بلد الامین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بلد الامین از نامهای قرآنی
مکه و گویای
امنیت آن است.
بلد الامین ترکیبی وصفی و مرکب از دو واژه «بلد» و «امین» است. «بلد» که جمع آن «بلدان» است،
بر شهر و سرزمین به اعتبار محدود بودنش از چند طرف و نیز آباد و مسکونی بودنش اطلاق میشود.
«امین» از ریشه «امن» ضد «خوف» و به معنای آرامش
و یا آمن
یعنی دارای
امنیت و «بلد الامین» به معنای شهر دارای امنیت و آرامش و فاقد
ترس و وحشت است.
نیز میتواند به معنای مفعولی یعنی مامون
باشد. در این حال، «بلد الامین» تعبیری مجازی و مقصود از آن، ساکنان دارای امنیت است.
تعبیر یاد شده از نامها و ویژگیهای شهر
مکه ست.
برخی «البلد» را به سبب «ال»
عهد ، به تنهایی نام شهر مکه دانستهاند.
از کاربرد ترکیب «بلد الامین» پیش از اسلام آگاهی چندان در دست نیست. تنها از برخی اشعار منسوب به سالهای آغازین
بعثت پیامبر -صلی الله علیه وآله -: «اخرجتنی من بطن مکة آمنا»
می توان فهمید دست کم در دورهای نزدیک به ظهور
اسلام ، مردم
مکه آن را شهری امن میدانستند. نخستین آگاهی ما از کاربرد تعبیر «بلد الامین» به آیه ۳
تین برمی گردد که در سالهای آغازین
بعثت نازل شده
و خداوند به آن
قسم خورده است: (وهذا البلد الامین). در آیاتی دیگر که پس از این نازل شدهاند،
عباراتی به همین مفاد اشاره دارند: (واذ قال ابراهیم رب اجعل هذا بلدا آمنا وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله والیوم الآخر)
؛ (واذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد آمنا)
؛ (اولم نمکن لهم حرما آمنا یجبی الیه ثمرات کل شی ء رزقا من لدنا)
؛ (اولم یروا انا جعلنا حرما آمنا و یتخطف الناس من حولهم).
مکی بودن بیشتر آیات یاد شده، جز آیه ۱۲۶
بقره که در سالهای آغازین
هجرت نازل شد،
گویای آن است که در دوره پیش از هجرت، بلد الامین تعبیری رایج درباره مکه بوده است. برخی قسم یادکردن
قرآن به بلد الامین در آیه ۳ تین
(وهذا البلد الامین) را اشاره به شرافت ویژه مکه و ظهور
اسلام در آن دانستهاند.
به گزارش قرآن،
ابراهیم -علیه السلام -در زمره دعاهای خویش، از خداوند خواست مکه را شهری امن قرار دهد که در دو آیه با اندکی تفاوت در تعبیر به آن اشاره شده است. در یک مورد، «بلد» به صورت
نکره (... اجعل هذا بلدا آمنا)
و در جای دیگر، به شکل معرفه (... اجعل هذا البلد آمنا)
به کار رفته است. بسیاری از مفسران در تبیین اختلاف یاد شده، دعای نخست ابراهیم -علیه السلام -را
دعا برای شهر شدن آن سرزمین و دومی را دعا برای برقراری امنیت در آن دانستهاند.
برخی روایتها هماهنگ با آیات قرآن، امنیت مکه را نتیجه
دعای ابراهیم -علیه السلام -دانستهاند
و برخی دیگر، امنیت آن را از آغاز آفرینش آسمانها و زمین شمردهاند.
در جمع بندی این دو دسته روایت، دیدگاههای گوناگون بیان شده است:
ا. امنیت
مکه پیش از دعای ابراهیم -علیه السلام -تکوینی و به معنای ایمنی از
بلایای طبیعی بود و امنیت حاصل از دعای وی تشریعی است که از طریق پیامبران اعلام شده است.
ب. مقصود از دعای ابراهیم -علیه السلام -در
امان بودن مکه از حوادثی مانند
خشکسالی ،
قحطی و
زلزله بود و پیش از آن، تنها مقدس و محترم شمرده میشد.
ج. با دعای ابراهیم -علیه السلام -امنیت مکه پس از مدتی
مهجور بودن، احیا شد.
د. دعای ابراهیم -علیه السلام -تنها تاکیدی بر امنیت پیشین مکه بود.
در دعای ابراهیم -علیه السلام -، درخواست امنیت با طلب روزی و جلب انواع محصولات به سوی مکه همراه شده است.
