بورس اوراق بهادار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بورس اوراق بهادار (Stock Exchange) یکی از اصطلاحات اقتصادی به معنای یک
بازار متشکل و رسمی
سرمایه است که در آن
خرید و فروش سهام شرکتها یا
اوراق قرضه دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی، تحت ضوابط، قوانین و مقررات خاصی انجام میشود. در واقع مکمل بخش بانکی در تأمین نیازهای مالی بنگاههای خصوصی و دولتی است.
وظیفه اصلی بورس اوراق بهادار، فراهمآوردن بازاری شفاف و منصفانه برای
داد و ستد اوراق بهادار پذیرفته شده و همچنین سیستمی مناسب برای نظارت بر جریان دادو ستد، عملیات بازار و فعالیت اعضای آن است.
بورس اوراق بهادار، بازاری برای
معامله اسناد مالی است که شرکتها و مؤسسات در صورت دارا بودن شرایط قانونی معین میتوانند تحت حمایت قانون، پساندازها و سرمایههای راکد را در قالبهای معین جذب نموده و بخشی از
سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.
در اکثر کشورها، بازار بورس اوراقبهادار هسته مرکزی
بازار سرمایه است و سالانه مبلغ هنگفتی سرمایههای سرگردان بهسمت واحدهای مولد و فعال جامعه هدایت میشود. این بازارها ضمن سهیم کردن
عموم مردم در مالکیت شرکتها، باعث کاهش
نقدینگی و قدرت خرید آنها شده و در نتیجه
تورم را کاهش میدهد. در حال حاضر، حجم زیادی از مبادلات در
بورس اتفاق میافتد؛ بهگونهای که مهمترین و اساسیترین فعالیتهای دولت بر آن متمرکز است.
در قرن پانزدهم و حدود ۱۴۵۰ میلادی، بازرگانان و کسبه بلژیکی در شهر
بورژ (Burges) مرکز فلاندر در شمال غربی بلژیک در میدانی بهنام تربوئرس (Ter Buerse) جمع میشدند و به
داد و ستد میپرداختند. محل تجمع آنان بهتدریج به بورس مشهور شد. این مکانها در ابتدا سقف نداشت، اما بعدها مکانها سرپوشیده مخصوصی برای این گونه معاملات ایجاد شد و برای آنها مقررات ویژهای تعین گردید و پروانه دولتی صادر شده است.
اولین بورس اوراق بهادار جهان، در اوایل قرن هفدهم در شهر
آمستردام تشکیل شد و کمپانی معروف استعماری"
هند شرقی"
سهام خود را در آن بورس
عرضه نمود. بورس آمستردام امروزه یکی از منابع مهم تامین
سرمایه در سطح بینالمللی است.
دومین بورس معتبر دنیا،
بورس لندن است که از سال ۱۸۰۱ میلادی با انتشار ۴۰۰۰ سهم ۵۰ پوندی و با عضویت ۵۰۰ نفر افتتاح گردید.
بورس نیویورک هم در اواخر قرن هیجدهم تاسیس شده و با وجود رقبای دیگر در مقام اول از حیث حجم معاملات و اهمیت در بازار سرمایه آمریکا قرار دارد. بورس نیویورک در حال حاضر بزرگترین بازار سرمایه دنیاست.
در
ایران نیز اولین بار در سال ۱۳۱۵ شخصی بلژیکی بهنام "
وان لوتر فلد" به درخواست دولت ایران، درباره تشکیل بورس اوراق بهادار مطالعاتی کرد و طرح تاسیس و اساسنامه آنرا تهیه نمود. ولی بهعلت نامساعد بودن شرایط بورس و وقوع
جنگ جهانی دوم، این امر تا دهه ۱۳۴۰ به تعویق افتاد. در سال ۱۳۴۱ بنا بهدعوت وزارت بازرگانی، طرح تاسیس بورس سهام ایران طرحریزی شد و در سال ۱۳۴۵ به تصویب مجلس رسید و در بهمن سال ۱۳۴۶ بورس تاسیس شد. اولین فعالیت این بازار با معامله سهام بانک صنعتی و معدنی ایران انجام شد و بهدنبال آن
سهام شرکت نفت پارس در بورس پذیرفته شد.
