• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحریف ناپذیری قرآن

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تحریف ناپذیری قرآن، مصونیت قرآن از هرگونه تغییر است. قرآن، کتابی است که خداوند آن را توسط پیامبر معصوم خود، به سوی انسان‌ها فرستاده است؛ و حکمت او می‌طلبد که قرآن، سالم به دست هر انسانی برسد. در مورد تحریف قرآن بیشتر اهل سنت و تشیع بر این اعتقاد هستند که هیچ نوع تحریفی در آن صورت نگرفته است.



پیشینه‌ی بحث تحریف ناپذیری قرآن را باید هم زمان با نزول قرآن و در متن آیات وحی جست و جو کرد. نقطه‌ی آغاز و سنگ بنای خلل ناپذیری الفاظ قرآن را، خود قرآن پی نهاده است. پس از قرآن، کهن‌ترین سند تاریخی که هم اکنون در دسترس ماست و با بیان اوصاف و ویژگی‌های قرآن بر سلامت این کتاب گواهی می‌دهد، فرازهایی از دعاهای زبور آل محمد، صحیفه‌ی سجادیه است.
[۱] امام سجاد علیه‌السلام، صحیفه‌ی سجادیه، دعای۴۲.
و همچنین خطبه‌ی فدکیه‌ی زهرای مرضیه (سلام‌الله‌علیهم) که بخش قابل توجهی از آن به بیان ویژگی‌های قرآن پرداخته و سپس خطبه‌ها و نامه‌های امام علی (علیه‌السّلام) در نهج البلاغه که قرآن را به گونه‌ای معرفی کرده‌اند که امکان دست برد در ساختار آن را منتفی می‌سازد.


مفهوم تحریف؛ تحریف، از ریشه «حرف» به معنای گوشه، کنار و طرف است. جوهری در تبیین معنای لغوی «حرف» چنین گفته است: «حرف کل شئ طرفه و شفیره و حده و منه حرف الجبل و هو اعلاه المحدد...»
[۳] قرشی، علی اکبر، قاموس القران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق، ششم، ماده حرف، ج۳، ص۱۲۰.

(حرف هر چیز، کناره، لبه و مرز آن است و از این ریشه است حد الجبل که به معنای لبه تیز آن است...) .


۱ - تغییر معنای سخن، یعنی تفسیر آن به گونه‌ای که موافق نظر مفسر باشد، چه با واقعیت مطابق باشد یا نه. تفسیر به این معنی در مورد قرآن وارد شده و البته لطمه‌ای هم به عظمت قرآن نمی‌زند».
[۵] سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، جواد محدثی، تهران، نشرمشعر، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۱.
(آیت الله معرفت برای تعریف اصطلاحی هفت معنی را ذکر کرده است.)
۲- «تحریف به افزودن: اجماع بر خلاف این است. البته به ابن مسعود نسبت داده شده که گفته است «معوذتین» (سوره ناس و فلق) از قرآن نیستند، بلکه آن دو تعویذند».


«تحریف دو قسم اساسی دارد: معنوی و لفظی. در تحریف معنوی، تحریف کننده بدون کمترین دخل و تصرف در ساختار الفاظ و عبارتهای قرآن، آنها را بر اساس پیش فرضهای باطل خود و به منظور تقویت آنها تفسیر می‌نماید و در حقیقت، نگرش خود را بر قرآن تحمیل کند. تحریف معنوی را اصطلاحا تفسیر به رای گویند.
تحریف لفظی، دخل و تصرف در ساختار الفاظ و عبارتهای قرآن است که دو گونه آن بیشتر مطرح است:
۱. تحریف لفظی به فزونی؛ یعنی آیه یا سوره‌ای را از پیش خود ساخته، بر قرآن افزوده باشد و این فزونیها، بی آنکه قابل تشخیص باشد، در قرآن کنونی راه یافته باشد.
۲. تحریف لفظی به کاستی؛ یعنی بخشی از کلمات، آیات یا سوره‌های قرآن را بی آنکه قابل تشخیص باشد، از آن حذف کرده باشد؛ بنابراین تحریف سه قسم دارد: تحریف معنوی، تحریف لفظی به فزونی و تحریف لفظی به کاستی».
[۷] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۷-۱۸.



