسقند، و نباید در باره مردم
فاسق وقتی که وبال فسق خود را میچشند محزون شد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۵۳۸، برگرفته از مقاله «تنبلی بنیاسرائیل»