در قانون بورس اوراق بهادار چهار رکن اصلی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: شورای بورس، هیئت پذیرش اوراق بهادار، سازمان کارگزاران بورس و هیئت داوری.
ابزارهای مورد استفاده در بورس اوراق بهادار بسیار متنوعند؛ عمده آنها عبارتند از:
سناد
خزانه اوراق بهادار کوتاهمدتی هستند که توسط
دولت و بهمنظور تامین احتیاجات مالی
خزانهداری کل در سال مالی صادر میشوند.
اوراق قرضه برگه بهاداری است که دولت یا مقام
عمومی یا یک شرکت صادر میکند و دارای
بهره ثابت و معین است. این اوراق، دارای اقسامی هستند مانند:
اوراق قرضه کوتاهمدت،
اوراق قرضه میانمدت و
اوراق قرضه بلندمدت.
اوراق سهام سندی است که از سوی یک شرکت صادر میشود و بیانگر قسمتی از داراییهای شرکت است. خریدار ورقه سهام در سرمایه و منافع شرکت بهنسبت قیمت آن ورقه و
سود حاصله شریک است.
بازار اولیه بازاری است که معامله بر کالای واقعی انجام میگیرد، سهام و اوراق بهادار جدید برای نخستین بار عرضه میشود و یا کالای واقعی، مورد نخستین معامله قرار میگیرد.
بازار ثانویه بازاری است که در آن بر اسناد و حوالهها و اوراق معامله اوّل، معامله جدید صورت میگیرد. بیشتر معاملات بازار بورس از نوع معاملات ثانویه است و گاه بیش از ۹۰ درصد معاملات در بازار ثانوی رخ میدهد. بخشاندکی از معاملات به تحویل کالا میانجامد و بهطور عمده واسطهها در سررسید معامله و پیش از آن با تبدیل ارزش کالا به نقد یا با انجام معاملات معکوس و جبرانی از بازار خارج میشوند.
تاثیر بازار بورس اوراق بهادار بر اقتصاد عبارت است:
امروزه یکی از راههای مطمئن جمعآوری وجوه لازم برای
سرمایهگذاری، انتشار
اوراق بهادار، جهت تامین مالی است. دولتها، شهرداریها و واحدهای تولیدی و تجاری بهجای دریافت
تسهیلات از بانکها میتوانند تحت ضوابطی از طریق انتشار و واگذاری
اوراق قرضه،
سهام عادی،
سهام ممتاز،
اوراق مشارکت و سایر اوراق مالی، نیازهای مالی خود را تامین کنند. بهطور معمول، این روش تامین مالی، ارزانتر و مطمئنتر است.
وجود بازار کارآی اوراق بهادار، با ابزارهای متنوع، موجب شفافیت متغیرهای اصلی اقتصاد چون قیمتها، نرخهای سود و هزینه میشود؛ در نتیجه زمینه سوء استفاده انحصاری مؤسسات پولی و بانکی را از بین میبرد و نرخهای سود بانکی را به نرخهای بازده واقعی
اقتصاد نزدیک میکند.
یکی از نقشهای مهم بورس، کنترل تورّم است. اگر بورس درست کار کند، میتواند با جمعآوری
نقدینگی مازاد و بهکارگیری آن در جهت
تولید، درصد رشد قیمتها را کاهش دهد؛ زیرا یکی از عوامل مهم تورم، عدمتعادل بین تولیدات و حجم نقدینگی است. جمعآوری نقدینگی مازاد بر تولید، در صورتیکه در مسیر سرمایهگذاریهای جدید و در نتیجه تولیدات جدید بهکار گرفته شود، موجب کنترل تورم خواهد شد.
فروش سهام واحدهای بزرگ اقتصادی در بازار بورس اوراق بهادار به عادلانه شدن
توزیع درآمد کمک میکند. همچنین موجب میشود آحاد جامعه، خود را در فعالیتهای تولیدی و تجاری سهیم بدانند. ایندو موجب جلوگیری از تشدید اختلاف طبقاتی و ایجاد نشاط در فعالیتهای اقتصادی میشود.
