تاریخنگاری عمومی ایرانیان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از اقسام
تاریخنگاری در
ایران از
قرن چهارم تا پایان دوره قاجار،
تاریخنگاری عمومی است.
مؤلفان آثار
تاریخنگاری عمومی،
جهان بینی اسلامی داشتند و در تألیف تاریخ جهان بیشتر به روایتهای ایرانی و اسلامی توجه میکردند و به تاریخ یونان و روم و چین و هندِ پیش از
اسلام کمتر میپرداختند.
مورخان تاریخنگاری عمومی آثار خود را از
خلقت عالم آغاز میکردند و پس از شرح
آفرینش آدم و سرگذشت
پیامبران، به تاریخ اساطیری
ایران از کیومرث (نخستین
انسان و نخستین
پادشاه) می پرداختند و تا پایان عهد ساسانی را مینوشتند.
سپس
تاریخ اسلام را از زندگانی
پیامبر اکرم و تاریخ سلسلههای ایرانی را تا عصر خویش مینگاشتند؛ ازینرو
تاریخ عمومی تقریباً به صورت خلاصهای از تاریخ سلسلهها و
تاریخهای محلی در آمد.
برخی از این آثار به ترتیب سالها نوشته شده است، اما گاه مورخان در گزارش رخدادهای سال مورد نظر، وقایع سالهای پیشین را نیز بازگو کردهاند.
کهنترین تاریخ عمومی به جا مانده به
زبان فارسی،
تاریخ بلعمی (ترجمه و تألیف در ۳۵۲ بر پایه
تاریخ طبری) نوشته ابوعلی بلعمی است.
نثر و شیوه تاریخنگاری تاریخ بلعمی، سرمشق مؤلفان بعدی شد.
زین الاخبار (تألیف در نیمه اول سده پنجم) نوشته عبدالحی بن ضحاک گردیزی نیز از نخستین تاریخهای عمومی موجود است.
مجمل التواریخ و القَصص یکی دیگر از تاریخهای عمومی است که مؤلفی گمنام آن را به شیوه تاریخ بلعمی در ۵۲۰ نوشته است.
ابوعَمْرو عثمان بن محمد جوزجانی مشهور به منهاج سراج نیز در ۶۵۸ طبقات ناصری را نوشت.
برخی از تاریخهای عمومی
دوره ایلخانان (ح ۶۵۴ـ ح۷۵۰) اینهاست:
نظام التواریخ تألیف ناصرالدین عبداللّه بن عمر بیضاوی مشتمل بر تاریخ جهان از
حضرت آدم تا سال ۶۷۴ و جامع التواریخ تألیف خواجه رشیدالدین فضل اللّه که در حدود ۷۱۰ به پایان رسیده است.
رشیدالدین فضل اللّه با واقع بینی و بهره گیری از اسناد
دربار ایلخانان و منابع کهن چون آلتین دفتر (دفتر زرّین) به شرح تاریخ جهان تا پایان حکومت غازان خان پرداخته است.
شیوه تاریخنگاری و نثر جامع التواریخ، الگوی مورخان بعدی شد.
از تاریخهای عمومی این دوره که تحت تأثیر جامع التواریخ بودهاند، این آثار درخور ذکرند:
تاریخ بناکتی از
فخرالدین ابوسلیمان داوود بناکتی، تاریخ گزیده تألیف حمداللّه
مستوفی، زبدة التواریخ نوشته جمال الدین ابوالقاسمِ کاشانی و فردوس التواریخ تألیف ابن معین ابرقوهی در ۷۹۲.
در دوره ایلخانان تاریخهای عمومی دیگری نوشته شد که به تاریخ محلی نیز میپرداخت، از جمله مجمع الانساب محمد بن علی شبانکارهای در شرح تاریخ حکومت ملوک شبانکاره و هرمز و لرستان، تاریخ شیخ اویس ابوبکر قطبی اهری در باره جلایریان، و منهاج الطالبین فی معارف الصادقین در بیان
سلطنت شاه شجاع از ملوک
آل مظفر.
در
دوره تیموریان (ح ۷۷۱ـ۹۱۶)
ذیل نویسی از شیوههای مرسوم مورخان تاریخ عمومی بود.
در ذیل نویسی گاه متون پیشین عیناً و بدون هیچ تغییری منتقل میشد که نمونه آن مجمع التواریخ السلطانیه تألیف حافظ ابرو در ۸۳۰ است.
ربع چهارم این کتاب به زبدة التواریخ مشهور است و به شرح رویدادهای ۷۳۶ تا ۸۳۰ اختصاص دارد.
مولانا معین الدین نطنزی در ۸۱۶ تاریخ عمومی و مختصری از آغاز آفرینش تا وقایع ۸۰۷ نوشت.
این کتاب عنوان نداشت، اما بعدها بارتولد آن را «آنونیم اسکندر» نامید.
