• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعادل قیمتی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تعادل قیمتی مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار باشد. تعادل گاهی به صورت پایدار است که با تغییر قیمت نیروهای بازار ما را به سمت تعادل می‌رسانند و گاهی ناپایدار که با خروج از نقطه تعادل از آن دورتر است.



تعادل یک عنوان کلی است که می‌تواند بر همه فاکتورهای فیزیکی، اقتصادی و غیره اطلاق شود. تعادل قیمتی نیز با مفهوم بازار، گره محکمی خورده است. تعادل مربوط به وضعیتی خاص از بازار است که مقدار تقاضا از یک کالا در بازار (در هر دوره زمانی) مساوی مقدار عرضه شده از آن کالا به بازار (در همان زمان) باشد. این موضوع از نظر هندسی نشانگر نقطه‌ای است که از برخورد منحنی‌های عرضه و تقاضای بازار (در بازار رقابت کامل) بدست می‌آید.
[۱] سالواتوره، دومینیک، تئوری و مسائل اقتصاد خرد، حسن سبحانی، تهران، نی، ۱۳۷۸، چاپ ۱۶، ص۳۶.
اگر نیروهای عرضه و تقاضا در نقطه‌ای به تعادل برسند، خریداران بازار متمایل‌ به همان مقدار کالایند، که فروشندگان مایل به عرضه آنند و هر دو گروه اقناع ‌شده و تعادل قیمتی برقرار می‌گردد.
[۲] مریدی، سیاوش و نوروزی، علیرضا، فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۷۳، ص۲۶۲.



فرض کنید منحنی‌های عرضه و تقاضا به صورت شکل زیر باشند، مقدار تعادلی و قیمت تعادلی (pe) بدست می‌آید نقطه‌ای است که در آن مقدار عرضه شده با مقدار تقاضا شده برابر بوده و همه تقاضاکنندگان و عرضه‌کنندگان حاضر به پذیرش این قیمت هستند، این نقطه، نقطه تعادل بازار است.
[۳] لیپسی، ریچاردجی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد، منوچهر فکری ارشاد، مشهد، نگاه، ۷۸، ص۱۵۰-۱۵۳.

وقتی ما در نقطه بالاتر از pe یعنی pf قرار داریم، تقاضاکنندگان کمتر از مقدار Qe یعنی مقداری معادل qf تقاضا دارند؛ اما عرضه‌کنندگان به علت افزایش قیمت حاضرند تا مقدار Qf کالا توزیع نمایند. در این حالت ما به مقدار AB، فزونی عرضه (Excess Supply) داریم. فزونی عرضه باعث می‌شود مقداری (به‌اندازه AB) کالا به فروش نرود. همین امر سبب می‌شود که عرضه‌کنندگان جهت افزایش مقدار فروش، قیمت را کم کنند تا به نقطه Pe برسند (یعنی بازگشت به نقطه تعادل).
حال اگر قیمت‌ها به هر دلیلی از نقطه Pe کمتر باشد (نقطه pc)، در این حالت عرضه‌کنندگان حاضرند مقدار qc از کالاهای مورد نظر را عرضه کنند اما تقاضاکنندگان با توجه به اینکه قیمت پائین‌تر است (با توجه به شیب منعکس شده در شکل) به‌اندازه Qf از کالای مورد نظر تقاضا دارند. همین امر سبب فزونی تقاضا (Excess Demand) شده و سبب می‌شود قیمت‌ها بالا رفته و به نقطه تعادل برسند.
البته نقطه تعادل به معنای تساوی مقدار فروش و خرید کالا نیست بلکه اقناع دو طرف نیز در آن دخیل است. این نقطه الزاماً دست‌یافتنی، پایدار و با ثبات نیست و لزومی ندارد که تعادل از کارآیی برخوردار باشد.
یکی از نکاتی که نمایانگر خارج شدن از نقطه تعادل است فزونی تقاضا و یا فزونی عرضه است. عموماً فزونی تقاضا را با «اضافه تقاضای مثبت» و فزونی عرضه را با «اضافه تقاضای منفی» ‌بیان می‌کنند.
[۴] لیپسی، ریچاردجی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد، منوچهر فکری ارشاد، مشهد، نگاه، ۷۸، ص۱۵۷.
گاهی نیروهای موجود در بازار (اضافه تقاضا مثبت یا منفی) با توجه به شکل منحنی‌های عرضه و تقاضا ما را از نقطه تعادل دورتر می‌سازند.


