تعدیل زمان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تعدیل زمان، اصطلاحی در نجوم، به معنای اختلاف زمانی میان رسیدن خورشید حقیقی و خورشید میانگین به
نصف النهار ناظر در هر روز
سال است.
در گذشتههای دور، زمان را در طی روز بر اساس موقعیت خورشید در آسمان، مثلاً با ساعت آفتابی، اندازه میگرفتند.
با این کار میتوان طول شبانه روز را بر اساس مدت زمان بین دو اوج (بیشترین ارتفاع روزانه) متوالی
خورشید تعیین کرد، اما با این تعریف، طول روز به دو دلیل ثابت نیست: ۱) حرکت ظاهری خورشید نه بر استوای سماوی، بلکه بر روی
دایرة البروج است که نسبت به استوای سماوی، میلی در حدود ْ ۱۲ ۲۳ دارد. ۲) حرکت ظاهری خورشید بر
دایرة البروج یکنواخت نیست، زیرا مدار زمین به دور خورشید، به شکلِ بیضیِ نزدیک به
دایره است.
سرعت این حرکت هنگامی که
زمین در اوج (دورترین فاصله نسبت به خورشید) قرار دارد، یعنی حدود پایان بهار، به کمترین مقدار و در حضیض (نزدیکترین فاصله نسبت به خورشید)، یعنی حدود پایان پاییز، به بیشترین مقدار میرسد.
تأثیر این دو عامل، که موجب یکسان نبودن طول روزها میشود، فقط حدود چند ثانیه در هر روز است، اما با جمع شدن آن در طول چند ماه، اختلاف به حدود ربع ساعت میرسد.
یعنی رسیدن خورشید به بیشترین ارتفاع در مسیر ظاهری روزانهاش، که
ظهر حقیقی محلی را تعیین میکند، تا حدود ربع ساعت زودتر یا دیرتر از زمان مورد انتظار برای روزهای با طول میانگین خواهد بود.
البته ساعتهای امروزی، زمان خورشیدی میانگین (ثابتی که به طول جغرافیایی بستگی دارد) را نشان میدهند.
اخترشناسان
یونان باستان نیز در تحلیل
ماه گرفتگیها و
خورشیدگرفتگیها تأثیر انباشتیِ تعدیل زمان را در نظر میگرفتند.
برای جبران این اثر باید روز نجومی را چنان تعریف کرد که خورشید حقیقی مطرح نشود.
در
نجوم جدید، خورشید میانگین نقطهای است که بر استوای سماوی حرکت میکند و سالی چهار بار (حدوداً در ۲۶ فروردین، ۲۳ خرداد، ۱۰ شهریور و ۴ دی) بر خورشید حقیقی منطبق میشود.
حرکت خورشید میانگین، یکنواخت است اما تقریباً مانند حرکت خورشید حقیقی است که اندکی بی نظمی دارد.
امروزه زمان خورشیدی میانگین بر اساس حرکت خورشید میانگین تعریف میشود و تعدیل زمان، اختلاف زمانی رسیدن خورشید حقیقی و خورشید میانگین به بیشترین ارتفاع روی
نصف النهار محلی است.
در نجوم باستان و دوره اسلامی، خورشید میانگین را بر
دایرة البروج (نه بر استوای سماوی) فرض و طول روز میانگین را محاسبه میکردند.
تعدیل زمان، به دلخواه در لحظه خاصی از یک
سال ، صفر گرفته میشد و به این ترتیب، تعدیل زمان برای زمانهای دیگر نیز قابل محاسبه بود.
نقطه صفر اغلب چنان تعیین میشد که تعدیل زمان برای روزهای دیگر سال همواره مثبت باشد.
جدولهای تعدیل زمان از زمان
بطلمیوس (۱۵۰ میلادی) بر اساس روابط ساده مثلثات کروی محاسبه میشده است.
بر اساس رابطه پایانی، تعدیل زمان به طول
دایره البروجی خورشید و اندازه میل محور زمین (میل
دایرة البروج نسبت به استوای سماوی) و مشخصههای الگوی خورشیدیِ به کار رفته (خروج از مرکز، طول
دایرة البروجی اوج) بستگی دارد.
در دوره اسلامی، بسیاری از اخترشناسان
مسلمان جدولهایی برای تعدیل زمان در زیجها میآوردند.
عنوان این جدولها تعدیل الایـّام بِلَیالیها است.
غالباً تغییرهای اندکی در تعریف داده میشد تا محاسبه آسانتر شود.
امروزه
تاریخ نگاران
علم ، جدولهای تعدیل زمان محمد بن موسی خوارزمی و کوشیار گیلانی و جمشید کاشانی را بررسی کردهاند.
تحلیل ریاضی این جدولها و بازسازی مشخصههای اولیه تعدیل زمان، مسئله ریاضی جالب توجهی است.
(۱) ویلیام مارشال اسمارت، نجوم کروی، ترجمه داود محمدزاده جسور، تهران ۱۳۷۵ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تعدیل زمان»، شماره۳۶۲۲.