تصوف در مسیحیت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از نکات بسیار قابل توجه که در تأیید و تأثیر و نفوذ آداب
رهبانیت در ظهور مسلک و مرام
صوفیه اهمیت فراوان دارد اینکه عدهای از سران و مشایخ
صوفیه در خانوادههایی مسیحی
تربیت یافته بودند و برخی از آنان تا اواخر عمر نیز در مراکز رهبانیت به سر میبردند.
عدهای از سران و مشایخ
صوفیه در خانوادههایی مسیحی تربیت یافته بودند و برخی از آنان تا اواخر عمر نیز در مراکز رهبانیت به سر میبردند؛ چنانچه جنید، معروف به بغدادی که او را سیدالطائفه و لسان القوم و طاووس العلماء و سلطان المحققین خوانند، اصلاً ایرانی و اهل نهاوند بوده است و از
پدر و مادر مسیحی متولد شده و اهمیت مقام جنید در بین
صوفیه و تأثیر آرای او به حدی است که شیخ
عطار درباره او مینویسد:
به پیران ما
اقتدا کنید و از ایشان متابعت نمایید و
تسلیم آنها شوید. اول حارث محاسبی. دوم جنید بغدادی. سوم رویم. چهارم ابن عطا. پنجم عمر بن عثمان مکی؛ زیرا ایشان
جمع کردند میان
علم و
حقیقت و میان طریقت و
شریعت.
همچنین ذالنون مصری و
ابوهاشم دارانی و
ابوهاشم صوفی (
کوفی) در شام زندگی میکردند و نیز ابراهیم ادهم در شام زندگی میکردند و ایشان در آنجا از دار
دنیا رفتهاند و این درحالی است که میدانیم عراق و شام و مصر از مراکز مهم رهبانیت و مسیحیت بوده است.
میتوان گفت به خاطر اینکه تصوف در شام و سوریه رواج بسیار داشت و
صوفیان غالباً با نسطوریها که یک فرقه از فرق نصارا بودهاند ارتباط نزدیک داشتند، کمکم عقاید مسیحیت وارد این
فرقه شده و در آن شکل گرفته و رنگ و لعاب اسلامی خورده است.
مسأله
غسل اسلام گنابادیها از مسائلی است که ظاهراً از
مسیحیت گرفته شده است و آن این است که طالب زمانی که میخواهد تشرف پیدا کند و رسماً
صوفی شود، باید غسلی را انجام دهد که به آن غسل
اسلام گفته میشود و ظاهراً این غسل، شبیه به غسل تعمید
مسیحیان است که کسی بخواهد داخل مسیحیت شود، باید غسل تعمید را به جای آورد.
که غسل تعمید از کلمه یونانی baptizo گرفته شده است که در
لغت به معنای شستوشوی کامل و مستغرق ساختن جسمی درون یک مایع است؛ ولی در
اصطلاح از تعمید به عنوان شستن
گناهان یاد میشود.
در انجیل میخوانیم:
حال منتظر چه هستی برخیز و تعمید بگیر و نام او را خوانده از گناهانت پاک شو.
و میتوان گفت دو چیز دیگری که ظاهراً تا مقدار زیادی تحت تأثیر مسیحیت در زهاد و پیشروان
تصوف پیدا شده است،
ذکر است که در تصوف اصل اولی میباشد. در
اسلام اصولی است و اصل اولی در
اعمال نماز است که روایاتی در این باره وارد شده است که جمع آنها این میشود که:
نماز ستون
دین است؛ هر کس آن را ترک کند، دینش را منهدم ساخته است: (الصلاة عمود الدين، فمن تركها فقد هدم الدين).
و
روایت دیگر که فرمود: اولین چیزی که در
روز قیامت از
انسان پرسیده میشود، نماز است؛ اگر قبول شد، بقیه اعمال نیز قبول است و اگر رد شد، بقیه اعمال نیز رد میشود: (اَوَّلُ مايُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ، فَاِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَاِذا رُدَّتْ رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُ عَمَلِهِ).
ولی اصل اولی در تصوف
ذکر است. همانند
رهبانیت مسیحیت که ذکر بر همه چیز مقدم است و این ذکر بر دو قسم جلی و خفی تقسیم میشود که اینجا جای صحبت از آن نیست.
در انتها نیز کلامی در زمینه
عرفان و تصوف را یادآور میشویم: لازم است بگوییم که اصول طریقه رهبانیت، عبارتاند از:
تجرد،
فقر و
عزلت. (که هر سه اصل اولی در رهبانیت مسیحیت میباشد).
و نیز در مورد تأثیر رهبانیت در تصوف اسلامی همانطور که بیان شد قبل از ظهور اسلام در
مصر و
سوریه و
عراق و حتی
عربستان انتشار داشته و عربهای قبل از اسلام تا اندازهای با آن آشنا بودهاند؛ حتی بعد از اسلام نیز عدهای از آن طریقه پیروی میکردهاند که مورد
انتقاد قرار میگرفتهاند و پس از انتشار اسلام در سوریه و عراق و خصوصاً مصر، رهبانیت به شمار میرفت. این آشنایی بیشتر شده و در تصوف اسلامی تأثیر شایان نموده و آن را از صورت اصلی و اسلامی خارج ساخت.
پس بهوضوح میبینیم تأثیر مسیحیت در افکار متصوفه امری مسلم و غیر قابل
انکار میباشد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تصوف در مسیحیت».