تاریخچه تعویذ
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استفاده از
تعاویذ از دیرباز در میان اقوام گوناگون رایج بوده است که اشیای مختلف چه به شکل خام و طبیعی و چه به شکل فرآورده در رماندن ارواح پلید،
شیاطین و موجودات شریر و زیانکار کاربرد داشته و احتمالا استفاده از تعاویذ ملفوظ یا مکتوب نیز با سابقهای اندکی کمتر، معمول و مرسوم بوده است.
در فرهنگهای نزدیک به فرهنگ عربی اسلامی (از جمله فرهنگ اسرائیلی و سپس مسیحی) از انواع تعاویذ استفاده میشده است. با وجود جهتگیری توحیدی راسخانه
تورات و اسفارِ مقدس یهودی، در این متون به استفاده توده اسرائیلیان باستان از تعاویذ، اشاراتی شده است،
که اینک نیز
یهودیان بر اساس تفسیری تحتاللفظی از دو فقره اخیر، عباراتی از تورات را نوشته در جعبههای کوچکی قرار میدهند و بر پیشانی یا بازو میبندند.
نمونههای استفاده از تعاویذ در فرهنگ ایران پیش از
اسلام به فراوانی اقسام دیگر اعمال جادوانه و بهویژه افسونها نیست.
اما تأثیر و سریان برخی
آداب و رسوم فرهنگی و
دینی ایرانی بهویژه جنبههای
عامیانه دین زردشتی و نیز فرقههای گنوسی، در استفاده از تعاویذ در فرهنگ عربی اسلامی و
ایران بعد از اسلام قابل انکار نیست.
در سراسر ایران مردم از تعاویذ مختلفی استفاده میکنند.
در سراسر
ایران گاه
آیه یا عبارتی قرآنی از قبیل «و ان یکاد» و «هذا من فضل ربی» را که بر قطعهای سنگ یا کاشی حک شده بر سردر ساختمانهای نوساز نصب میکنند. پس از خروج از
منزل در چهار جهت اصلی میگردند و آیهای از
قرآن را میخوانند؛ در برخی نقاط ایران، مسافر را از زیر تعویذی به نامِ «قلعه یاسین/حلقه یاسین» عبور میدهند. برای پیشگیری از سیاه سرفه نیز گاه تعویذی بر پوست کدوی غلیان نوشته و بر گردن میآویزند. پس از عطسهکردن برای رفع نحوست و پیشامد بد، آیهای از قرآن را زمزمه میکنند.
گاه متن کامل قرآن را نیز با حروف بسیار ریز نوشته در میان قابهای چرمیِ نُقره نشان میگذاشتند و به گردن میآویختند.
از شایعترین تعاویذ، کیسه کوچکی حاوی نودونُه اسم
خداوند (
اسماءالحسنی) است.
در فرهنگ
اعراب جاهلی برای کارکردهای تعویذی و خنثی یا محدود کردن اثرِ سوء قوای خَفیه، روشهای گوناگونی به کار میرفته است از جمله استفاده از «
نفره» (رماننده)،
سحر،
رقیه،
تمیمه و عزیمه.
در یکی از روشهای رماندن ارواح زیانکار، «تنجیس» (آلودن)،
اشیایی چون استخوانهای مردگان، دندان روباه و شیر یا مواد ناپاک دیگری را که موجبِ
نفرت و بیزاری موجودات شریر میشد، بر اندام
کودکان میآویختند
و برای در امان ماندن از
شر جنیان بهویژه در مسافرتها گاه به بزرگ آنها پناه میجستند.
قرآن با اشارهای
این رسم را محکوم کرده است.
رقیه، در عربی همان افسون است که برای دفع امراض، تسکین درد، رامکردن و بیرون کشیدن مارها و عقربها و جز آنها از لانههایشان و دفع آسیب پریان و گزندگان میخوانده، یا مینوشته یا میدمیدهاند
و در واقع بیشتر پس از وقوع پیشامد بد به کار میرفته است با این حال گاهی به تسامح، رقیه را در معنی تعویذ و
حرز استعمال کردهاند.
عزیمه نیز در شمار افسونها بوده با معنای اصطلاحیِ تعویذ تفاوت قابل توجهی دارد و بهویژه برای مارگیری به کار میرفته است و در اشعار عربی و اشعار فارسی بسیار از آن یاد شده است.
یکی از راههای جلوگیری از
چشمزخم و سوءحسد میباشد که به مفهوم تعویذ نزدیکتر است. تمیمه که نسبتاً به مفهوم تعویذ نزدیکتر مینُماید عبارت بود از مهرههای به رشته کشیدهای که به بر گردن میآویختند. کودکان و زنان، بیشتر برای دفع چشمزخم (العین) و اثر سوءحَسَد (النَفْس) به گردن میآویختند. با این حال این مهرهها در فرهنگ جاهلی در بسیاری موارد به همراه برخی اوراد و افسونها به قصد حصولِ منفعت یا ایجاد تغییر در طبایع و نفوس نیز به کار میرفتهاند. از اقسام تمایم میتوان به تِوَلَه، عُقْرَه، یَنْجَلِب، خَصمَه و عَطفَه اشاره کرد.
