بلغارستان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُلْغارِسْتان، کشوری در جنوب شرقی
اروپا، و در بخش شرقی
شبه جزیره بالکان. این کشور با مساحت ۹۱۲، ۱۱۰کم ۲، میان۴۱ و ۱۴ تا ۴۴ و ۱۲ عرض شمالی، و ۲۲ و ۲۱ تا ۲۸ و ۳۶ طول شرقی قرار دارد.
و مرکز آن شهر
صوفیه است.
این کشور از شمال به رومانی، از غرب به
صربستان و مونتنگرو و
مقدونیه، از شرق به
دریای سیاه، از جنوب به
یونان و از جنوب شرقی به بخش اروپایی
ترکیه محدود است.
مرز مشترک بلغارستان با یونان ۴۹۴ کم، با مقدونیه ۱۴۸ کم، با رومانی ۶۰۸ کم، با صربستان و مونتنگرو ۳۱۸ کم، و با ترکیه ۲۴۰ کم است.
جمعیت این کشور را در تیر (۱۳۸۱/ژوئیه ۲۰۰۲،) ۳۳۷، ۶۲۱، ۷ نفر نوشتهاند.
در اواخر سده ۱۹م که جمعیت بلغارستان اندکی بیش از ۲میلیون نفر بوده، شمار مسلمانان ۰۶۰، ۵۷۸ ذکر شده که اندکی بیش از یک چهارم کل جمعیت آن کشور را تشکیل میداده است.
ولی در ۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م نسبت شمار
مسلمانان (با جمعیتیحدود ۰۰۰، ۲۰۰، ۱ نفر) به کل جمعیت کشور به ۱۵% رسیده،
و در ۱۳۷۷ش/۱۹۹۸م به ۱ /۱۲% کاهش یافته است.
اقوام مسلمان بلغارستان را گروهی از بلغارهای ساکن اراضی کوهستانی رُدُپاخ در جنوب غرب کشور تشکیل میدهند. اینان از اخلاف بلغارهایی هستند که در دوران حکومت عثمانی اسلام آوردند. این گروه به زبان بلغاری سخن میگویند. (نک: ه د، بلغار) گروه دیگر ترکها، و گروه سوم کولیها هستند.
افزون بر اینها،
علویان در منطقه دُبروجا و دِلی اورْمان سکنی دارند که به «علیجانی» یا «قزلباش» معروفند و شمارشان بسیار اندک است.
بلغارهای ساکن بلغارستان را شاخهای از بلغارهای ساکن اطراف رود ولگا دانستهاند که در سده ۱ق/۷م به محدوده سواحل رود دانوب کوچ کردند و راه سرزمین بالکان را در پیش گرفتند. (نک: ه د، بلغار.) فرمانروای آنان شخصی به نام کووْرَت کوبرت بود که ظاهراً تا ۵۹ق/ ۶۷۹م بر مسند
قدرت تکیه داشت.
و توانست ۳ گروه از بلغارها را متحد سازد و در رأس هر یک از این گروهها، یکی از فرزندان خود - با نامهای باتبای، کُتراگ و اَسپروخ - را بگمارد.
بنابر نوشته تئوفانس، باتبای در محل بلغارهای اطراف رود ولگا باقی ماند و تابعیت خزران را گردن نهاد و در اواخر سده ۱ق خراجگزار آنان بود.
گروه تابع باتبای بلغارهای ناحیه کوبان را تشکیل دادند و به بلغارهای سیاه شهرت یافتند.
اما اسپروخ از چنگ خزران گریخت و روانه سواحل رود دانوب شد. درباره زمان حرکت گروه تابع اسپروخ، اختلاف نظر وجود دارد. بعضی زمان حرکت آنان را پس از
مرگ کوورت در ۵۹ق نوشتهاند.
به هر روی، آنان که شامل سواران زبده بسیاری بودند، از رود دانوب گذشتند و در جزیرهای که میان شاخه رود پدید آمده بود، مستقر شدند؛ سپس از ساحل راست دانوب نیز عبور کرده، در نزدیکی کوسْتانْدین استقرار یافتند. خزران نیز که از تعقیب بلغارها عاجز مانده بودند، به سرزمین خود بازگشتند و اراضی بلغارهای فراری را به تصرف خود آوردند.
