• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تاریخچه بیت‌المال

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیت المال ، اصطلاحی در فقه و نام یکی از نهادهای دولت اسلامی می‌باشد.




این واژه در لغت به مکان حفاظت از اموال ، اعم از عمومی و خصوصی، اطلاق می‌شود؛ اما در اصطلاح، تعبیر «بیت مال المسلمین» در صدر اسلام برای مکانی که در آن اموال عمومی و منقول دولت اسلامی به کار می‌رفت، سپس تعبیر «بیت المال» جانشین آن شد و همان معنی را افاده کرد. بتدریج، بر «اموال عمومی مسلمانان » نیز همین لفظ اطلاق شد که مشتمل بود بر وجه نقد، اشیای منقول، اراضی و غیر این‌ها. مراد از مال عمومی، هر مالی است که در سرزمین اسلامی ملک همه مسلمانان شمرده شود.
[۱] علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة والولایات الدینیة، ج۱، ص۳۵۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۲] ابن فراء، الاحکام السلطانیّة، ج۱، ص۲۵۱، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.

پس از تأسیس نهاد بیت المال و برقراری دیوان‌های اداری، بیت المال به صورت مؤسسه مالی ناظر بر درآمدها و مصارف دولت اسلامی درآمد و از آن پس نیز، همان مالیه نظام اسلامی بود.



جزیره العرب قبل از اسلام دولت واحد و نظام مالی خاص نداشت و نظام و عرف قبیله‌ای بر آن منطقه حاکم بود. پس از انتشار دعوت اسلام و پیشرفت آن، پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم به سازماندهی و تنظیم شئون اداری ـ مالی حکومت اسلامی پرداخت.




۳.۱ - غنائم


اولین درآمدهای این حکومت غنایمی بود که در غزوات به دست مسلمانان می‌افتاد و به دستور پیامبراکرم بین همه مسلمانان تقسیم می‌شد، که از آن جمله بود غنایم غزوه بدر و غزوه بَنی قَینُقاع . در زمین‌های بنی نضیر، اولین غنایم غیرمنقول بود که در سال چهارم در اختیار مسلمانان قرار گرفت و بین مهاجران تقسیم شد. سپس در سال هفتم هجری، اهل فدک با پیامبر نسبت به سرزمین‌هایشان مصالحه کردند؛ نصف آن به عنوان « فیء » به شخص پیامبر رسید و نیمه دیگر بین مسلمانان تقسیم شد.

۳.۲ - جزیه و زکات


علاوه بر غنایم، جزیه و زکات نیز جزو درآمدهای دولت اسلامی بود و پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم در تمام این موارد آن‌ها را تقسیم می‌کرد و به متصدیان گردآوری زکات نیز امر می‌فرمود که زکات را بین مستحقّان تقسیم کنند. لذا در آن عصر اموال زیادی گرد نمی‌آمد که نیاز به حفظ و محاسبه داشته باشد.



پس از سال سیزدهم، فتوحات گسترده مسلمانان اموال منقول و غیرمنقول بسیاری نصیب ایشان کرد. این امر مقتضی وجود مرکزی برای حفظ اموال و دستگاهی برای رسیدگی به آن‌ها بود. بنیان بیت المال رسمی حکومتی در زمان ابوبکر نهاده شد.
[۳] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۷۹، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
در برخی متون تاریخی آورده‌اند که ابوبکر، عمر بن خطاب را متولّی بیت المال خود کرده بود.
[۴] احمدبن علی قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۴۱۳، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).