این میتواند به سبب تاثیر امنیت در جذب مردم مناطق گوناگون و انواع نعمتهای دنیوی به سوی مکه باشد؛ گر چه این سرزمین غیر قابل کشت بوده است.
هماهنگ با عبارت (قریة آمنة مطمئنة یاتیها رزقها رغدا)
ابن عاشور در تحلیلی از دعای ابراهیم -علیه السلام -برای امنیت ساکنان مکه، آن را سخنی جامع شمرده و گفته است: امنیت شهرها از یک سو در گرو همه ویژگیهای زندگی سعادتمند و همراه با
عدالت ،
عزت و
رفاه است و از سوی دیگر، به آبادانی و روی آوردن به امور سودبخش و
ثروت میانجامد.
در پاسخ به کسانی که درخواست امنیت و رفاه مادی را با مقام معنوی ابراهیم -علیه السلام -ناسازگار میدانند، گاه بر این نکته تاکید شده است که هدف
خداوند برای قرار دادن مکه به عنوان محل
اجتماع مردم
جز با امنیت و فراوانی
نعمت تامین نمیشود. برخی نیز بر آنند که وجود
امنیت ، زمینه ساز
عبادت مردم است و در نتیجه، درخواست آن امری ستوده شمرده شده است.
قرآن کریم درباره زمان این درخواست سخنی نمیگوید. احتمال دارد که این دعا پیش از ساختن
کعبه یا پس از آن انجام شده باشد.
خداوند خواسته ابراهیم -علیه السلام -را اجابت کرد
و از این رو، خطاب به مشرکان زمان
پیامبر -صلی الله علیه وآله - یادآور میشود: ما مکه را حرمی امن قرار دادیم؛ ولی دیگر شهرها در معرض ناآرامی قرار دارند.
مفسران در بیان ماهیت این امنیت اختلاف نظر دارند. دستهای آن را
تکوینی و گروهی
تشریعی میدانند:
درباره معنای امنیت تکوینی سه وجه بیان شده است: دور ماندن از
زمین لرزه و ویرانی؛ دوری از
قحطی ؛ و در امان بودن از
قتل و دشمنی
همچون در امان ماندن از حمله
اصحاب فیل .
قرآن کریم امنیت
قریش از هر گونه
ترس به ویژه در سفرهای تابستانی و زمستانی را موهبتی خدادادی برای آنها برشمرده است: (... وءامنهم من خوف).
شمار اندک ساکنان
مکه ، شهرنشین بودن و جنگجو نبودن آنان میتوانست سبب گردد تا قریش در معرض یورش قبیلههای پیرامون قرار گیرد؛ ولی خداوند امنیت را برای آنها برقرار ساخت.
از نگاه تاریخی، بزرگداشت مکه و ساکنانش از سوی قبیلههای عرب، دلیل این
امنیت دانسته شده است.
افزون بر این، نقش ساکنان مناطق مرتفع در پاسداری از مردم مکه و نیز راهبرد
قصی بن کلاب درباره رفتار مکیان با بیگانگان و مهمانان، دوری از نبرد و حل مشکلات به بهترین شکل را از عوامل ایجاد امنیت در
مکه از زمان وی و در نتیجه فراوانی انواع روزیها و نیاز نداشتنش به دیوار و دژ شمردهاند.
نامیده شدن مکه به «
صلاح » (محل امن)،
«
بکه » (جایی که گردن ستمگران را میشکند) و «
بساسه » (جایی که فاسقان و کافران را از خود میراند و نابود میکند)
را نیز میتوان در مسیر باور مردم مکه به امنیت تکوینی آن به شمار آورد. روایاتی که از محافظت شدن
آدم -علیه السلام -به دست فرشتگان پیرامون
حرم یاد میکنند،
همین باور را دامن میزنند. هواداران نظریه امنیت تکوینی در توجیه وقوع بیماریها و بلایای طبیعی فراوان همچون
سیل و
زلزله و حمله به
کعبه و آسیب دیدن آن در طول تاریخ، گناهان مردم را سبب ناامنیهای یاد شده دانسته
و از این ماجرا یاد کردهاند که ربودن یکی از متعلقات کعبه، سبب بروز بیماری گشته است.
آنها همچنین حمله حجاج به مکه در روزگار خلافت
ابن زبیر را ناشی از
نیت وهدف او برای سرکوبی ابن زبیر و نه آسیب رساندن به کعبه توجیه کرده
و بازسازی آن به دست خود حجاج را شاهدی بر این توجیه گرفتهاند.