کنستانتین چهارم، امپراتور بیزانس (حک ۴۸- ۶۵ق/۶۶۸ - ۶۸۵م) در آغاز به مقابله بلغارهای تابع اسپروخ شتافت و عرصه را بر آنان تنگ کرد، ولی پس از مدتی
بیمار شد و سپاهیان او بیسرپرست ماندند؛ در نتیجه، بلغارها در ۵۹ق به سپاهیان وی حملهور شدند و آنان را درهم شکستند و تا دبروجای کنونی پیش تاختند و سراسر اراضی میان رود دانوب و شبه جزیره بالکان را به تصرف آوردند و اسلاوهای ساکن این سرزمین را تابع خود کردند.
اسپروخ با ۷ قبیله از قبایل اسلاو متحد شد و دیگر قبایل اسلاو را نیز تابع خود کرد. وی از ۶۰ق در رأس دولت اسلاو - بلغار قرار گرفت که سرزمین وی به بلغار یا (بلغارستان)
شهرت یافت. این دولت از سوی امپراتوری بیزانس به رسمیت شناخته شد و مرز آن تا رود دانوب و سواحل دریای سیاه امتداد یافت و شهر پلیسکا به صورت تختگاه آن درآمد.
هنگامی که یوستی نیانوس دوم، امپراتور بیزانس از سوی رقیبان خود زیر فشار قرار گرفت، از بلغارهای اطراف رود دانوب یاری خواست و با کمک آنان توانست بر
قسطنطنیه مسلط شود و در ۸۶ق/۷۰۵م به پادشاهی بازگردد.
از رویدادهای مهم سرزمین بلغارستان پس از اسپروخ، حاکمیت کروم خان (۱۸۷- ۱۹۸ق/۸۰۳ -۸۱۴م) است. وی آوارها را درهم شکست و اراضی آنان را در تراکیه، و نیز شهرهای سِرْدیک (در شمال صوفیه کنونی) و آدریانوپولیس را به تصرف آورد. در ۱۹۷ق بلغارها با تصرف مقدونیه، حدود ۱۲ هزار نفر از اهالی آدریانوپولیس ادرنه کنونی را
اسیر کردند و به نواحی شمالی رود دانوب فرستادند و تا قسطنطنیه پیش تاختند.
در عهد فرمانروایی بوریس اول (۲۳۸-۲۷۶ق/۸۵۲ -۸۸۹م)
مسیحیت به میان بلغارها و اسلاوهای متحد آنان راه یافت و در ۲۵۱ق/۸۶۵م به عنوان
دین رسمی شناخته شد. در ۲۸۱ق/۸۹۴م دو برادر به نامهای سیریل و متودیوس خط و کتابت جدیدی را برای زبان اسلاوی - که رو به گسترش داشت - پدید آوردند و از آن پس، زبان اسلاوی به زبان کلیسایی و دولتی بلغارها بدل گشت.
در اواخر سده ق۳/ ۹م لئون ششم، امپراتور بیزانس برای مقابله با بلغارها از سران قوم مجار کمک خواست و شماری زورق برای آنان فرستاد. مجارها در مسیر رود دانوب دست به
غارت و کشتار زدند. سیمون که از ۲۸۰ق شاه بلغارها شده بود، به مقابله شتافت، ولی مغلوب شد. مجارها تا تختگاه دولت بلغار پیش تاختند و غنایم و اسیران بسیار به چنگ آوردند. سپس به رومیان حملهور شدند. سیمون با تقاضای صلح مجارها را آرام کرد و در عین حال، از طریق آنان از رومیان انتقام گرفت.
آگاهیهایی درباره بلغارها، مجارها و روسها در دست است که اغلب مورد هجوم پچناکها قرار میگرفتند. نخستین آگاهی در اینباره مربوط به سال ۳۰۲ق/۹۱۵م، و خبر دیگر متعلق به ۳۰۸ق/۹۲۰م است. دولت بیزانس در این زمان از وجود پچناکها بر ضد بلغارها و روسها بهره میجست
در ۳۳۲ق/۹۴۴م گروهی از پچناکها بار دیگر به بلغارهای ساکن اطراف رود دانوب حمله کردند.