پس از شکست اسکندر بن عمر شیخ از شاهرخ، مؤلف با تجدیدنظر در اثرش و افزودن وقایع تا ۸۱۶، کتاب را با عنوان منتخب التواریخ به شاهرخ اهدا کرد.
همچنین مجمل فصیحی تألیف فصیح خوافی، جامع التواریخ حسنی اثر حسن بن شهاب الدین یزدی، تاریخ خیرات یا اصح التواریخ نوشته محمد بن فضل اللّه موسوی و الفصول السلطانیة فی الاصول الانسانیة از مؤلفی گمنام در باره تاریخ عمومی و
انساب از جمله این ذیلها هستند.
برجستهترین آثار تاریخی عمومی
دوره تیموری، تاریخ
روضة الصفا و تاریخ حبیب السیر است که بر آثار تاریخی دوره بعد اثری بسزا داشتند.
سنّت تاریخنگاری عمومی از آغاز
سده دهم تا سیزدهم به روال پیشین ادامه یافت.
در
دوره صفویان (۹۰۶ـ ۱۱۳۵) برخی مورخان به تألیف تاریخ عمومی ایران، به ویژه شرح حکومت پادشاهان صفوی، روی آوردند، از جمله یحیی بن عبداللطیف قزوینی مؤلف لب التواریخ (تألیف در ۹۴۸)، قاضی احمد غفاری قزوینی مؤلف تاریخ جهان آرا (تألیف در ۹۷۲)، عبدی بیگ شیرازی مؤلف تکملة الاخبار (تألیف در ۹۷۸)، بوداق منشی قزوینی مؤلف جواهر الاخبار (تألیف در ۹۸۴)، ملا کمال بن جلال الدین منجم یزدی مؤلف زبدة التواریخ (تألیف در ۱۰۶۳)، میرزا محمدیوسف واله اصفهانی مؤلف خلد برین (تألیف در ۱۰۷۸) و سید حسن بن مرتضی استرآبادی مؤلف تاریخ سلطانی (تألیف در ۱۱۱۵).
این مورخان افزون بر ثبت مشاهدات شخصی خویش، عموماً تحت تأثیر آثار این دوره از جمله
صِفوة الصفا، فتوحات شاهی و تاریخ عالم آرای عباسی بودند.
از تاریخهای عمومی
دوره افشاریان (۱۱۴۸ـ ح۱۲۱۰)، زبدة التواریخ تألیف محمدحسن
مستوفی در ۱۱۵۴ است.
در
دوره قاجاریان (۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) نیز تاریخنگاری عمومی رواج داشت، از جمله این تواریخ است: زینت التواریخ (تألیف در حدود ۱۲۱۸ـ۱۲۲۱) اثر میرزا محمد منشی الممالک تبریزی با همکاری علیرضا بن عبدالکریم شیرازی، اکسیر التواریخ نوشته علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه در ۱۲۵۸ و شمس التواریخ تألیف عبدالوهاب قطره در ۱۲۵۷.
ناسخ التواریخ تألیف میرزا محمدتقی خان سپهر در ۱۲۶۷ و تاریخ منتظم ناصری تألیف اعتمادالسلطنه در ۱۲۹۸، که با نثری روان و ترتیب سالشمار نوشته شدهاند، برجستهترین تاریخهای عمومی این دورهاند.
(۱) چارلز آمبروز استوری، ادبیات فارسی بر مبنای تالیف استوری، ترجمه یو ا برگل (به روسی)، مترجمان یحیی آرین پور، سیروس ایزدی، و کریم کشاورز، چاپ احمد منزوی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲) بوداق منشی قزوینی، جواهر الاخبار: بخش تاریخ ایران از قراقویونلو تا سال ۹۸۴ ه ق، چاپ محسن بهرام نژاد، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۳) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، ذیل جامع التواریخ رشیدی، چاپ خانبابا بیانی، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۴) عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، زبدة التواریخ، چاپ کمال حاج سیدجوادی، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۵) حسن بن مرتضی حسینی استرآبادی، تاریخ سلطانی: از شیخ صفی تا شاه صفی، چاپ احسان اشراقی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۶) رشیدالدین فضل اللّه، جامع التواریخ.
(۷) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران، ج ۵، بخش ۳، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۸) یحیی بن عبداللطیف قزوینی، کتاب لب التواریخ، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۹) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۰) مجمل التواریخ و القصص، چاپ محمدتقی بهار، تهران ۱۳۱۸ ش.
(۱۱) معین الدین نطنزی، منتخب التواریخ معینی، چاپ ژان او بن، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۱۲) عثمان بن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، چاپ عبدالحی حبیبی، کابل ۱۳۴۲ـ ۱۳۴۳ ش.
(۱۳) محمدیوسف واله اصفهانی، خلدبرین: ایران در روزگار صفویان، چاپ میرهاشم محدّث، تهران ۱۳۷۲ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تاریخنگاری عمومی ایرانیان»، شماره۳۰۵۸.