یکی از ویژگی‌های عمده قرآن کریم در مقایسه با دیگر کتاب‌های آسمانی، مصونیت آن از تحریف است. خداوند متعال از مصونیت قرآن از تحریف خبر داده و حفاظت از آن را خود بر عهده گرفته است: (انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون).


بخشی از مباحث علوم قرآنی، به تحریف ناپذیری قرآن اختصاص دارد. یکی از مباحث] مطرح شده در بخش تحریف ناپذیری قرآن، ادله‌ای است که بر عدم تحریف اقامه شده‌اند؛ که مخاطب آن‌ها هم مسلمانان است و هم کسانی که با اسلام دشمنی دارند و به همین جهت برخی از آنان اقناعی و برخی برهانی است؛ برخی از این ادله عبارتند از:

۶.۱ - عقلی

الف: ضرورت اتمام حجت
«عقل می‌پذیرد که از میان آفریده‌های خداوند، انسان به جهت داشتن اختیار و آگاهی، از امتیاز خاصی برخوردار است و به همین دلیل، او موجودی مکلف است و به سبب همین تکلیف نیز نظام پاداش و کیفر برای وی در نظر گرفته شده است.
براساس همین مبانی عقلی، تکلیف زمانی بر انسان منجز می‌شود که کنار قدرت و اراده، علم به تکلیف وجود داشته باشد؛ یعنی اوامر و نواهی الهی به او رسیده باشد و در صورتی که در ابلاغ این تکلیف خللی ایجاد شود، تکلیف از او ساقط است».
[۹] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۴۲.

ب- رابطه ناگسست اعجاز با عدم تحریف قرآن
«از جمله چیزهایی که با تحریف قران منافات دارد، مساله اعجاز است. و علما این را بزرگترین دلیل بر عدم تحریف دانسته‌اند».
[۱۰] معرفت، محمد هادی، صیانة القران من التحریف، قم، ۱۳۸۶ش، اول، ص۳۹.
چون اگر امکان تحریف در قران باشد، نمی‌تواند به عنوان معجزه باشد؛ به جهت اینکه معجزه چیزی است که دیگران از آوردن مثل آن عاجز باشند.

۶.۲ - نقلی

دلایل نقلی بر عدم تحریف شامل قرآن و حدیث است.

۶.۲.۱ - قران

۱- آیه حفظ:
«انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛ما قرآن را فرو فرستادیم و آنرا حفظ و نگهداری خواهیم نمود.»
«در فقره انا له لحافظون، این سه اسلوب برای تاکید به کار رفته است: «ان»، ضمیر «له» و «لام» «لحافظون» که همگی نشان حتمیت این محافظت است. ذکر و حفظ به صورت مطلق بیان شده و به زمان یا حالتی خاص مقید نشده است؛ یعنی قرآن در همه زمانها از هرگونه تحریف به فزونی یا کاستی یا تغییر در لفظ یا ترتیبی که آن را از ذکر خداوند بودن بیندازد، مصون و محفوظ است»
[۱۲] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۵۰.
مرحوم فیض کاشانی اظهار می‌دارد: «و انا له لحافظون، یعنی: ما قرآن را از تحریف و تغییر و فزونی و کاستی، محافظت می‌کنیم».
فخر رازی در تفسیر کبیرش پیرامون این آیه می‌گوید: «... و ما قرآن را از هر گونه تحریف و زیاد و کم شدن، نگهداری می‌کنیم».
۲- آیه نفی باطل:
«و انه لکتاب عزیز لا یاتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفهم تنزیل من حکیم حمید؛در حقیقت این کتابی است، شکست ناپذیر که هیچگونه باطلی نه پیش رو و نه از پشت سر به سراغ آن، نمی‌آید چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش، نازل شده است.»
این آیه شریفه، دلالت دارد بر اینکه باطل به حریم قرآن، راه پیدا نمی‌کند. و امکان ندارد آیات مبارکه آن تبدیل و تغییر نماید. بنابر این، تحریف که از مصادیق بارز و آشکار باطل است هرگز به حریم آن راه نخواهد یافت.
مرحوم علامه طباطبائی می‌فرماید: «آمدن باطل بسوی قرآن، به این معنی است که باطل در آن، راه پیدا کند. یا بعضی از اجزاء آن از بین برود و باطل شود یا همه‌اش، بطوریکه بعضی از حقائق و معارف حقه آن، غیر حقه شود. و یا بعضی از احکام و شرایع و نیز توابع آن احکام از معارف اخلاقیه و یا همه آنچه که گفته شد لغو گردد بطوریکه دیگر قابل عمل نباشد».