نخستین دوره دولت بلغارستان که از ۶۰ق/۶۸۰م آغاز شده بود، تا ۴۰۹ق/۱۰۱۸م ادامه یافت.
در دوره دوم حکومت بلغارستان (اوایل سده ۵ق/۱۱م تا اواخر سده ۶ق/۱۲م)، این کشور زیر سلطه امپراتوری بیزانس بود. در ۵۸۲ق/۱۱۸۶م دو برادر به نامهای کُلوپیِر و آسِن دولت بلغاری اولاق را تأسیس کردند که مرکز آن شهر تیرنُوا بود. ۱۰ سال بعد، پیر کشته شد و پس از آن، آسن به
قتل رسید. دولت اولاق بلغار که تراکیه و مقدونیه را در تصرف داشت، در ۶۳۸ق/۱۲۴۱م به سبب جنگهای داخلی رو به ضعف نهاد و ناگزیر مناطق یاد شده را به امپراتوری ازنیق
روم واگذار کرد.
در ۶۳۹ق باتو،
فرزند جوجی با لشکریان
مغول از رود دانوب گذشت و وارد بلغارستان شد.
پس از آن تا سده ۸ق/۱۴م گاه خیزشهایی در بلغارستان برضد سلطه بیزانس روی میداد.
از اوایل سده ۸ق رقابت میان بلغارها و صربها اوج گرفت، چنانکه در ۷۳۰ق/۱۳۳۰م به
جنگ منجر گردید.
در اواسط سده ۸ق نواحی شمال شرقی بلغارستان از آن سرزمین جدا شد و به صورت شاهزادهنشین دبروجا درآمد.
آغاز تاریخ اسلام در بلغارستان را سده ۸ق دانستهاند.
نخستین لشکرکشی عثمانیها به تراکیه شرقی و عبور از
دریای مرمره در ۷۲۱ق/۱۳۲۱م روی داد که حدود ۱۸ ماه به درازا کشید؛ سپس مهاجمان به آناتولی بازگشتند؛ متعاقب آن نیز ترکان چند بار به شبه جزیره بالکان و اراضی بلغارستان حمله کردند.
در ۷۶۲ق/۱۳۶۱م سلطان مراد اول شهر بیزانسی آدریانوپولیس را تصرف کرد و جای پایی در رود ماریتْسا به دست آورد و راه فتح بلغارستان و سرزمینهای اطراف آن را هموار کرد. سپاهیان عثمانی در ۷۶۴ق شهر فیلیپوپولیس شهر پُلْودیوِ کنونی در بلغارستان را پس از محاصره طولانی
فتح کردند.
در ۷۶۶ق آن بخش از اراضی بلغارستان که در اختیار ایوان الکساندر، شاه آن سرزمین باقی مانده بود، با مرگ وی میان دو فرزندش، ایوان شیشْمان و ایوان اِستراتیسیمیر تقسیم شد و دو دولت پادشاهی در آن اراضی برقرار گردید.
در ۷۸۸ق/۱۳۸۶م سپاهیان عثمانی شهر و ایالت صوفیه را فتح کردند.
در سالهای ۷۹۰-۷۹۱ق/۱۳۸۸- ۱۳۸۹م لشکریان عثمانی چند شهر دیگر بلغارستان از جمله پرُوادیا پراوادی، وِنْچَن، مادِرا، شومْنی شومِن، و متعاقب آن وارْنا را به تصرف درآوردند. در نتیجه این پیروزی، شیشمان وادار به اطاعت شد.
بایزید اول (ایلدرم بایزید) در ۷۹۵ق/۱۳۹۳م نیرویی را به فرماندهی فرزند ارشدش، سلیمان به بلغارستان فرستاد و در نتیجه پیکار او، وِلیکو تورنُوْ، تختگاه قدیم بلغارستان پس از محاصرهای طولانی سقوط کرد.
۳سال پس از این پیروزی، جنگ دیگری در ۷۹۸ق درگرفت که در نتیجه آن ویدین سقوط کرد و بلغارستان ضمیمه دولت عثمانی شد.
