بنیجماز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بنی جماز از تیرههای اشراف
حسینی و در شمار امیران
مدینه ، از نیمه دوم
سده ششم تا دهم ق بودند.
بنی جماز و آل جماز (جمامزه)
نام دو دسته از
سادات حسینی است که در دو هنگام جداگانه حکمرانی مدینه منوره را بر عهده داشتند. حکمرانی دسته نخست از۵۸۳ق. تا حدود نیمه سده هفتم ق. هم زمان با حکومت ایوبیان و حکمرانی دیگر از ۷۵۹ق. هم زمان با حکومت ممالیک
مصر صورت پذیرفت. این دولتها در تحولات مدینه اثرگذار بودند و در برخی از
عزل و نصبهای امیران مدینه نقش داشتند.
بنی جماز بن قاسم بن مهنا از
سادات حسینی، از زیرشاخههای آل مهنا هستند
که در حدود
سال ۵۸۳ق. حکمرانی مدینه را بر عهده گرفتند. نسب جماز با ۱۳ واسطه به امام سجاد علیهالسّلام میرسد.
جماز بزرگترین فرزند قاسم بن مهنا و سرسلسله خاندان بنی جماز، نخستین کسی است که مدتی طولانی (۵۸۳-۶۱۲ق.) حکمرانی مدینه را بر عهده داشت.
در روزگار
سفر او به شام به سال ۶۱۲ق. که علت آن در منابع بازتاب نیافته، ابوعزیز قتاده امیر
مکه چند روزی مدینه را محاصره نمود و در ضمن قطع برخی از نخلستانها، در نبرد با مردم مدینه شماری را به قتل رساند. جماز در سوم
شعبان ، از شام همراه لشکری مشتمل بر ترکمانها راهی مدینه شد و میان راه درگذشت. فرزندش قاسم جانشین او شد. وی با شکست دادن قتاده، غنیمتهای فراوان به دست آورد.
اما در نبرد بعد که با هجوم قاسم به جده روی داد، قتاده به پیروزی دست یافت.
مدت حکمرانی قاسم را از سال ۶۱۲ تا ۶۲۴ق. دانستهاند. برخی به حکمرانی ۲۵ ساله او اشاره کردهاند که گویا با دوران حکمرانی جدش، قاسم بن مهنا، اشتباه شده است.
گزارشهای دیگر حکایت دارند که
قبیله زعب به سال ۵۹۰ق. در حکمرانی سالم بن قاسم، به مدینه حمله کردند. در این میان، برادرش قاسم برای دفاع از شهر بیرون رفت و جان بر این راه نهاد.
بر پایه گزارشی، قاسم به دست بنولام از عرب بادیه نشین قحطانی و راهزن ساکن نجد به قتل رسید.
در این هنگام، شیحة بن هاشم بن قاسم
حسینی (۶۲۴-۶۳۹ق.) از اوضاع آشفته مدینه سود جست و برمدینه تسلط یافت. جمامزه به رغم تلاش برای بازستاندن حکمرانی آن شهر، موفق بدین کار نشدند.
برخی بدون اشاره به قتل قاسم، از بیرون ساختن حکمرانی مدینه از چنگ وی به دست شیحه سخن گفتهاند.
در غیاب شیحه که به عراق سفر کرده بود، گروهی از بنی جماز فرصت را غنیمت شمردند و به صورت ناگهانی قصد تسلط دیگر بار بر مدینه را داشتند. اینان به دست عیسی بن شیحة بن قاسم که جانشین پدرش بر مدینه بود، دستگیر شدند و به قتل رسیدند.
بر پایه گزارشی، عمیر بن قاسم بن جماز نیز در سالهای ۶۳۹ و ۶۴۰ق. امیر مدینه بود
؛ اما منابع درباره جزئیات حکمرانی او ساکتند. پس از او شیحة بن هاشم بن قاسم بار دوم از۶۴۰ تا ۶۴۷ق. به حکمرانی مدینه دست یافت و حکمرانی در
نسل او مستمر ماند. میان خاندان شیحه نیز کسانی به نام جماز وجود دارند. جماز بن شیحة بن هاشم از آن جمله است که دو بار در سالهای ۶۵۷-۶۶۵ق. و سالهای ۶۶۶-۷۰۰ق. امیر مدینه بود.