۶.۲.۲ - سنت

۱ - حدیث عرضه بر قرآن: قال رسول الله: «تکثرلکم الاحادیث بعدی، فاذا روی لکم عنی حدیث فاعرضوه علی کتاب الله فما وافق کتاب الله فاقبلوه و ما خالف فردوه». (بعد از من روایات زیادی برای شما نقل می‌کنند. لذا وقتی روایتی از من نقل شد، آنرا بر قرآن عرضه کنید اگر موافق کتاب خدا (قرآن) بود بپذیرید و اگر مخالف بود از آن صرفنظر نمائید).
۲- احادیث ثقلین: «این احادیث، نزد فریقین متواترند، تمسک به قرآن و عترت را واجب می‌دانند. اگر قرآن تحریف شده باشد، هدایت کننده نیست و نباید به آن تمسک جست، لیکن این احادیث تمسک به قرآن را تا ابد واجب و ضروری می‌دانند، پس پندار تحریف قرآن باطل است»
[۱۸] نجارزادگان، فتح الله، تحریف ناپذیری قران، تهران، مشعر، ۱۳۸۴، اول، ص۲۹.


۶.۳ - تحدی قرآن

همین که قرآن دشمنان خود را به مبارزه فراخوانده است و آن‌ها از آوردن مثل قرآن عاجز مانده‌اند، دلیل بر تحریف ناپذیری قرآن است زیرا تحریف در صورتی است که انسان‌ها کلام خدا و کلام غیر خدا را به دلیل شباهت نتوانند تشخیص دهند.
افزون بر آن، با توجه به مبارزه طلبی قرآن مبنی بر این که اگر قادرید «یک آیه مثل آیات قرآن بیاورید» اگر دست جعل و تحریف در قرآن راه پیدا می‌کرد به عنوان دستاویز کافران چه از اهل کتاب (یهود و نصارا) و چه غیر آنان مورد تمسک قرار می‌گرفت و به تواتر تاریخی نقل می‌شد. چون انگیزه برای نقل آن قوی بود و می‌توانست مهم‌ترین دستاویز علیه اسلام باشد.

۶.۴ - آخرین کتاب آسمانی

قرآن آخرین کتاب آسمانی است؛ اگر این کتاب قابل تحریف باشد، چگونه می‌تواند وسیله هدایت بشر در همه عصرها باشد؟!
این دلیل از دو مقدمه تشکیل شده است: مقدمه اول: خداوند، قرآن را برای هدایت بشر فرستاده است. مقدمه دوم: با توجه به خاتمیت دین و پیامبری پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، اگر قرآن تحریف شود، پیامبر دیگری که راه صحیح را به مردم نشان دهد نخواهد آمد و مردم گمراه خواهند شد. بدون آن که در این گمراهی تقصیری متوجه آنان باشد. بلکه این گمراهی مستند به عدم حفظ قرآن از سوی خداوند خواهد بود و این نقض غرض و مخالف با حکمت الهی است.
بدین سان، حکمت الهی اقتضا می‌کند خدای تعالی کاری انجام دهد که بندگانش را به طاعت نزدیک و از معصیت دور سازد. دینی که پایان بخش ادیان آسمانی و جاویدان است، می‌بایست بنیاد و پایه‌های آن چنان محکم و استوار باشد که طوفان حوادث روزگار آن را نلرزاند. بر این اساس، خداوند ضمانت نموده تا قرآن را همواره از تحریف مصون و محفوظ نگه دارد. «انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون».