با سقوط دولت بلغارستان
مهاجرت شهروندان مسلمان آناتولی به سرزمین بلغارستان شدت گرفت. گروه کثیری از این مسلمانان، از جمله کارمندان، سربازان، کشاورزان، دامپروران و
عشایر ترکمان و تاتار به بلغارستان کوچ کردند و در شهرها و شهرکهایی چون کارنوبات، پازارجیک و
نووی خان مستقر شدند. این مهاجرت وسیع نیازمند پیریزی زندگی به شیوه اسلامی بود. مسلمانان به احداث مساجد، کاروانسراها و دیگر بناها دست زدند که سبک بنای آنان متأثر از شیوه معماری اسلامی عهد سلجوقی بود. نخستین بناها، از جمله مسجد تکگنبدی «اسکی جامع» در اِستارا زاگورا متعلق به سال ۸۱۲ق/ ۱۴۰۹م، مسجد جامع گنبدی در پلودیو، و مسجد شریف خلیل پاشا (تومبول جامع) در شومن که تا چندی پیش بزرگترین
مسجد اروپا در ادرنه بود، نمودار گسترش
اسلام در بلغارستان است.
به عنوان نمونه در ۸۵۹ق/۱۴۵۵م در فیلیپه در برابر ۶۰۰ خانوار
مسلمان مقیم این شهر تنها ۵۰ خانوار غیر مسلمان وجود داشت.
از سده ۹ق/۱۵م تا نیمه دوم سده ۱۲ق/۱۸م بلغارستان که ضمیمه دولت عثمانی شده بود، به صورت یکی از بیگلربیگیهای (استانهای) امپراتوری عثمانی درآمد. اراضی بلغارستان در تملک دولت عثمانی قرار گرفت و بخشی از اراضی آن به سپاهیان واگذار شد. در سدههای ۹-۱۰ق، یکسوم اراضی بلغارستان با عنوان «خاص» در اختیار سلطان قرار گرفت. مالکان اراضیی که مسلمان شده بودند، همچنان زمینها را در تملک خود نگاه میداشتند. کشاورزان افزون بر بهره مالکانه، یکدهم (عشر) محصول خود را به دولت میدادند. آن گروه از رعایا که مسلمان نبودند،
جزیه میپرداختند. در نتیجه، گروه کثیری از مردم به اسلام روی آوردند. به ویژه در ردپاخ، مقدونیه و نواحی شمال شرقی بلغارستان، مردم به صورتی انبوه اسلام را پذیرا شدند.
با ضعف
دولت عثمانی در نیمه دوم سده ۱۰ق/۱۶م که حاصل پیکارهای پی در پی در اروپا و آسیا بود، در بلغارستان خیزشهایی برضد آن دولت روی داد که از آن جمله است: خیزش تیرنُف در ۱۰۰۶ق/ ۱۵۹۸م و ۱۰۹۷ق/۱۶۸۶م، خیزش چیپْرُف در ۱۰۹۹ق و قیام کارْپوشُو در ۱۱۰۰ق
پس از انقلاب سال ۱۲۰۳ق/ ۱۷۸۹م روحیه انقلابی با سیاست اسلاوگرایی در آمیخت و موجب تشکیل کمیتههای «عصیان» شد.
هدف این کمیتهها کسب استقلال بود که از جانب دولت
روسیه حمایت میشد.
در ۱۲۵۷ق/۱۸۴۱م در شهر نیش مردم به سبب سنگینی مالیاتها شوریدند. این
شورش از سوی دولت سرکوب شد، ولی زمینه را برای شورش سال ۱۲۶۵ق/۱۸۴۹م در شهر ودین فراهم آورد که آن نیز به سختی درهم شکست.
در ۱۲۸۷ق/۱۸۷۰م حوزه کلیسایی بلغارستان پدید آمد که از پشتیبانی دولت روسیه برخوردار بود. در ۱۲۹۳ق/۱۸۷۶م شورش بزرگی در بلغارستان روی داد که با فرستادن ۱۸ هزار سپاهی به سختی سرکوب گردید.
