تباله
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَباله، شهر و وادیای بههمین نام در جنوب غربی شبهجزیرۀ
عربستان میباشد.
این شهر کهن و باستانی در °۴۲ و ´۲۳ طول غربیو°۱۹ و ´۵۷ عرض شمالی در فاصلۀ ۲۰۰ کیلومتری از دریایسرخ و ۱۰۰ کیلومتری غرب
شهر بیشه در جنوبغربی عربستان سعودی واقع است.
اهمیت این شهر در گذشته به سبب قرار داشتن آن بر سر راه حجاج یمنی به
مکه بوده، و از اینرو، تجارتی پر رونق داشته است. تباله در دامنۀ تپهای سرسبز واقع بوده، و پیرامون آنرا باغها و نخلستانهای بسیاری در برمیگرفته است. خرمی و سرسبزی این شهر به حدی بود که نزد عربها ضربالمثل بوده است.
ساکنان تباله پیش از
اسلام بت سنگی سفیدی موسوم به
ذوالخَلَصه (یا ذوالخُلُصه)
را میپرستیدند که
بنیامامه از قبیلۀ باهله پردهداری آن را برعهده داشتند.
دربارۀ محل دقیق این بت و قبایلی که آن را میپرستیدند و اینکه ذوالخلصه، نام خود بت یا نام پرستشگاه آن بوده، روایات مختلفی ذکر شده است.
در
صفر ۹ق/ ژوئن۶۳۰م،
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) گروهی از مسلمانان را به فرماندهی
قطبة بن عامر برای سرکوب مشرکان به تباله گسیل داشت؛ در این
سریه شکست بر مشرکان افتاد و مسلمانان با غنایم درخور توجهی به
مدینه بازگشتند.
پس از فتح مکه، در
رمضان ۱۰ ق/ دسامبر ۶۳۱م پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
جریر بن عبدالله بجلی را به همراه گروهی از مجاهدان برای نابود ساختن بت ذوالخلصه به تباله گسیل داشت و در جنگی که درگرفت، بسیاری از مشرکان کشته شدند و مسلمانان غالب آمدند و جریر ذوالخلصه و پرستشگاه آن را در آتش بسوزاند و آن را ویران ساخت.
بنا به روایتی، مردم تباله در همان سال بدون جنگ به
اسلام گرویدند و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) مقرر داشت تا هر آنچه مردم تباله به هنگام مسلمان شدن داشتهاند، از آنِ ایشان باقی بماند و هر یک از
اهل کتاب آنجا جزیهای به مبلغ یک دینار بپردازند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در
حجةالوداع عکرمة بن ابی جهل را به نمایندگی از خود به تباله فرستاد. وی پس از وفات آن حضرت، همچنان در سمت خود باقی بود، تا آنکه سرانجام در زمان خلافت
ابوبکر در نبرد اجنادین به شهادت رسید.
در روزگار خلافت
امویان، همواره کارگزارانی از جانب دستگاه خلافت برای تباله تعیین میشد؛
حجاج بن یوسف ثقفی از جملۀ این کارگزاران بود که از جانب
عبدالملک بن مروان به این سمت منصوب شده بود.
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
(۳) ابنخردادبه، عبیدالله، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.
(۴) ابن خلدون، العبر، به کوشش خلیل شحاده و سهیل زکار، بیروت، ۱۹۸۱م.
(۵) ابن خلکان، وفیات الاعیان.
(۶) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۷) ابن عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۸۰م.
(۸) ابن فهد، عمر، اتحاف الوری باخبار امالقری، به کوشش فهیم محمد شلتوت، قاهره، ۱۹۸۳م.
(۹) ابنقاسم، یحیی، غایة الامانی فی اخبار القطر الیمانی، به کوشش سعید عبدالفتاح عاشور و
محمدمصطفی زیاده، قاهره، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۰) ابن هشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۱۱) ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، پورت سعید، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹م.
(۱۲) ازرقی، محمد، اخبار مکة، به کوشش رشدی صالح ملحس، مکه، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م.
(۱۳) بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمود فردوس
عظم، دمشق، ۱۹۹۷م.
(۱۴) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۹۵۶م.
(۱۵) حازمی، محمد، الاماکن، به کوشش حمدجاسر، ریاض، ۱۴۱۵ق.
(۱۶) کلبی، هشام، الاصنام، به کوشش محمد عبدالقادر احمد و احمد محمدعبید، قاهره، ۱۹۹۰م.
(۱۷) ملحس، رشدی صالح، تعلیقات بر اخبار مکة (نک : هم ، ازرقی).
(۱۸) همدانی، حسن، صفة جزیرة العرب، به کوشش محمد بن علی اکوع، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۹) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۲۰) یعقوبی، احمد، البلدان، بیروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م.
(۲۱) EI۱.
(۲۲) EI۲.
(۲۳) Encarta reference Library، ۲۰۰۳؛
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تباله»، شماره۵۷۴۰.