۶.۵ - معجزه جاودانه بودن قرآن

معجزه جاودانه بودن قرآن، دلیلی است بر این که قرآن نباید تحریف شود. وگرنه، اعجاز او خدشه‌دار می‌شود.

۶.۶ - قرآن ملاک صحت روایات

احادیث عرضه، که می‌گویند احادیث و روایات اهل بیت را باید به قرآن عرضه کرد و هر حدیثی با قرآن مخالفت داشته باشد به کنار گذاشته شود، این روایات قرآن را ملاک صحت روایات معرفی کرده‌اند؛ اگر قرآن تحریف شده بود، عرضه روایات به قرآن پسندیده نبود.

۶.۷ - حساسیت ویژه مسلمانان

حساسیت ویژه مسلمانان نسبت به هر گونه تغییر در قرآن کریم. با توجه به توصیه‌های پیامبر اکرم و اهتمام و انس مسلمانان به تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم و با توجه به تقدس و احترام ویژه‌ای که برای قرآن کریم به عنوان منبع و مرجع اصلی و قانون مدون برای تمام شؤون حیات فردی و اجتماعی خویش قائل بودند بر اساس شواهد تاریخی مسلمانان حساسیت ویژه‌ای نسبت به حفظ و صیانت قرآن از هرگونه تغییری از خود نشان می‌دادند. به گونه‌ای که حتی نسبت به حذف یک «واو» از قرآن کریم شدیدترین عکس العمل‌ها را نشان می‌دادند و شمشیر را از نیام بیرون می‌کشیدند (همچنان که در مورد واو «والذین یکنزون الذهب» نقل شده است.
[۱۹] سیوطی، عبدالرحمان بن ابوبکر، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲.
[۲۰] عاملی، جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ والاسلام، ج۱، ص۹۴.


۶.۸ - کتابت قرآن در زمان پیامبر

کتابت قرآن در زمان حیات رسول گرامی اسلام از عواملی است که موجب حفظ و مصونیت قرآن کریم از تحریف شد، چراکه که با اهتمام نبی اکرم، عین الفاظ وحی در زمان خود حضرت نوشته شد.
[۲۲] جعفریان، رسول، القرآن و دعاوی التحریف، فصل سوم، ص۲۹.
ازین رو، کتابت قرآن کریم در زمان نبی اکرم از عوامل مهم و اساسی بود که مانع شد قرآن همانند تورات و انجیل دستخوش تحریف شود. درست برخلاف انجیل که به گفته خود مسیحیان مجموعه مکتوباتی است که سال‌ها پس از حضرت عیسی، توسط شاگردان وی نوشته شده است.
[۲۳] توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص۲۶.

به ویژه این که مؤلفان انجیل نیز، عین کلام وحی را ننوشته‌اند. بلکه با محدودیت‌های زبانی خود و با نگارش مخصوص خود چیزهایی را که به ذهنشان خطور می‌کرده، نوشته‌اند.

۶.۹ - مفقود نشدن قرآن در هیچ زمان

در هیچ مقطعی از تاریخ، قرآن مفقود نشده است و همچنین هیچ گاه کسانی به جای قرآن رایج، ادعای وجود قرآنی دیگر به عنوان قرآن اصلی، نکرده‌اند و یا هیچ گاه نزاعی و دعوایی بر سر تغییر، حذف یا زیادت آیات قرآن در میان مسلمانان رخ نداده است. با توجه به انشعابات و فرقه‌های فراوانی که در بین مسلمانان پیدا شده با همه اختلافاتی که با یکدیگر دارند هیچ کدام بر سر قرآن کریم و این که این قرآن، قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم است کوچک‌ترین اختلافی ندراند. بلکه همواره در تمام استدلال‌های خود به قرآن به عنوان منبع و مرجع اصلی استدلال می‌کرده‌اند.