در عصر خلیفه دوم، با گسترش فتوحات مسلمانان ، نیاز به ساماندهی و اصلاح اداری ـ مالی نظام حکومت بیش‌تر بروز کرد. اولین مشکل خلیفه حفظ و اداره زمین‌هایی بود که مسلمانان فتح کرده بودند. وی پس از مشورت با «اهل حلّ و عقد»، اصل زمین‌ها را ملک عمومی مسلمانان اعلام و برای محصول زمین‌ها خراج مقرر کرد. بر کسانی هم که در این زمین‌ها می‌زیستند جزیه وضع کرد. وی زیر تأثیر نظام مالی ساسانیان ، امر به تعیین مساحت زمین‌ها و وضع خراج بر هر جریب زمین داد. جزیه افراد را نیز با توجه به طبقه اجتماعی و قدرت مالی در سه طبقه تعیین کرد. بعلاوه، با تأسیس دیوان که در سال بیست هجری از آن فراغت یافت، درآمدها و مخارج حکومت و کارگزاران و صاحبان حقوق از بیت المال را معین و مضبوط کرد
[۵] احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۶] احمد بن اسحاق یعقوبی ، البلدان ،تاریخ، ج ۲، ص ۱۵۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۷] ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون المسمی کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر، ج۱، ص۲۵۶، ج ۱: المقدمة، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
در عصر عمر، محلی از مسجد به عنوان بیت المال درنظر گرفته شد و خلیفه چند تن از اصحاب را مأمور حفاظت و بیتوته در آن کرد.
[۸] محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۱۳۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).




در دوره عثمان ، برخلاف دوره دو خلیفه اوّل، اطرافیان خلیفه و بویژه افراد خاندان اموی از اموال بیت المال ثروتمند شدند و همین امر سبب اعتراض مسلمانان شد.
[۹] محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۲۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
[۱۰] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۵۶، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.




در زمان خلافت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام سیره پیامبر اکرم در مساوی دانستن مردم در برخورداری از اموال عمومی و نیز تقسیم فوری این اموال احیا شد. ایشان مکان بیت المال را پس از تقسیم اموال جاروب می‌کرد و در آن نماز می‌خواند
[۱۱] عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، ج۱، ص۲۴۲، قاهره ۱۳۵۲/۱۹۳۳.
[۱۲] ابن وردی ، تاریخ ابن الوردی ، ج ۱، ص ۲۲۱،نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۱۳] عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۸۰، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
در دوره‌های بعد، بیت المال نقش مالیه و خزانه دولت را داشت تا این‌که در قرون متأخر جای خود را به وزارت‌های دارایی و خزانه دولت داد.



(۱) علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة والولایات الدینیة، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۲) ابن فراء، الاحکام السلطانیّة، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، قاهره ۱۳۵۲/۱۹۳۳.
(۴) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
(۵) محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
(۶) احمدبن علی قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).
(۷) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون المسمی کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر، ج ۱: المقدمة، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۸) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۹) احمدبن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷؛
(۱۰) ابن وردی ، تاریخ ابن الوردی ، نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹؛
(۱۱)احمدبن اسحاق یعقوبی ، البلدان ، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸؛


 
۱. علی بن محمد ماوردی، الاحکام السلطانیة والولایات الدینیة، ج۱، ص۳۵۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲. ابن فراء، الاحکام السلطانیّة، ج۱، ص۲۵۱، چاپ محمدحامد فقی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۳. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۷۹، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
۴. احمدبن علی قلقشندی، صبح الاعشی، ج۱، ص۴۱۳، قاهره (۱۳۸۳/۱۹۶۳).
۵. احمد بن یحیی بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۶۳۱ـ۶۳۲، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶. احمد بن اسحاق یعقوبی ، البلدان ،تاریخ، ج ۲، ص ۱۵۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۷. ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون المسمی کتاب العبر و دیوان المبتدا و الخبر، ج۱، ص۲۵۶، ج ۱: المقدمة، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
۸. محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۱۳۵، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
۹. محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج۴، ص۲۲۶، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
۱۰. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۵۶، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
۱۱. عمروبن بحر جاحظ، رسائل الجاحظ، ج۱، ص۲۴۲، قاهره ۱۳۵۲/۱۹۳۳.
۱۲. ابن وردی ، تاریخ ابن الوردی ، ج ۱، ص ۲۲۱،نجف ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
۱۳. عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تاریخ الخلفاء، ج۱، ص۱۸۰، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، قم ۱۳۷۰ش.
۱۴. محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۴۱، ص۱۱۳، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بیت المال»، شماره۲۳۷۸.    


رده‌های این صفحه : بیت المال | فقه




جعبه ابزار