گسترش بورس اوراق بهادار در کشورهایی که از نظر اقتصادی پیشرفته نیستند، موجب جلوگیری از فرار سرمایهها به خارج از کشور خواهد شد. زیرا بسیاری از صاحبان سرمایههای کوچک، محل امنی برای سرمایهگذاری مستقیم خود نمییابند و یا ریسکگزیر هستند. البته این نقش، وقتی حاصل میشود که فروشندگان سهام، سرمایههای بهدست آمده را صرف فعالیتهای صحیح تولیدی کنند و امنیت سیاسی و اقتصادی نیز در جامعه وجود داشته باشد.
جلوگیری از فرار سرمایهها و بهکارگیری آنها در مسیر تولید، صادرات را افزایش میدهد؛ که نتیجه آن، وارد شدن سرمایههای پولی جدید به اقتصاد ملی ودر پی آن، بهبود تراز پرداختها و بهبود رابطه مبادله خواهد بود. اگر بازار بورس اوراق بهادار بتواند نظر سرمایهگذاران خارجی را جلب نماید، میتواند سرمایههای آنان را نیز به داخل کشور سرازیر کند.
نقدشوندگی اوراق بهادار در بازار بورس؛ خرید داراییهای غیرمنقول مانند زمین و ساختمان ممکن است در برخی از موقعیتها سود بیشتری نصیب سرمایهگذار کند؛ ولی قابلیت نقدینگی پایین اینگونه داراییها، محدودیت بزرگی است. اوراق بهادار از این نظر پس از
اسکناس،
طلا و ارزهای قابل تبدیل، عموما نزدیکترین دارایی به وجه نقد هستند.
شرکتهایی که متقاضی عضویت در بازار بورس اوراق بهادار هستند، بایستی شرایط و ضوابط ورود به بورس را دارا باشند. حسن شهرت مدیران، صحت صورتهای مالی شرکت و...، از جمله مواردی است که در صورت تایید شایستگی توسط هیات پذیرش وارد بورس شده و خریداران سهام، آسوده خاطر میتوانند در بورس معامله کنند.
بورسبازی (Speculation)، سفتهبازی یا سوداگری، فعالیتی اقتصادی است که به انگیزه کسب سود از راه پیشبینی تغییر قیمت
کالا، اوراق بهادار یا ارز انجام میشود. بیشتر اوقات، بورسبازان اوراقی را میخرند که به آن نیازی ندارند تا در آینده که براساس پیشبینی آنها
قیمت افزایش خواهد یافت، با فروش آن سود بدست آورند.
گاهی نیز به فروش یک دارایی که به آن نیاز دارند، اقدام میکنند؛ زیرا کاهش قیمت آنرا پیشبینی میکنند. در این صورت، اگر پیشبینی آنها تحقق پیدا کرد، آنرا با قیمت پایینتر خریداری مینمایند. از اینرو بسیاری از خرید و فروشها در بازار ثانویه اوراق بهادار واقعی نیست و درواقع دارایی رد و بدل نمیشود؛ بلکه فقط تفاوت بها داده و یا گرفته میشود.
بورسبازی همواره با پذیرش درجهای از
ریسک همراه است. بورسباز قصد انجام سرمایهگذاری را ندارد. عمدتا کسانی از بورسبازی سود میبرند، که حرفهای باشند؛ یعنی بازار را خوب بشناسند و از تجربه کافی در مورد نوسانات قیمتها برخوردار باشند.
اگر بورس در شرایط معمولی بازار انجام و مقرراتی برای حفظ حقوق سرمایهگذار وضع شود، عملیات بورسبازی دربردارنده آثار مثبت است؛ اما در بسیاری از موارد، اینگونه نخواهد بود و بورسبازان با تغییر شرایط بهنفع خود، موجب ضرر سرمایهگذاران میشوند. در ذیل به ادله و استدلالهای دو گروه اشاره میشود:
موافقان بورسبازی، برای دیدگاه خود استدلالهای مختلفی ارائه میکنند؛ از قبیل:
بورسبازی موجب به حداقل رسیدن دامنه تغییرات قیمت اوراق میشود. هنگامیکه قیمت سهام پایین است، سفتهباز که افزایش قیمت آنرا در آینده پیشبینی میکند، به خرید آن اقدام میکند؛ درنتیجه از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری میشود. هنگامی نیز که قیمت سهام افزایش مییابد، او به فروش آن اقدام میکند که سبب پیشگیری از افزایش زیادتر قیمت خواهد بود.