۶.۱۰ - شهادت تاریخ

تاریخ گواه دقت مسلمانان در جمع و تدوین قرآن و اهتمام آنان در حفظ آن است؛ این اهتمام، تحریف را نفی می‌کند.
الف. ممانعت از افزودن حکم رجم.
«یکی از خلفا (عمر) معتقد بود آیه رجم جزء قرآن بوده و در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تلاوت می‌شده، اما هنگام تدوین قرآن در آن ثبت نشده است؛ ازاین رو دوران خلافت خود سخت کوشید تا آیه مدعایی خویش را در مصحف بنگارد، اما صحابه و مسلمانان زیر بار آن نرفتند».
[۲۴] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۲۱.

ب. جلوگیری از حذف واو از قرآن.
سیوطی نقل کرده است: «عمر اعتقاد داشت که در آیه «السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان»، «واو» نباید در «و الذین» باشد. زید گفت: خوب شما با فشار و زور می‌گویید، حال ما چه بگوییم! عمر گفت: ابی بن کعب را حاضر کنید تا نظر او را بدانیم. وقتی ابی آمد، عمر موضوع را از او پرسش کرد و ابی بن کعب گفت: «و الذین» درست است؛ نه «الذین». با این سخن، دیگر عمر مخالفتی نکرد».
[۲۶] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۲۲.


۶.۱۱ - دلایل دیگر

۱. خداوند بر حفظ قرآن از تحریف وعده داده است.
۲. خدا، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ائمه (علیهم‌السّلام) قرآن را برای همیشه حجت دانسته‌اند؛ اگر در قرآن تحریف راه داشت، چنین امری درست نبود.
۳. تواتر قرآن، که از ضروریات دین است.
۴. اجماع فریقین بر عدم تحریف.
۵. هماهنگی موجود در قرآن.
۶. تایید ائمه (علیهم‌السّلام) که همیشه قرآن را از تحریف پیراسته دانسته، مردم را به خواندن آن دعوت می‌کردند.
۷. عدم اعتراض امام علی (علیه‌السّلام) به مصحف عثمان (قرآن موجود همان مصحف عثمان است).
۸. نسخه‌های قرآن از صدر اسلام تاکنون با هم مطابقت دارند.
[۲۹] عاملی، جعفر مرتضی، حقایقی مهم پیرامون قرآن کریم، ص۲۸.
[۳۰] حسن زاده آملی، حسن، قرآن هرگز تحریف نشده، ص۱۶.



۱- «محدث نوری در کتاب فصل الخطاب برای اثبات تحریف قرآن به نقیصه در آن، به بیش از یک هزار و یک صد روایت استناد کرده است. درحالی که سند غالب این روایات مخدوش است و در مواردی هم که صحت یا مقبولیت سندی دارند، دلالت آنها بر اصل تحریف ناتمام است. وانگهی، برفرض صحت برخی از روایات تحریف از جهت سند و دلالت، بعد از حذف مکررات آنها چیزی بیش از خبر و احد نخواهد بود که در این حال، نه در چنین مسئله مهمی حجت است و نه مخالفت آن با متن قرآن حکیم، قابل اغماض است».
[۳۱] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۴۱-۱۴۲.

۲- «نقل حدیث، دلیل بر اعتقاد شخص به مضمون حدیث نیست؛ مگر اینکه صحت آنچه را که نقل کرده تایید کند، و یا به آن ملتزم باشد».
[۳۲] معرفت، محمد هادی، صیانة القران من التحریف، قم، ۱۳۸۶ش، اول، ص۹۳.