اینان به این نکته توجه نکردهاند که امنیت مکه امری واقعی است و فارغ از نیت افراد سنجیده میشود. به سبب همین اشکال است که برخی محققان امنیت تکوینی مکه را امری مطلق و نقض ناپذیر ندانسته و نمونههایی مانند گرفتاری مسلمانان محروم در
مکه پس از هجرت
پیامبر به
مدینه و درخواست آنها از خداوند برای رهایی از ستمگران
و جواز رویارویی با کسانی که حرمت مکه را پاس نداشته و به
فتنه گری و نبرد با مسلمانان پرداختند
را شاهد نسبی بودن آن دانستهاند.
قداست و حرمت مکه به وضع احکام و مقرراتی انجامیده و برخی کارها مانند بریدن درختان، تعرض به حیوانات
جز جانوران موذی،
آزار حاجی و
معتمر و
قربانی و اجرای
حد یا
قصاص برای مجرمان پناهنده به آن تا هنگام بیرون آمدن از
حرم ، ممنوع شده است.
نتیجه طبیعی این احکام، امنیت گیاهان و حیوانات و انسانها در منطقه حرم است.
بیشتر منابع تفسیری میان حرمت و امنیت مکه تفاوتی ننهاده و آن دو را با یکدیگر درآمیختهاند
که خود میتواند نشانگر تلقی یکسان آنها از دو مفهوم یاد شده در زمینه امنیت تشریعی باشد. باور به امنیت تشریعی مکه در فرهنگ اسلامی گاه به اندازهای پیش رفته که به نکوهش کسی انجامیده که مسلمانی را در حرم
خدا از زیر سایه اش بیرون کند.
در برخی از نقلها، به پیامد وضعی تعرض به حیوانات حرم اشاره شده است.
اهتمام به نشانه گذاری حدود حرم از زمان
حضرت ابراهیم -علیه السلام -و استمرار آن در دوره اسلامی
و پیمان
حلف الفضول و تعهد بزرگان قریش برای
دفاع از حق مظلومان در مکه
نمونههایی تاریخی از کوشش برای حفظ امنیت تشریعی مکه به شمار میروند. به نمونهای از امنیت تشریعی مکه در
آیه ۲۷
فتح در اشاره به رویداد
صلح حدیبیه پرداخته شده است. خداوند این
صلح را زمینه ساز تعبیر
رؤیای صادق پیامبر -صلی الله علیه وآله - درباره ورود مسلمانان به
مکه با امنیت و بدون
ترس از
شر مشرکان برشمرده است: (لقد
صدق الله رسوله الرؤیا بالحق لتدخلن المسجدالحرام ان شاء الله آمنین محلقین رؤسکم ومقصـرین لا تخافون).
برخی امنیت مکه برای کسانی که بدان وارد میشوند: (ومن دخله کان آمنا)
را به ایمنی یافتن آنها از
آتش دوزخ و ورود به
بهشت تاویل کردهاند.
در آداب ورود به
کعبه نیز آمده است که فرد از خداوند بخواهد همان گونه که ورود به آن را سبب امنیت قرار داده است، او را نیز از
کیفر دوزخ ایمنی بخشد.
برخی روایتها کسانی را که در مکه بمیرند، ایمن از عذاب
آخرت دانستهاند.
روایتهای شیعی «بلد الامین» را به
پیامبر اسلام -صلی الله علیه وآله -
و
اهل بیت :
تاویل کردهاند که
ایمان به آنها سبب ایمنی از گمراهی
دنیا و کیفر آخرت میشود.
در برخی روایتها نیز ورود به مکه همراه با
معرفت به اهل بیت: سبب امنیت در دنیا و آخرت دانسته شده است.
بلد الامین در بیان عارفان به حرم
قلب انسان تاویل گشته که از چیرگی صفات نفسانی و نابودی پنهانی به دست
دشمن ملعون و ربوده شدن ساکنان آن از سوی نیروهای بدنی، در امان است.
مهمترین کتاب درباره تاریخ مکه که «بلد الامین» بخشی از نام آن است،
العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین نام دارد که
تقی الدین فاسی (م. ۸۳۲ق.) آن را نگاشته است.
اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م. ۸۸۵ق.) ، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعةام القری، ۱۴۰۸ق؛ اخبار مکه: الازرقی (م. ۲۴۸ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکتبة الاسدی، ۱۴۲۴ق؛ اخبار مکه: الفاکهی (م. ۲۷۹ق.) ، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق؛ افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق؛ بحار الانوار: المجلسی (م. ۱۱۱۰ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق؛ البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م. ۷۵۴ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق؛ البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م. ۱۱۰۷ق.) ، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق؛ بیان السعاده: الجنابذی (م. ۱۳۲۷ق.) ، ترجمه: رضاخانی و ریاضی، تهران، پیام نور، ۱۳۷۲ش؛ پرتوی از قرآن: طالقانی، تهران، شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۰ش؛ تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. ۲۹۲ق.) ، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق؛ التبیان: الطوسی (م. ۴۶۰ق.) ، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ التحریر و التنویر: ابن عاشور (م. ۱۳۹۳ق.) ، مؤسسة التاریخ؛ تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.) ، بgt;ه کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق؛ التحقیق: المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش؛ تسنیم: جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۸ش؛ تفسیر ابن ابی حاتم (تفسیر القرآن العظیم): ابن ابی حاتم (م. ۳۲۷ق.) ، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۱۹ق؛ تفسیر ابن عربی (تفسیر القرآن الکریم): محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ق.) ، به کوشش سمیر مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق؛ تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. ۷۷۴ق.) ، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛ تفسیر بیضاوی (انوار التنزیل): البیضاوی (م. ۶۸۵ق.) ، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق؛ تفسیر القمی: القمی (م. ۳۰۷ق.) ، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق؛ التفسیر الکاشف: المغنیه، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۱م؛ التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. ۶۰۶ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق؛ جامع البیان: الطبری (م. ۳۱۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۱۲ق؛ جواهر الکلام: النجفی (م. ۱۲۶۶ق.) ، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛ الدر المنثور: السیوطی (م. ۹۱۱ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۳۶۵ق؛ درآمدی بر تاریخ گذاری قرآن: جعفر نکونام، تهران، هستی نما، ۱۳۸۰ش؛ روح البیان: بروسوی (م. ۱۱۳۷ق.) ، بیروت، دار الفکر؛ زاد المسیر: ابن جوزی (م. ۵۹۷ق.) ، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی،افزون بر این، نقش ساکنان مناطق مرتفع در پاسداری از مردم مکه و نیز راهبرد
قصی بن کلاب درباره رفتار مکیان با بیگانگان و مهمانان، دوری از نبرد و حل مشکلات به بهترین شکل را از عوامل ایجاد امنیت در مکه از زمان وی و در نتیجه فراوانی انواع روزی ۱۴۲۲ق؛ السیرة النبویه: ابن هشام (م. ۲۱۳/۲۱۸ق.) ، به کوشش محمد محیی الدین، مصر، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، ۱۳۸۳ق؛ شفاء الغرام: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش گروهی از علما، بیروت، ; (جایی که فاسقان و کافران را از خود میر الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق؛ صحیح البخاری: البخاری (م. ۲۵۶ق.) ، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق؛ صهبای حج: جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۷ش؛ العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (م. ۸۳۲ق.) ، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛ العین: خلیل (م. ۱۷۵ق.) ، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق؛ فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. ۸۵۲ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ فضائل المکه: الحسن البصری (م. ۱۱۰ق.) ، به کوشش العانی، کویت، مکتبة الفلاح، ۱۴۰۰ق؛ الکافی: الکلینی (م. ۳۲۹ق.) ، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش؛ کنز الدقائق: المشهدی (م. ۱۱۲۵ق.) ، به کوشش درگاهی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ق؛ لباب التاویل فی معانی التنزیل (تفسیر خازن): علی بن محمد البغدادی (م. ۷۴۱ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق؛ لسان العرب: ابن منظور (م. ۷۱۱ق.) ، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق؛ مجمع البحرین: الطریحی (م. ۱۰۸۵ق.) ، به کوشش حسینی، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق؛ مجمع البیان: الطبرسی (م. ۵۴۸ق.) ، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق؛ المجموع شرح المهذب: النووی (م. ۶۷۶ق.) ، دار الفکر؛ المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (م. ۴۵۶ق.) ، به کوشش احمد شاکر، بیروت، دار الفکر؛ مفردات: الراغب (م. ۴۲۵ق.) ، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، ۱۴۱۲ق؛ المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۲ق؛ من لا یحضره الفقیه:
الصدوق (م. ۳۸۱ق.) ، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق؛ المیزان: الطباطبائی (م. ۱۴۰۲ق.) ، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق؛ وسائل الشیعه: الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق.) ، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۲ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بلد الامین».