برهانالدین احمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُرْهانُ الدّینْ اَحْمَد، دانشمند،
شاعر،
قاضی و از فرمانروایان نامدار آسیایصغیر در
سده ق/۴م بود.
وی که به برهانالدین سیواسی یا ارزنجانی نیز شهرت دارد، در ۴۵ق/۳۴۴مدر شهر قیصریه از شهرهای آناتولی متولد شد
پدرش
شمسالدین محمد و نیز نیاکانش نسل اندر نسل در قیصریه مقام قضا داشتند.
به نوشته استرابادی در کتاب بزم و رزم
این خاندان ترک تبار و از
قبیله سالور از قبایل اُغوز بوده، و همه از متنفذان دربار دولت ارتنا ه م به شمار میرفتهاند.
برهان الدین از همان سنین کودکی به تحصیل پرداخت و در مدت اندک زبانهای عربی، فارسی، علوم
صرف و
نحو، معانی بیان،
منطق و
حکمت را فرا گرفت.
در ۵۷ق/۳۵۶م پدر وی بر اثر وقوع ناآرامیها در قلمرو دولت ارتنا، ناگزیر از ترک قیصریه شد و همراه پسرش به شام رفت و پس از بازگشت به قیصریه، برهان الدین را برای ادامه تحصیل به
مصر فرستاد
برهان الدین نزد
قطبالدین رازی و محمد نیلی آموزش دید
وی در ۹ سالگی همراه پدرش به
حج رفت که در راه بازگشت، پدرش در شهر
معره درگذشت و او پس از یک سال اقامت در حلب به قیصریه برگشت و سپس از طرف غیاثالدین محمد، دومین امیر بنی ارتنا، قاضی همانجا شد.
برهان الدین که احتمالاً پس از انتصاب به قضا، با دختر غیاث الدین محمد نیز
ازدواج کرده بود،
با استفاده از اوضاع نابسامان و ضعف دولت ارتنا، راه خود را برای رسیدن به امارت هموار ساخت. او ابتدا با استفاده از قتل غیاث الدین محمد ۶۷ق/۳۶۶م به دست گروهی از امرا که احتمالاً خود وی نیز در آن توطئه شرکت داشت،
به وزارت پسر و جانشین او - علاء الدین علی - دست یافت و پس از
مرگ او در ۸۲ق/۳۸۰م، با کشتن قلیچ ارسلان، نایب السلطنة محمد چلبی، پسر و جانشین علاءالدین، جای او را گرفت و با از میان برداشتن امرای صاحب نفوذ مانند حاج شادگلدی، زمینه را برای سلطنت خود فراهم ساخت. برهانالدین سرانجام در ۸۳ق/۳۸۱م، برقلمرو دولت ارتنا حاکم شد و
سلطنت خود را اعلان کرد،
و بدین ترتیب، خطبه و
سکه به نام او شد.
برهان الدین تا پایان حیاتش نزدیک به ۸
سال با امرای نافرمان ولایات و دولتهای قدرتمند همجوار مانند بنیقرامان، عثمانی، ممالیک
مصر و آق قویونلوها در ستیز بود
وی در برابر عثمانیها و تیمور اظهار
اطاعت نکرد و حتی فرستادگان تیمور را به
قتل رساند.
برهانالدین سرانجام در جریان درگیری با قرهعثمان، امیر آق قویونلو کشته شد.
منابع، تاریخ قتل او را به اختلاف در ۹۴، ۰۰ و ۰۱ق دانستهاند.
با درگذشت برهان الدین،
دولت او نیز فرو پاشید و قلمروش به تصرف ایلدرم بایزید، پادشاه عثمانی درآمد.
قاضی برهانالدین را به فضل و دانایی و صفات نیک ستوده،
و در اداره کشور و ریاست از برگزیدگان
سده ق/۴م دانستهاند
وی در فرصتهایی که به دست میآورد، به مطالعه، تحقیق و تالیف میپرداخت. آثاری همچون اکسیرالسعادات فی اسرار العبادات یافیالتصریف، مشتمل بر فصل در مباحث وجود، ایجاد و
حکمت، و نیز ترجیح التوضیح، که نقدی است بر تاریخ تفتازانی، از آثار فقهی شناخته شدة او به
زبان عربی هستند.
برهان الدین به زبانهای ترکی، فارسی و عربی
شعر نیز میسرود
دیوان وی مشتمل بر حدود ۱۵۰۰، غزل است او را از بنیانگذاران
شعر ترکی آناتولی و نیز نخستین کسی دانستهاند که ترکی را در قالب و وزن عروضی آورده است.زبان شعری او آذری و نیزگویش شرق آناتولی است
متن کامل دیوان وی در ۹۴۴م و سپس در ۹۸۰م با حروف لاتین در
استانبول و در ۹۸۸م با حروف سیریلی در
باکو به چاپ رسیده است.
(۱) ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة، به کوشش محمد عبدالمعید خان، حیدرآباد دکن، ۳۹۲ق/۹۷۲م.
(۲) ابن عربشاه، زندگانی شگفت آور تیمور عجایبالمقدور، ترجمة محمد علی نجاتی، تهران، ۳۵۶ش.
(۳) ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا، ۹۶۲م.
(۴) ادهم، خلیل، دول اسلامیه، استانبول، ۳۴۵ق/۹۲۷م.
(۵) استرابادی، عزیز، بزم و رزم، استانبول، ۹۲۸م.
(۶) بغدادی، هدیة العارفین.
(۷) حاجی خلیفه، تقویم التواریخ ترجمه، به کوششهاشم محدث، تهران، ۳۷۶ش.
(۸) حاجی خلیفه، کشفالظنون.
(۹) رفیق، احمد، تورکیه تاریخی، استانبول، ۳۴۲ق/ ۹۲۳م.
(۱۰) سامی، شمس الدین، قاموس الاعلام، استانبول، ۳۰۶ق/۸۸۹ق.
(۱۱) سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، ۲۷۹ق.
(۱۲) سلیمان، احمد سعید، تاریخ الدول الاسلامیة، قاهره، ۹۷۲م.
(۱۳) لطفی پاشا، تواریخ آل عثمان، استانبول، ۳۴۱ق.
(۱۴) منجمباشی، احمد دده، صحائف الاخبار، ترجمة احمد ندیم، استانبول، ۲۸۵ق.
(۱۵) بروسهلی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، ۳۳۳ق/۹۱۵م.
(۱۶) IA.
(۱۷) Karaalioglu، K، T O rk _ edebiyat o _ tarihi، _ Istanbul، ۱۹۸۰.
(۱۸) Uzun ۵ ars o l o، I H، Anadolu beylikleri، Ankara، ۱۹۸۴.
(۱۹) Y O cel، Y، Anadolu beylikleri hakk o nda arast o rmalar، Ankara، ۱۹۸۸.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برهانالدین احمد»، شماره۴۸۰۹.