منصور بن جماز بن شیحه نیز در فاصله سالهای ۷۰۰ تا ۷۲۵ق. به تناوب چند نوبت به حکمرانی رسید. نسل وی و برادرش مقبل بن جماز تا حدود نیمه سده هشتم ق. حکومت مدینه در اختیار داشتند. البته اینان به بنی جماز مشهور نیستند.
منابع از کشته شدن برخی از امیران مدینه در این عصر بر اثر رقابت خبر دادهاند؛ چنان که کبیش بن منصور بن جماز عمویش مقبل را به قتل رساند و پس از مدتی نیز فرزندان مقبل کبیش را کشتند.
جماز بن منصور بن جماز بن شیحه
حسینی که نسبش با شانزده واسطه به
امام سجاد علیهالسّلام میرسد،
فرزندانی داشت که در برخی از نوشتههای معاصران نسل او نیز آل جماز خوانده شدهاند. شفیع، علی و هبه که
نسل آنان به ترتیب به آل شفیع، آل ابی الظهور وآل هبه شهرت یافتند، از فرزندان جماز هستند که برخی از آنها به حکمرانی مدینه دست یافتند.
جماز بن منصور به عنوان سرسلسله این خاندان در ۱۱
ربیع الثانی سال ۷۵۹ق. حکمرانی مدینه را عهده دار شد و در ذی قعده همان سال درگذشت.
اما نسل وی بر مدینه حکمرانی داشتند؛ از جمله: جماز بن منصور بن جماز بن شیحة، هبة بن جماز،
زیان بن منصور، عطیة بن منصور بن جماز دو بار در سالهای ۷۵۹-۷۷۳ق. و ۷۸۲-۷۸۳ق. ، نصیر بن منصور بن جماز، جماز بن هبة بن جماز در چند نوبت به سالهای ۷۸۳-۸۱۱ق. به طور مشترک با محمد بن عطیة بن منصور و نیز جداگانه، محمد بن عطیة بن منصور، هیازع بن هبه، علی بن عطیة بن منصور، ثابت بن نصیر بن جماز بن منصور و عریر بن هیازع بن هبه.
برخی از نسل جماز به عنوان خاندانهای حکومت گر در
مدینه با عناوینی دیگر شناخته میشوند. آل نعیر بن منصور بن جماز که حدود ۱۰ تن از آنها به حکمرانی رسیدند و به دو شاخه آل ابی ذر بن عجلان بن نعیر و آل ثابت بن نعیر تقسیم میشوند، از آن جمله هستند.
آل عطیة بن منصور بن جماز،
آل زیان بن منصور
و آل زهیر بن سلیمان
از دیگر خاندانهای نسل جماز هستند. تیره اخیر به لحاظ فراوانی و مدت حکمرانی در مدینه از شهرت بیشتری برخوردار است.
آل طفیل بن منصور بن جماز و آل عطیة بن منصور نیز از زیرمجموعههای این خاندان به شمار میروند؛ حکمرانی دسته دوم از اشراف بنی جماز هم زمان با حکومت ممالیک (۶۴۷-۹۲۳ق.) در
مصر بود که برای ایفای نقش فعال در حرمین میکوشیدند. همین به تضعیف بنی جماز انجامید. آنها در دوران حکمرانی بنی جماز با تعیین امام جماعت و
قاضی از میان
اهل سنت در مدینه،
شیعیان را در تنگنا قرار دادند.
اوج سلطه و نفوذ ممالیک در آن شهر را میتوان در نیمه سده هشتم ق. و در حکمرانی سعد بن ثابت که از سوی خود آنها به حکمرانی گمارده شده بود، مشاهده کرد که به
اهل سنت میدانی گسترده داد.
این سیاست در دوران حکمرانی بنی جماز نیز استمرار یافت. ممالیک در عزل و نصب برخی از امیران آل جماز دخالت داشتند؛ چنان که جماز بن هبه را درسال ۸۱۱ ق. برکنار نمودند و به جای او ثابت بن نفیر را امیر مدینه کردند.