هرچه فعالیتهای بورسبازی زیادتر باشد، خاصیت نقدینگی بازار افزایش مییابد. یعنی شرایطی حاکم میشود که هرگاه، کسی به فروش اوراق خود تصمیم گرفت، برای آن متقاضی وجود دارد و هنگامیکه اراده خرید نمود، عرضهکننده خواهد یافت.
این نیز موجب افزایش میزان معاملات بورس و درنتیجه نشاط اقتصادی خواهد بود. هرچه میزان معاملات، بیشتر باشد، و بازار پرتحرکتر و زندهتر باشد، قیمتهایی که در بازار ثانوی تعیین میشود، واقعیتر خواهد بود و بهدنبال آن، قیمت داراییهای بازار اولیه نیز واقعیتر خواهد شد.
اگر سفتهبازان بتوانند آینده را بهخوبی پیشبینی کنند، ارزش آتی اوراق بهادار به ارزش واقعی اوراق نزدیک میشود. اگر خریداران اوراق بهادار افزایش بهای اوراقی را کمتر از میزان افزایش واقعی آن پیشبینی کنند، موجب میشود که قیمت فعلی این اوراق، پایینتر از میزان واقعی تعیین شود.
در این صورت، سفتهبازانی که این وضعیت را درک میکنند به خرید اوراق اقدام میکنند؛ تا در آینده با قیمت بالا آنها را بفروشند. اثر این خریدها این است که قیمت فعلی بازار، افزایش مییابد و مظنههای جاری به ارزش واقعی سرمایهگذاری نزدیک میشود.
ادله مخالفان بورسبازی عبارت هست از:
یکی از عوامل مؤثر بر تغییر قیمت سهام، عامل روانی است. اگر اخباری که در بازار سهام منتشر میشود، حاکی از قیمت نامناسب اقتصادی یا وضعیت نامناسب
صنعت یا شرکت باشد، قیمت سهام کاهش پیدا میکند، در نقطه مقابل، اگر تبلیغات بر روی بهبود اوضاع اقتصاد یا شرکت خاص یا صنعت خاصی متمرکز باشد، موجب افزایش قیمت سهام میشود. آنها برای دستیابی به مقصود خود، با یکدیگر ائتلاف میکنند و حتی برای این کار، اتحادیه تشکیل میدهند و با انتشار شایعات وسیع در بازار سهام، به هدف خود دست مییابند و صاحب سودهای سرشاری میشوند.
بورسبازان بهتنهایی یا به کمک همدیگر به
خرید و فروش همزمان صوری سهام اقدام میکنند. آنها در این معاملات خود، که بهظاهر شرایط یک معامله را دارا است، دارایی را منتقل نمیکنند و تنها هدفشان ایجاد قیمت بالا یا پایین غیر واقعی برای سهام مورد نظرشان است.
هنگامیکه سفتهبازان به خرید در حجم بالا اقدام کردند، قیمت شروع به افزایش میکند و اعتماد سرمایهگذاران عادی که به بازار بورس مراجعه میکنند؛ جلب میشود آنها نیز به این امید که افزایش قیمت ادامه خواهد یافت، به خرید آن اقدام مینمایند.
این امر بهطور مکرر اتفاق میافتد و قیمت بهصورت مصنوعی بالاتر و بالاتر میرود. در این شرایط، بورسبازان به فروش موجودی سهام خود اقدام کرده و سود زیادی نصیب خود میسازند. پس از آن وقتی شرائط آن سهام عادی شد، قیمت آن کاهش مییابد وصاحبان سهامهای خریداریشده، متضرر میشوند. این امر، میتواند کل بازار مالی را دچار بحران کند.
انتشار اطلاعات نادرست توسط مدیران شرکتها؛ برخی از مدیران شرکتها اخبار نادرستی در مورد وضعیت خود منتشر میکنند. آنها سود خود را بالاتر از میزان واقعی جلوه میدهند تا موجب افزایش قیمت سهام شرکت آنها شود و در نتیجه سرمایهگذاران به خرید آن اقدام کنند. بعد از چندی، مشخص میشود که سود آنها از میزان اعلامشده کمتر است؛ در نتیجه خریداران سهام زیان خواهند کرد.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بورس اوراق بهادار»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۱/۱۹.