با وجود شمار فراوانی از روایات تحریف در جوامع روایی اهل سنت و نیز پذیرش نسخ تلاوت در قرآن که به معنای وقوع تحریف به کاستی در قرآن است و همچنین دفاع از درستی چنین تحریفی از سوی برخی عالمان اهل سنت، شگفتا که شماری از نویسندگان مغرض و تفرقه انداز اهل سنت، همسو با فرقه منحرف وهابیت- این گروه با شیعه و اهل بیت (علیهم‌السّلام) دشمنی دیرینه و عداوت کوری دارند- به صورتی گسترده، شیعه و عالمان شیعی را طرفدار تحریف قرآن معرفی می‌کنند؛ حتی پاره‌ای از مفتیان به استناد این تهمت، شیعه را- العیاذ بالله- کافر و مهدور الدم شناسانده‌اند.
این در حالی است که همه عالمان شیعی بر نادرستی تحریف به کاستی، تاکید داشته و دارند و تاکنون دهها اثر مستقل از صاحب نظران آنان در انکار شبهه تحریف به رشته تحریر در آمده و در دسترس همگان قرار گرفته است؛ گذشته از صدها اثر تفسیری، حدیثی و کلامی که لابه لای آنها بر شبهه تحریف خط بطلان کشیده شده است..
[۳۳] جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۲۱.

محدث نوری، تنها عالم شیعی است که ظاهرا بر تحریف قرآن پای فشرده است، لیکن در اعتراف نامه‌ای که پس از نگاشتن کتاب (فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب) منتشر ساخت، ادعای خود را تصحیح کرد. شاگرد برجسته او شیخ آقابزرگ تهرانی در این‌باره چنین گفته است:
«از استادم محدث نوری شنیدم که می‌گفت: من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود، همان است که در دوران عثمان جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی که در کتابهای پیشین تحقق یافته، رخ نداده است؛ از این‌رو بهتر بود آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند؛ در حالی که عنوان «فصل الخطاب فی تحریف الکتاب»، مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است».


احادیثی از اهل سنت که دلالت بر حذف سوره‌ها و آیاتی از قرآن دارد:
۱- از عمر بن خطاب نقل شده است که می‌گوید: «انا کنا نقرا فیما نقرا من کتاب الله: ان لا ترغبوا...»
(ما می‌خواندیم از کتاب خدا این آیه را: «ان لا ترغبوا عن ابائکم...» مفاد این آیه است که روگردان نشوید از پدران خود، زیرا این کفر است که از پدران خود روگردان شوید.)
۲- یکی از سوره‌های قرآن کریم، سوره احزاب است. و ۷۳ آیه دارد. ولی روایاتی در کتاب‌های اهل سنت هست که مضمون آنها این است که این سوره بیش از این مقدار آیه داشته است؛ از جمله این که «عروة بن زبیر» از عایشه درباره سوره احزاب چنین نقل می‌کند:
«وقتی سوره احزاب در عصر و زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قرائت می‌شد دویست آیه بود؛ ولی هنگامی که عثمان قرآن را نوشت، جز همین مقداری که اکنون موجود است نیافت».
دیدگاه اهل سنت درباره ی صحت و سقم سندهای این احادیث چیست؟
در بین اهل سنت اختلاف درباره‌ی سندهای این احادیث و رد و ایراد آنها شدید است. برخی این احادیث را ساخته ی دروغ پردازان و جمعی دیگر، در مقابل آنان، سند این احادیث را در نهایت صحت با وثاقت رجال آنها معرفی می‌کنند؛ به ویژه اگر این احادیث در صحیحین آمده باشند. اهل سنت به فراخور هر یک از مضامین این احادیث راه حلی ارائه کرده‌اند؛ لیکن پاسخ معروف آنان به این احادیث، حمل آنها بر «نسخ التلاوة» است، تا از یک سو از حریم قرآن دفاع شود و از سوی دیگر موجب طعن در کتاب‌ها و صحاح و مسانید نگردد.
[۳۷] نجارزادگان، فتح الله، تحریف ناپذیری قران، تهران، مشعر، ۱۳۸۴، اول، ص۱۱۸و۱۲۱.



