بقیةالله (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بقیة به معنای مانده از چیزی
و بقیة الله به معنای بازمانده الهی است. در این مدخل از واژه «بقیة الله» استفاده شده است.
خیر بودن بقیة الله، باور اهل
ایمان :
«بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین...» «اگر مؤمن باشید باقیمانده (حلال) خدا برای شما بهتر است...» .
به آنها گوشزد کرد که افزایش کمیت ثروت- ثروتی که از راه
ظلم و
ستم و
استثمار دیگران بدست آید- سبب بی نیازی شما نخواهد بود، بلکه" سرمایه حلالی که برای شما باقی میماند هر چند کم و اندک باشد اگر ایمان به خدا و دستورش داشته باشید بهتر است" (بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین).
تعبیر به" بقیة الله" یا به خاطر آن است که سود حلال اندک چون به فرمان خدا است" بقیة الله" است و یا اینکه تحصیل
حلال باعث دوام نعمت الهی و بقای برکات میشود و یا اینکه اشاره به پاداش و ثوابهای معنوی است که تا ابد باقی میماند هر چند دنیا و تمام آنچه در آن است فانی شود، آیه ۴۶
سوره کهف و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا
نیز اشاره به همین است.
منافع به دست آمده از
تجارت مشروع، امری نیکو و ماندگار:
«ویـقوم اوفوا المکیال والمیزان بالقسط ولاتبخسوا الناس اشیآءهم ولاتعثوا فی الارض مفسدین بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین ومآ انا علیکم بحفیظ.» «وای قوم من
پیمانه و ترازو را به داد تمام دهید و
حقوق مردم را کم مدهید و در زمین به فساد سر برمدارید اگر
مؤمن باشید باقیمانده (حلال) خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم.»
(«بقیة الله» به معنای
سود حلالی است که
خداوند پس از اتمام کیل و وزن نصیب
انسان میکند. در مقابل «بخس» و «تطفیف» که به معنای ایجاد نقص در حقوق دیگران و کم فروشی در
معامله است.)
نیکو و ماندگار بودن سود حاصل از تجارت مشروع و عادلانه، از سخنان
شعیب علیهالسّلام به قوم خویش:
«و الی مدین اخاهم شعیبا... و یـقوم اوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لاتبخسوا الناس اشیآءهم و لاتعثوا فی الارض مفسدین بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین...» «و به سوی (اهل)
مدین برادرشان شعیب را (فرستادیم). .. وای قوم من پیمانه و ترازو را به داد تمام دهید و حقوق مردم را کم مدهید و در
زمین به فساد سر برمدارید اگر مؤمن باشید باقیمانده (حلال) خدا برای شما بهتر است...».
جناب شعیب در بار اول با نهی از نقص
کیل و
وزن ، آنان را بسوی صلاح دعوت کرد و در نوبت دوم به ایفاء کیل و وزن امر کرد و از بخس مردم و ناتمام دادن حق آنان نهی نمود و این خود اشاره است به اینکه صرف اجتناب از نقص مکیال و میزان در دادن حق مردم کافی نیست- و اگر در اول از آن نهی کرد در حقیقت برای این بود که مقدمهای اجمالی باشد برای شناختن وظیفه بطور تفصیل- بلکه
واجب است ترازو دار و قپاندار در ترازو و
قپان خود ایفاء کند یعنی حق آن دو را بدهد و در حقیقت خود ترازودار و قپاندار طوری باشند که اشیای مردم را در معامله کم نکنند و خود آن دو بدانند که امانتها و اشیای مردم را بطور کامل به آنان دادهاند.
آگاهی از خیر بودن بقیة الله، مشروط به ایمان:
«بقیت الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین...» «اگر مؤمن باشید باقیمانده (حلال) خدا برای شما بهتر است...».
(تعلیق «بقیة الله خیر لکم» بر «ان کنتم مؤمنین» برای
دلالت بر این است که اگر ایمان بیاورید میفهمید، بقیة الله برای شما خیر است و گرنه قبول نخواهید کرد.)
بعضی از مفسرین گفتهاند: اشتراط به ایمان در جمله" ان کنتم مؤمنین- اگر ایمان دارید" برای این است که بفهماند اشتراط ایمان تنها برای علم به صحت کلام خدای تعالی است نه برای اصل آن
کلام ، یعنی در حقیقت خواسته است بفرماید: اگر ایمان داشته باشید
علم پیدا میکنید و میفهمید که سخن من درست است و بقیة الله برایتان بهتر است.
بعضی دیگر گفتهاند: معنای آیه این است که
ثواب اطاعت خدا برای شما بهتر است اگر مؤمن باشید. و معلوم است که این مفسر بقیة الله را به معنای ثواب آخرتی خدای تعالی گرفته، و نیز معلوم است که خدای تعالی به کسی ثواب اطاعت میدهد که ایمان داشته باشد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۲۷۸، برگرفته از مقاله «بقیةالله».