همین حادثه مستمسکی برای جنگ سالهای ۱۲۹۴- ۱۲۹۵ق میان روسیه و عثمانی شد.
به موجب پیمان سان استفانو در ۱۸۷۸م، «بلغارستان بزرگ» امیرنشینی خودمختار و مشتمل بر قسمت بزرگی از مقدونیه شد. این پیمان بعدها در کنگره برلین مورد تجدیدنظر قرار گرفت.
در حدود سال ۱۲۹۳ق در شهرهای فیلیپه، ودین، شومن، روسْجوق، رازگراد، وارنا، پلِوْنه، عثمانْ بازار، اسکی جمعه و ینی زاغرا مسلمانان اکثریت اهالی را تشکیل میدادند.
کثرت مهاجرت ترکان به بلغارستان به اندازهای بود که در ۱۲۹۴ق از مجموع اهالی این سرزمین ۵۵% ترک و ۴۵% بلغار بودند.
پس از پایان جنگهای روس و عثمانی، حدود یک میلیون ترک بلغارستان را ترک گفتند، ولی چند صد هزار نفر از سوی روسها و بلغارها به آن سرزمین فرستاده شدند.
در ۱۲۹۶ق بر اساس مفاد پیمان سان استفانو، شهر صوفیه به عنوان تختگاه شاهزادهنشین بلغارستان اعلام شد. شاهزادهنشین دیگری نیز به نام روم ایلی شرقی که شهر پلودیو مرکز آن بود، خودمختاری یافت، ولی همچنان تابع دولت عثمانی باقی ماند.
در ۱۲۶۶ق/۱۸۵۰م یکسوم جمعیت سرزمین بلغارستان مسلمان بودند که حدود ۵۰۰ هزار نفر آنان را پوماکها (مسلمانان بلغاری زبان) تشکیل میدادند. حتی در ۱۲۹۵ق در بسیاری از شهرهای مهم چون وارنا، پلودیو و پلونه، اکثریت با مسلمانان بود. در صوفیه نیز اقلیت بزرگی از مسلمانان سکنی داشتند. پس از جنگ کریمه دولت عثمانی گروه کثیری از مسلمانان را در این نواحی اسکان داد. جمعیت اینان به ۳۵۰ هزار تن میرسید که ۱۰۰ هزار تن از آنان تاتار، و ۹۰ هزار تن چرکس بودند.
در ۱۳۰۲ق/۱۸۸۵م در پلودیو شورش بزرگی از سوی کمیته مرکزی سری انقلابی بلغارستان روی داد که زمینه را برای وحدت روم ایلی شرقی با بلغارستان فراهم آورد.
پس از استقلال بلغارستان در ۱۳۲۶ق/۱۹۰۸م موج جدیدی از مسلمانان کشور را به سوی آناتولی ترک گفتند. این امر سبب کاهش شمار مسلمانان از ۵۰% جمعیت در ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م، به ۱۳% در ۱۳۱۸ش/۱۹۳۹م (یعنی حدود ۸۵۸ هزار نفر) شد.
در ۱۳۲۶قبا خیزش ترکان جوان، دولت بلغارستان اعلام کرد که به امپراتوری عثمانی وابسته نیست؛ سپس بعد از جنگهای بالکان در ۱۳۳۰-۱۳۳۱ق/۱۹۱۲-۱۹۱۳م، استقلال بلغارستان استوارتر شد.
در
ذیقعده ۱۳۳۳/اکتبر ۱۹۱۵ بلغارستان به طرفداری از آلمان به صف متحدین در
جنگ جهانی اول برضد متفقین پیوست.
ولی با شکست آلمان به موجب پیمان
نویی در ۱۳۳۷ق/۱۹۱۹م قسمت جنوبیِ دبروجا، و در نتیجه، دسترسی به دریای اژه را از دست داد.
در ۱۳۱۵ق/۱۸۹۷م برای نخستینبار رابطه سیاسی و کنسولی میان بلغارستان و
ایران برقرار گردید. پس از جنگ جهانی اول چون بلغارستان از متحدان محور
آلمان -
ایتالیا -
ژاپن بود، روابط سیاسی دو کشور قطع شد، ولی بار دیگر در ۱۳۱۳ش/۱۹۳۴م برقرار گردید
در ۱۳۲۳ش/۱۹۴۴م نظام حکومتی بلغارستان از پادشاهی به جمهوری تغییر یافت و این کشور «جمهوری دموکراتیک خلق بلغارستان» نام گرفت.