تحریف؛ تحریف به زیادت؛ تحریف به نقیصه؛ تحریف لفظی؛ تحریف معنوی.


۱. امام سجاد علیه‌السلام، صحیفه‌ی سجادیه، دعای۴۲.
۲. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۴۱۰ق، اول، ماده حرف، ج۴، ص۱۳۴۲.    
۳. قرشی، علی اکبر، قاموس القران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۱۲ق، ششم، ماده حرف، ج۳، ص۱۲۰.
۴. اصفهانی، حسین بن محمد راغب، المفردات فی غریب القران، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، اول، ماده حرف، ج۱، ص۲۲۸.    
۵. سبحانی، جعفر، سیمای عقائد شیعه، جواد محدثی، تهران، نشرمشعر، ۱۳۸۶ش، ص۱۵۱.
۶. ابن حجرعسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری شرح صحیح بخاری، ج۸، ص۷۴۲.    
۷. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۷-۱۸.
۸. حجر/سوره۱۵، آیه۹.    
۹. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۴۲.
۱۰. معرفت، محمد هادی، صیانة القران من التحریف، قم، ۱۳۸۶ش، اول، ص۳۹.
۱۱. حجر/سوره۱۵، آیه۹.    
۱۲. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۵۰.
۱۳. فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیرالصافی، ج۳، ص۱۰۲.    
۱۴. فخرالدین رازی، محمدبن عمر التمیمی، التفسیر الکبیر، ج۱۹، ص۱۲۳.    
۱۵. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۱-۴۲.    
۱۶. علامه طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷ق، پنجم، ج۱۷، ص۳۹۸.    
۱۷. علامه امینی، محمد حسین، الغدیر، قم، مرکزالغدیر، ۱۴۱۶ق، اول، ج۸، ص۲۶.    
۱۸. نجارزادگان، فتح الله، تحریف ناپذیری قران، تهران، مشعر، ۱۳۸۴، اول، ص۲۹.
۱۹. سیوطی، عبدالرحمان بن ابوبکر، الدر المنثور، ج۳، ص۲۳۲.
۲۰. عاملی، جعفر مرتضی، دراسات و بحوث فی التاریخ والاسلام، ج۱، ص۹۴.
۲۱. علامه طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۹، ص۲۵۶.    
۲۲. جعفریان، رسول، القرآن و دعاوی التحریف، فصل سوم، ص۲۹.
۲۳. توماس میشل، کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، ص۲۶.
۲۴. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۲۱.
۲۵. توبه/سوره۹، آیه۱۰۰.    
۲۶. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۲۲.
۲۷. حجر/سوره۱۵، آیه۹.    
۲۸. خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن، ص۲۰۷.    
۲۹. عاملی، جعفر مرتضی، حقایقی مهم پیرامون قرآن کریم، ص۲۸.
۳۰. حسن زاده آملی، حسن، قرآن هرگز تحریف نشده، ص۱۶.
۳۱. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۱۴۱-۱۴۲.
۳۲. معرفت، محمد هادی، صیانة القران من التحریف، قم، ۱۳۸۶ش، اول، ص۹۳.
۳۳. جوادی آملی، عبدالله، نزاهت قرآن از تحریف، قم، اسراء، ۱۳۸۲ش، اول، ص۲۱.
۳۴. تهرانی، شیخ آقا بزرگ، الذریعه فی تصانیف الشیعه، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق، ج۱۰، ص۲۲۱.    
۳۵. ابو عبدالله البخاری الجعفی، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارابن کثیر، ۱۴۰۷هجری قمری، سوم، ج۸، ص۱۶۸.    
۳۶. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القران، ج۳، ص۸۲.    
۳۷. نجارزادگان، فتح الله، تحریف ناپذیری قران، تهران، مشعر، ۱۳۸۴، اول، ص۱۱۸و۱۲۱.



فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تحریف ناپذیری قرآن».    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تحریف ناپذیری قرآن» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۱۷.    






جعبه ابزار