برنته
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَرَنْتَه، واژهای ترکی با ریشهای نامعلوم، به مفهوم حملات اقوام کوچنشین ترک به منظور یغما و
غارت، که در آسیای میانه متداول است و احتمالاً در لهجههای دیگر وجود ندارد.
برنته مخصوص زندگی کوچ نشینی است، و اهمیت حالت جنگی ناشی از آن (جائو > یاغی) بتفصیل در اثر رادلُف
آمده است. روزگاری که در استپها
حکومت منظمی وجود نداشت و اجرای احکام، تابع
قدرت حاکم («بی» = بیگ) و حسن نیت طرفین دعوا بود، کوچنشینان اغلب مجبور میشدند که شخصاً به احقاق حق خود بپردازند. هر قبیلهای مسئول جرمی شناخته میشد که یک یا چندتن از افرادش مرتکب شده بودند، ازینرو اغلب
قبیله مورد تعرض به جای کیفر دادن متجاوز اصلی، هر کدام از افراد قبیله شخص متجاوز را که به دست میآورد، مجازات میکرد. کسانی که با چنین «برنته»ای روبرو میشدند، خود را در انتخاب هر یک از «برنته چی»ها، برای
انتقام، مختار میدانستند. اغلب اینگونه کشمکشها و ستیزههای حاصل از آن، بی آنکه در امور جامعه خللی ایجاد کند، سالها دوام مییافت. حتی به گفته رادلف، بخصوص در بحبوحه این ادوار آشفته، نفوس قبایل و رفاه آنان رو به افزایش بوده است.
در آثار راجع به زندگی،
عرف و عادات اقوام ترک کوچنشین
آسیای میانه و سیبری جنوبی، واژه برنته (قرقیزی: بَریَمْتَه؛ سارتی: بَرِمْتَه و بَرَمْتَه عموماً) «یغما، غارت و چپاول» معنی شده است؛ ولی این مفهومی است که مؤلفان اروپایی و روسی، بر مبنای تلقی جامعه خودشان، به این واژه دادهاند و با ماهیّت برنته، که بر اساس مقررات عرف و عادت (زانگْ، توره) صورت میگرفت، چندان تناسب ندارد. با این حال، مسلم است که پس از انحطاط تشکیلات قبیلهای کوچ نشینان اسکان یافته ساگای و قزاق ـ قرقیز که در
قرن اخیر در حوالی قصبات و شهرها که به کشاورزی اشتغال دارند، برنته در میان آنان، ماهیت یغماگری و دزدی به خود گرفته و به برداشت اقوام مجاور،
سرقت نیز نامیده شده است.
پژوهشگرانی که از نزدیک درباره زندگی قبیلهای ترکهای کوچنشین آسیای میانه و سیبری جنوبی تحقیق کردهاند، متقاعد شدهاند که برنته یا بریمته پدیده اجتماعی ویژهای است که با یغما «تالان» و سرقت (اورلوق) نسبتی ندارد. به نوشته گرودکف، برنته در صورتی مطابق عرف و عادت شمرده میشود که دارای سه ویژگی باشد: ۱) در روز انجام گیرد؛ ۲) علناً گفته شود که حمله به عنوان برنته است؛ ۳) برای احقاق
حق باشد. این نوع برنته، تا این اواخر، در قبیله بغانه لی ـ نایمان (قبیلهای که حافظ تشکیلات قبیلهای قزاق ـ قرقیز، با تمامی سنتهایش بود) مشاهده میشد. بنابراین عرف، هر یک از افراد بغانه لی که نتواند از راه اخوت یا با وجود فرمان حاکم حق خود را به دست آورد، مجاز است که از اموال
دشمن خود، یا دارایی یکی از همقبیلههای او، چند برابر مالی را که به او تعلّق دارد بگیرد و به او به (ایل و قبیله) خود ببرد و نگه دارد؛ اما حق تصرف در آن را نخواهد داشت. این مال مانند وجه الضمانی است که طرف دیگر دعوا را به مراجعه نزد حاکم وادار میکند. بر خلاف نظریات رادلف و بارتولد و هودسُن، برنته سازگار با عرف و عادت، هرگز سبب درگیری قبیلهها نمیشود. برنته گاهی در میان افراد یک
قبیله و حتی خویشاوندان نیز صورت میگیرد.
رادلف
وجود کلمه برنته ـ مطابق عرف و عادت ـ را در ترکیِ سارتی، به مفهوم «رهن» اثبات کرده است.
یوداهین،
کلمه بریمته را کمابیش نزدیک به واقع معنی کرده است. بنا به این معنی، بریمته واژهای کهن و به
مفهوم حملهای است برای بردن دامهای شخص متجاوز یا خویشاوندانش، و یکی از راههای تضمین به دست آوردن حق مورد ادعاست.
(۱) F Boberg، Mong-Engl Dict، Stockholm ۱۹۵۴.
(۲) Bukin، Rus-Kirg slov، Tashkent ۱۸۸۳.
(۳) A N C § udinov، Sprav slov، Petersburg ۱۹۰۱.
(۴) Entsiklop slov، Petersburg ۱۸۰۱ and ۸۰۵.
(۵) Ganizہde، Rus-tat slov، Baku ۱۹۰۲.
(۶) N V Goryaev، Sravn etimol slov russ yaz، Tiflis ۱۸۹۶.
(۷) Grodekov، Kirgizi Kara-Kirgiz Slr-Daryinskoy oblasti، Ta kend ۱۸۸۹، ۱۵۹، ۱۷۰f، ۱۹۸f.
(۸) Der grosse Brockhaus، Leipzig ۱۹۲۹.
(۹) Alfred E Hudson، Kazak social structure، New Haven ۱۹۳۸، ۶۶.
(۱۰) Kovalevsk y، Mong-russ-frans slov، Kazan ۱۸۴۶.
(۱۱) Das Kudatku Bilik، Petersburg ۱۸۹۱.
(۱۲) IYPavlovsk، Russko-nemetsk slov، Leipzig ۱۹۱۱.
(۱۳) W Radloff، Aus Sibirien ۲، Leipzig ۱۸۹۳.
(۱۴) I J Schmidt، Mong-Deutsch-RussWb، Petersburg ۱۸۳۵.
(۱۵) Sibirsk sovietsk entsiklop، ۱۹۲۹.
(۱۶) K K Yudahin، Kirgizsko-russkiy slover، Moskova ۱۹۴۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائره المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برنته»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵۸/۰۵/۱۶.