در ۱۳۴۰ش/۱۹۶۱م رابطه سیاسی ایران با دولت جدید برقرار شد.
اختلاف شدید بلغارها و ترکان، در روابطِ دولت آن کشور با ترکان و ترکی زبانانِ مسلمان، و نیز مسلمانان بلغار، بیتأثیر نبود. دشمنیهایی که طی چند
قرن پدید آمده بود، موجب اعمال فشار بر مسلمانان، و بعضی محرومیتهای اینان شد.
و برخی از مؤسسات اسلامی از صورت مذهبی خارج شدند؛ به عنوان نمونه، میتوان از مسجد جامع بزرگ صوفیه یاد کرد که به موزه باستانشناسی ملی بدل شد.
امروزه از دیدگاه سیاسی، مسلمانان وضع روشنی ندارند. دو حزب
سوسیالیست (
کمونیست سابق) و جناح راستگرای اتحاد نیروهای دموکراتیک اغلب علایق نژادی و مذهبی اقلیتها را نادیده میگیرند. در قانون اساسی جدید بلغارستان نیز برای احزاب سیاسیِ متکی بر
نژاد و
مذهب، جایی دیده نمیشود.
در شهریور ۱۳۷۲/سپتامبر ۱۹۹۳ کتابخانه ملی بلغارستان نسخه هایی از
قرآن کریم را که برخی از آنها به خط بلغاری نوشته شده است، به نمایش گذاشت. گفتنی است که قدیمترین نسخه ارائه شده در این نمایشگاه متعلق به ۶۶۹ق/۱۲۷۱م بود.
از آثار معماری اسلامی بلغارستان میتوان به مسجد ۴۰۰ ساله بانیاباشی، مسجد جامع بزرگ صوفیه و جامع محمدپاشا یا مسجد سیاه اشاره کرد.
(۱) اطلاعاتی درباره کشور جمهوری مردم بلغارستان، وزارت امور خارجه، تهران، ۳۵۲ش.
(۲) دانشنامه جهان اسلام، تهران، ۳۷۷ش.
(۳) دایره المعارف فارسی.
(۴) شمسالدین سامی، قاموس الاعلام، استانبول، ۳۰۶ق.
(۵) حبیبالله شاملویی، جغرافیای کامل جهان، تهران، ۳۶۷ش.
(۶) فریدون بک، منشآت السلاطین، استانبول، ۲۷۴ق.
(۷) علی کتانی، اقلیتهای مسلمان در جهان امروز، ترجمه محمدحسین آریا، تهران، ۳۶۸ش.
(۸) لویس، استفن، «اسلام در بلغارستان»، ترجمه اعظم هدایتی، میراث جاویدان، تهران، ۳۷۳ش، س، شم.
(۹) محجوب، محمود و فرامرز یاوری، گیتاشناسی کشورها، تهران، ۳۶۶ش.
(۱۰) artamonov، M I، Istoriya Khazar، Leningrad، ۱۹۶۲.
(۱۱) Britannica، micropaedia، ۱۹۷۸.
(۱۲) brockelmann، C، History of the Islamic Peoples، London، ۱۹۵۹.
(۱۳) BSE ۳.
(۱۴) X Bulgaria n، The World Factbook، www cia gov/cia/publications/factbook/print/buhtml.
(۱۵) EI ۲.
(۱۶) Gumilev، L N، Drevnie Tyurki، Moscow، ۱۹۶۷.
(۱۷) IA.
(۱۸) TOrkiye diyanet vakf o Isl @ m ansiklopedisi، Istanbul، ۱۹۹۲.
(۱۹) Uzun ۵ ars o l o، I H، Osmanl o tarihi، Ankara، ۱۹۷۲.
(۲۰) Yeni TOrk ansiklopedisi، Istanbul، ۱۹۸۵.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بلغارستان»، شماره۵۰۳۹.