در عصر حکمرانی بنی جماز گاهی امیران
مکه که از جانب دولت ممالیک بر مدینه نیز حکمرانی داشتند، به عنون امیران
حجاز به جای خود امیری را که بیشتر از همان
سادات حسینی و از نسل جماز بودند، بر مدینه تعیین میکردند. این اقدام از سال ۸۱۱ق. به بعد انجام شد؛ چنان که شریف حسن بن عجلان بن رمیثه که از سوی سلطان مصر به عنوان امیر حجاز منصوب شده بود، عجلان بن نعیر بن جماز بن منصور را جانشین خود در مدینه قرار داد. برخی از دیگر امیران منصوب از جانب امیر حجاز بر مدینه عبارتند از: سلیمان بن هبة بن جماز بن منصور (۸۱۵ق.) ، غریر بن هیازع بن هبه (۸۱۵-۸۱۹ق.)، عجلان بن نعیر بن جماز بن منصور (۸۱۹-۸۲۱ و ۸۲۴-۸۲۹ق.) ، غریر بن هیازع بن هبه (۸۲۱-۸۲۴ق.) . اینان گاهی به اشتراک با برخی از دیگر از این خاندان و یا جداگانه از جانب امیران
مکه بر مدینه حکمرانی داشتند.
(امرای مدینه) حکمرانی بنی جماز با فراز و نشیبهایی تا اوایل سلطه عثمانی بر حجاز ادامه یافت و در این هنگام حکمرانی مدینه به طور کامل در حکمرانی
مکه ادغام شد.
سخن مشهور درباره
مذهب بنی جماز، گرایش شیعی امامی آنها است؛ چنان که از بنی جماز و نیز تیره آل عطیه این خاندان به عنوان امامی مذهب یاد شده است.
بر پایه گزارشی، در حکمرانی جماز بن منصور، مذهب
شیعه نمود داشت و احکام و قضایا در دست شیعیان بود.
از ثابت بن نعیر بن جماز نیز که حکمرانی مدینه را از حدود
سال ۸۲۹ق. بر عهده داشت، با تعبیر آشکار کننده رفض یاد شده است.
همچنین شماری از پژوهشگران شامان بن زهیر را همانند دیگر بنی حسین شیعه خواندهاند.
البته برخی از امیران مدینه مانند زهیر بن سلیمان بن جماز و فارس بن سلیمان بن زهیر را از مخالفان شیعه دانستهاند.
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش عبدالکریم،
مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق؛ بدائع الزهور: محمد بن ایاس (م. ۹۳۰ق.) ، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، الهیئة المصریه، ۱۴۰۴ق؛ التاریخ الشامل للمدینة المنوره: عبدالباسط بدر، مدینه، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ المدینة المنوره (نصیحة المشاور): ابن فرحون (م. ۷۶۹ق.) ، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم؛ تاریخ امراء المدینه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار کنان؛ تحفة الازهار و زلال الانهار: ضامن بن شدقم الحسینی (م. ۱۰۹۰ق.) ، به کوشش الجبوری، تهران، میراث، ۱۴۲۰ق؛ التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق؛ الدرر الکامنه: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، به کوشش عبدالمعید خان، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۹۲ق؛ الدلیل الشافی: ابن تغری بردی الاتابکی (م. ۸۷۴ق.) ، به کوشش شلتوت، قاهره، مکتبة الخانجی؛ سفرنامه ابن بطوطه (رحلة ابن بطوطه): ترجمه: موحد، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش؛ سمط النجوم العوالی: عبدالملک بن حسین العصامی (م. ۱۱۱۱ق.) ، به کوشش عادل احمد و معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛ صبح الاعشی: احمد بن علی القلقشندی (م. ۸۲۱ق.) ، به کوشش زکار، دمشق، وزارة الثقافه، ۱۹۸۱م؛ الضوء اللامع: شمس الدین السخاوی (م. ۹۰۲ق.) ، بیروت، دار مکتبة الحیاة؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛ عمدة الطالب: ابن عنبه (م. ۸۲۸ق.) ، به کوشش آل الطالقانی، نجف، المطبعة الحیدریه، ۱۳۸۰ق؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.) ، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة القری، ۱۴۰۹ق؛ الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. ۶۳۰ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ المدینة المنورة فی العصر المملوکی: عبدالرحمن المدیرس، ریاض، ملک الفیصل، ۱۴۲۲ق؛ مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م. ۱۳۵۳ق.) ، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق؛ المغانم المطابه: محمد الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ق.) ، مدینه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۳ق؛ موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق؛ النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م. ۸۷۴ق.) ، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۳۹۲ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی جماز».