بهشتی شدن با ایمان به خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کسانی که به
خدا ایمان آوردهاند به
بهشت وارد میشوند البته به تعبیر آیات
قرآن انسان هیچ عذری برای ایمان نیاوردن به خدا ندارد.
ایمان به خدا، از عوامل ورود به بهشت:
«و ما لنا لانؤمن بالله... فاثـبهم الله بما قالوا جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها و ذلک جزاء المحسنین.» «و برای ما چه (عذری) است که به خدا و آنچه از
حق به ما رسیده
ایمان نیاوریم... پس به پاس آنچه گفتند خدا به آنان باغهایی پاداش داد که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است در آن جاودانه میمانند و این پاداش نیکوکاران است.»
و ما لنا لا نؤمن بالله و ما جاءنا من الحق؛
به چه عذری به خدا و قرآن ایمان نیاوریم؟!
زجاج گوید: این مطلب را در جواب کسانی میگفتند که آنها را بر ایمانشان ملامت میکردند.
فاثابهم الله بما قالوا:
کلبی گوید: یعنی
خداوند پاداش
توحید آنها را میدهد.
بنا بر این، پاداش به صرف گفتار، تعلق گرفته است، زیرا از آیات پیش معلوم شد که آنها در گفتار خویش،
اخلاص داشتند، یعنی آنچه بر زبان میآوردند، از روی
معرفت بود. گریه آنها نیز نشان میداد که: در برابر
اسلام و قرآن، حالت شیفتگی و دلباختگی پیدا کردهاند؛
ایمان حقیقی همین است.
«لا تجد قوما یؤمنون بالله... اولـئک... یدخلهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها...» «قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشند... کسانی را... آنان را به بهشتهایی که از زیر (درختان) آن جویهایی روان است در میآورد همیشه در آنجا ماندگارند...»
در این آیه شریفه یافتن قومی با چنین صفتی را نفی نموده، میفرماید: چنین مؤمنینی نخواهی یافت و این کنایه است از اینکه ایمان راستین به خدا و
روز جزا با چنین صفاتی نمیسازد آن کس که واقعا به خدا و رسول و روز جزا ایمان دارد، ممکن نیست با دشمنان خدا دوستی کند، هر چند که همه قسم سبب و انگیزه دوستی در آنان وجود داشته باشد.
کلمه" اولئک" اشاره به مردمی است که به خاطر ایمانی که به خدا و روز جزا دارند با دشمنان خدا هر چند
پدر و یا
پسر یا برادرشان باشد دوستی نمیکنند" و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها"
این جمله وعده جمیلی است که به
مؤمنین واقعی داده و در آن اوصاف
حیات طیبهآخرت ایشان را ذکر نموده است.
آیه مورد بحث که آخرین آیه از
سوره مجادله و از کوبندهترین آیات قرآن است، به مؤمنان هشدار میدهد که جمع میان" محبت خدا" و" محبت دشمنان خدا" در یک دل ممکن نیست و باید از میان این دو یکی را برگزینند، اگر راستی مؤمنند باید از دوستی دشمنان خدا بپرهیزند و الا ادعای مسلمانی نکنند میفرماید: " هیچ گروهی را که ایمان به خدا و روز
قیامت دارد نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندان آنها باشند".
میفرماید: " خداوند آنها را در باغهایی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختان و قصورش جاری است و جاودانه در آن میمانند" (و یدخلهم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها).
«تؤمنون بالله و رسوله... یغفر لکم ذنوبکم و یدخلکم جنت تجری من تحتها الانهـر و مسـکن طیبة فی جنت عدن ذلک الفوز العظیم.» «به خدا و فرستاده او بگروید... تا گناهانتان را بر شما ببخشاید و شما را در باغهایی که از زیر (درختان) آن جویبارها روان است و (در) سراهایی خوش در بهشتهای همیشگی درآورد این (خود) کامیابی بزرگ است.»
در مرحله پاداش اخروی نخست به سراغ آمرزش گناهان میرود چرا که بیشترین ناراحتی فکر انسان از گناهان او است، وقتی
آمرزش و غفران مسلم شد غصهای ندارد، این تعبیر نشان میدهد که نخستین هدیه الهی به شهیدان راهش این است که تمام گناهانشان را میبخشد. در آیات فوق دو شاخه از ایمان (ایمان به خدا و رسول) و دو شاخه از
جهاد (جهاد با مال و جان) و دو شاخه از پاداشهای اخروی (آمرزش گناهان و دخول در بهشت جاودان) و چنان که خواهیم دید دو شاخه از مواهب الهی در
دنیا نیز در آیه بعد آمده است.
ورود
اهل کتاب به بهشت، در صورت ایمان آوردن:
«و لو ان اهل الکتـب ءامنوا و اتقوا لکفرنا عنهم سیـاتهم و لادخلنـهم جنت النعیم.» «و اگر اهل کتاب ایمان آورده و پرهیزگاری کرده بودند قطعا گناهانشان را میزدودیم و آنان را به بوستانهای پر نعمت درمی آوردیم.»
" و لو ان اهل الکتاب آمنوا و اتقوا لکفرنا عنهم سیئاتهم... "
در اینجا به اول مطلب -که روی سخن با همه اهل کتاب بود- برگشته و دو باره خطاب را به همه شان متوجه میکند و در خاتمه کلام بطور ملخص عموم اهل کتاب را متوجه میکند به اینکه چگونه نعمت بزرگ سعادت دو جهان را به رایگان از دست دادند و چه آسان جنت نعیم و نعمت حیات سعیده را از کف دادند و مراد از
تقوا بعد از ایمان، پارسایی و پرهیز از محرمات الهی و از
گناهان کبیره است، یعنی گناهانی که خداوند در
قرآن کریم وعده
دوزخ به مرتکب آن داده است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشتی شدن با ایمان به خدا».