بومسلم رازی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بومُسْلِمِ رازی (مق ح ۴۸۸ق/۱۰۹۵م)، از بزرگان ری در عهد
سلجوقیان که مقارن وزارت
نظام الملک طوسی (۴۵۱- ۴۵۸ق/۱۰۵۹-۱۰۶۶م) میزیسته، و از او با عنوان «رئیس ری» یاد شده است.
آنچه از سوابق خانوادگی بومسلم میدانیم، به یکی از قصاید معزی، امیرالشعراء دربار سنجر مربوط میشود؛ معزی در یکی از ابیات این
قصیده از بومسلم با عنوان «سروشیار» یادکرده است،
اما دربارۀ این عنوان نکتهای در مآخذ موجود دیده نمیشود. به هرحال، گویا بومسلم از
خاندان پرنفوذی در
ری برخاسته بود، زیرا با آنکه در نوخاستگی پدر خویش را از دست داد،
بعدها از چندان اهمیتی برخوردارشد که به مقام «ریاست ری» و خویشاوندی با وزیر قدرتمندی چون خواجه نظامالملک دست یافت.
در یکی از کهنترین مآخذ از بومسلم با القاب «استاد» و «ثقة الملک» یاد شده است
که هر دو لقب میتواند اشارهای به منزلت اجتماعی او باشد.
در منابع نام بومسلم نخستین بار در شرح وقایع مربوط به دستگیری
حسن صباح ذکر شده است. در این زمان که بومسلم ریاست ری داشت، فعالیت شبکههای پنهانی دعوت
اسماعیلیان ایران در این شهر گسترش یافته، و حسن صباح نیز خود در این نواحی اقامت گزیده بود. گرچه زمان وقایع یادشده در مآخذ موجود به طور دقیق معین نشده، اما میدانیم که حسن صباح دستکم تا ۴۶۷ق/۱۰۷۵م در ری بوده است.
نظامالملک که از فعالیتهای حسنصباح و رفت و آمد داعیان اسماعیلی
مصر به نزد او آگاهی داشت، بومسلم را به دستگیری حسن صباح فرمان داد و بومسلم، گر چه در طلب وی از هیچ تلاشی فروگذار نکرد، اما چون حسن از ری گریخت، نتوانست او را دستگیر کند
تا ۴۸۳ق/۱۰۹۰م که حسن صباح مخفیانه وارد قلعۀ
الموت شد
، احتمالاً بومسلم همچنان در پی او بود.
در۴۸۵ق/۱۰۹۲م که
برکیارق به
سلطنت نشست،
بومسلم نخستین کسی بود که در ری تاج بر بالای سرش بیاویخت.
فعالیتهای ضد اسماعیلی بومسلم احتمالاً با شدت ادامه یافت؛ بنابراین، اسماعیلیان حضور او را تاب نیاوردند، و بومسلم در ۴۸۸ق/۱۰۹۵م به دست یکی از فدائیان اسماعیلی به نام خداداد رازی به قتل رسید.
اقبال آشتیانی تاریخ قتل بومسلم را در ۴۹۴ق/۱۱۰۱م آورده است
که درست به نظر نمیرسد، زیرا اولاً در هیچ مآخذ دیگری به این تاریخ اشاره نشده، و ثانیاً
ابن اثیر ـ یکی از منابع اقبال ـ در ذیل این تاریخ تنها به بومسلم اشاره کرده، و از ماجرای قتل او به دست فدایی اسماعیلی سخنی به میان نیاورده است. با این همه، از گزارش بنداری در زیدة النصره برمیآید
که شاید بومسلم رازی تا دورۀ وزارت
سعدالملک آبی (۴۸۸-۵۰۰ق) نیز حیات داشته است.
(۱) ابن اثیر، علی، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن جوزی، عبدالرحمان، المنتظم، به کوشش محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۳) ابوالقاسم کاشانی،
عبدالله،
زبدة التواریخ، به کوشش محمدتقی دانش پژوه، تهران، ۱۳۶۶ش.
(۴) اقبال آشتیانی، عباس، وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و یحیی ذکاء، تهران، ۱۳۳۸ش.
(۵) بنداری اصفهانی، فتح،
زبدة النصرة، قاهره، ۱۹۴۷م.
(۶) جوینی، عطاملک، تاریخ جهانگشای، به کوشش محمدقزوینی، لیدن، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۷م.
(۷) حافظ ابرو،
عبدالله، مجمع التواریخ السلطانیه، به کوشش محمدمدرسی زنجانی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۸) خواندمیر، غیاثالدین، حبیب السیر، به کوششش محمددبیر سیاقی، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۹) راوندی، محمد، راحة الصدور، به کوشش محمد اقبال، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۱۰) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، به کوشش احمدآتش، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۱) رشیدالدین فضل الله، تاریخ فرقۀ رفیقان و اسماعیلیان الموت، به کوشش محمددبیر سیاقی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۱۲) رشیدالدین فضل الله، قسمت اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان و…، به کوشش محمدتقی دانشپژوه و محمدمدرسی زنجانی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۳) شبانکارهای، محمد، مجمع الانساب، به کوششهاشم محدث، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۴) ظهیرالدین نیشابوری، سلجوقنامه، به کوشش اسماعیل افشار، تهران، ۱۳۳۲ش.
(۱۵) قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلال الدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۶) کانپوری، عبدالرزاق، زندگانی ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی یا خواجه نظام الملک، ترجمۀ مصطفی طباطبایی، ۱۳۵۰ش.
(۱۷) معزی، محمد دیوان، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۸ش.
(۱۸) منجم باشی، احمد، جامعالدول، نسخۀ عکسی موجود درکتابخانۀ مرکز.
(۱۹) Daftary، F، The Ismāilis: Their History and Doctrines، Cambridge، ۱۹۹۰.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۵۱۸۶.