از میان انواع و اقسام تعاویذ رایج در سرزمینهای اسلامی به ذکر نمونههایی استفاده میکنیم:
«حُرز»، تعویذ مورد استفاده دختران بَدَوی در افریقای شمالی، کتاب دعای کوچکی است که آن را در جعبهای از
طلا یا
نقره میگذارند و به گردن میآویزند.
«امام ضامن» تعویذی که همه فرقههای شیعی در
هند از آن استفاده میکردهاند. این تعویذ (حرز)، مرکّب از یک یا چند سکه است که آنها را در پارچهای نهاده، میدوزند و قبل از
مسافرت به منظور درخواست حمایت از
امام مهدی بر بازو میبندند.
«شِشَه دعاسی» تعویذی رایج در آذربایجان ایران که بر کاغذ نوشته میشود و آن را بر شانه نوزاد میبندند.
نمونههای متعددی از تعاویذ مکتوب در کشورهای عربی استفاده میشود و در این باره برای کودکان،
زنان و
مردان، تقسیم بندیهای ویژهای قائل شدهاند.
در دفع شر جنیان نیز تعاویذ مختلفی وجود دارد که از جمله سادهترین و شایعترین آنها پس از «
بسمله»، عبارت «فالله خیر حافظا و هو ارحمالراحمین»
است.
همچنین گاه تعویذنویسان کلماتی مبهم و نامفهوم و گاه تمسخرآمیز برای مشتریان سادهدل مینویسند و آنها را از باز کردن و نشان دادن این نوشتهها به باسوادان برحذر میدارند.
در
افریقا، تعویذنویسان گاه بریدههای روزنامههای عربی را در کیسههای چرمی میگذارند و به بومیان میفروشند.
در برخی تعاویذ، علاوه بر
مقدسات مشترک اسلامی، نام و یاد بعضی از افراد مقدس محلی نیز ذکر میشود مثلاً در اُرُزگانِ افغانستان، اوراد و تعاویذ گاه با نام سید احمدکبیر، از اهل کرامات در آن ناحیه، ختم میشود.
ذکری از یک تعویذ بسیار مهم اسلامی که در برخی جوامع مسیحی رایج است و از
خاورمیانه (احتمالاً
سوریه) به امریکای لاتین رسیده نیز مناسب است: «دست فاطمه» تعویذی به شکل پنجه باز انسان (یکی از نمادهای خمسه) که ظاهراً فاتحان عرب آن را به شبه جزیره ایبری بردهاند و از آنجا به پرو راه یافته است.
(۱) کتاب مقدس.
(۲) دانشنامه آمریکانا.
(۳) دانشنامه جودائیکا.
(۴) دانشنامه
دین و اخلاق.
(۵) Iranica، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک).
(۶) هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، بیروت ۱۹۲۸، چاپ افست تهران ۱۳۴۹ ش.
(۷) ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمه مهدی روشن ضمیر، تبریز ۱۳۵۵ـ۱۳۵۷ ش.
(۸) لانتیه، ژاک، دهکدههای جادو، ترجمه مصطفی زنجانی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۹) بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
(۱۰) قزوینی، زکریا بن محمد، عجائبالمخلوقات و غرائبالموجودات، بیروت: دارالشرق العربی.
(۱۱) الیاده، میرچا، دایرةالمعارف
دین.
(۱۲) هنری لایارد، اوستن، سفرنامه لایارد، یا ماجراهای اولیه در ایران، ترجمه مهراب امیری، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۱۳) مرتضی زبیدی، محمد بن محمد، تاجالعروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۱۴) الألوسي، شهاب
الدين، تفسیر روحالمعانی.
(۱۵) علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بغداد ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۶) ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب.
(۱۷) جاحظ، عمرو بن بحر، کتاب الحیوان، چاپ عبدالسلام محمدهارون، مصر (۱۳۸۵ـ ۱۳۸۹/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۹)، چاپ افست بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹.
(۱۸) طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان.
(۱۹) طبری، محمد بن جریر، جامعالبیان.
(۲۰) ابن سینا، حسین بن عبدالله، کنوزالمعزمین، چاپ جلال
الدین همائی، تهران ۱۳۳۱ ش.
(۲۱) ابن ماجه، ابو عبدالله محمد، سنن ابن ماجه، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۲) ابو داوود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، چاپ محمد محیی
الدین عبدالحمید، (قاهره)، چاپ افست ( بیروت).
(۲۳) ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۲۴) افشار سیستانی، ایرج، نگاهی به آذربایجان شرقی، مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۲۵) احمد، عزیز، تاریخ تفکر اسلامی در هند، ترجمه نقی لطفی و محمدجعفر یاحقی، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۲۶) ملا، عبدالکریم، المعلقات الشعبیة، التراث الشعبی، سال ۵، ش ۴ (۱۳۹۴/۱۹۷۴).
(۲۷) هدایت، صادق، فرهنگ
عامیانه مردم ایران، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۲۸) حاج کاظم یزدانی، حسینعلی، صحنههای خونینی از تاریخ تشیع در افغانستان، از ۱۲۵۰ تا ۱۳۲۰ ق، مشهد ۱۳۷۰ ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تعویذ»، شماره۵۹۹۸.