مکانسیم بازار به صورت آزاد عمل می‌کند اما در یک اقتصاد ممکن است دولت هم دخالت کند گاهی دولت با شعار حمایت از مصرف کننده قیمتی پایین تر از قیمت تعادلی تعیین می‌کند و اجازه قیمت بالاتر از آن را نمی‌دهد به این حالت سقف قیمت price celling گفته میشود که باعث کمبود کالا یا مازاد تقاضا در بازار می‌شود. در حالت سقف قیمت مقدار مبادله زیاد اما قیمت مبادله کمتر از نقطه تعادلی اولیه است.
گاهی هم دولت با شعار حمایت از تولیدکننده یا عرضه‌کننده قیمتی بالاتر از قیمت تعادل تعیین می‌کند و اجازه مبادله به قیمت کمتر از آن را نمی‌دهد به این حالت کف قیمت price flooring گفته می‌شود که باعث مازاد عرضه و یا کمبود تقاضا در بازار می‌شود. در حالت کف قیمت مقدار مبادله کم اما قیمت مبادله بالاتر از نقطه تعادلی اولیه است.


تعادل گاهی به صورت پایدار است که با تغییر قیمت نیروهای بازار ما را به سمت تعادل می‌رسانند و گاهی ناپایدار که با خروج از نقطه تعادل از آن دورتر می‌شویم؛
[۵] منکیو، گریگوری، مبانی اقتصاد، عسگری، منوچهر، تهران، کوهسار، ۸۲، چاپ اول، ص۹۴.
تعادل پایدار دارای دو شرط است:
الف) تغییر در قیمت تعادل سبب عمل نیروهای بازار شود و آن را به سمت نقطه تعادل برساند.
ب) قدرت این نیروها نباید به گونه‌ای باشد که چنان با شدت به سمت نقطه تعادل برانند که سبب شود هنگام رسیدن به نقطه تعادل از آن عبور کند و هیچ‌گاه نتواند در نقطه تعادل توقف کند.
و اگر این دو شرط نباشد تعادل ناپایدار یا شکننده خواهد بود. به عنوان مثال اگر شکل منحنی‌های عرضه و تقاضا به صورت زیر باشند، با خروج از نقطه pe در قیمت p۱ عرضه‌کنندگان مقدار کمتری عرضه می‌کنند در صورتی که تقاضاکنندگان متمایل به خرید مقدار بیشتری هستند؛ که سبب افزایش قیمت و دوری بیشتر از نقطه تعادل می‌گردد. این نمونه‌ای از تعادل ناپایدار است.


شیب منحنی عرضه مثبت اما شیب منحنی تقاضا منفی باشد؛
اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا منفی است، شیب تابع عرضه بیشتر از شیب تابع تقاضا باشد؛
اگر شیب هر دو تابع عرضه و تقاضا مثبت است شیب تابع تقاضا بیشتر از شیب تابع عرضه باشد.


گاهی اوقات نقطه تعادل با تغییر و حرکت منحنی‌های عرضه و تقاضا تغییر می‌کند که نقطه تعادل جدید همان شرایط کلی را داراست؛ نقطه تعادل pe به pé منتقل می‌گردد.


۱. سالواتوره، دومینیک، تئوری و مسائل اقتصاد خرد، حسن سبحانی، تهران، نی، ۱۳۷۸، چاپ ۱۶، ص۳۶.
۲. مریدی، سیاوش و نوروزی، علیرضا، فرهنگ اقتصادی، تهران، نگاه، ۷۳، ص۲۶۲.
۳. لیپسی، ریچاردجی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد، منوچهر فکری ارشاد، مشهد، نگاه، ۷۸، ص۱۵۰-۱۵۳.
۴. لیپسی، ریچاردجی و‌هاربری، کالین، اصول علم اقتصاد، منوچهر فکری ارشاد، مشهد، نگاه، ۷۸، ص۱۵۷.
۵. منکیو، گریگوری، مبانی اقتصاد، عسگری، منوچهر، تهران، کوهسار، ۸۲، چاپ اول، ص۹۴.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تعادل قیمتی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۱۱/۲۴.    






جعبه ابزار