برده در تمثیل قرآنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم گاه جهت تبیین برخی از حقایق و مفاهیم عالی انسانی و تربیتی برای مخاطبان از روش
تمثیل بهره جسته است.
از جمله
تمثیلهای رایج در
قرآن مَثَل زدن به بردگان، و فرهنگ حاکم آن روز بر بردگی است؛ در
آیه ۷۵
نحل مشرکان را به برده مملوکی تشبیه کرده که توان انجام دادن هیچ کاری را ندارند و در مقابل، انسان
مؤمن را همچون
انسان آزادهای دانسته که اختیار کامل دارد و اموالش را در راه
خدا انفاق میکند:
«ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبدًا مَملوکًا لا یَقدِرُ عَلی شَیء ومَن رَزَقنهُ مِنّا رِزقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنهُ سِرًّا وجَهرًا هَل یَستَوونَ». قدرت و اختیار نداشتن
انسان مشرک یا از آن جهت است که بنده خدا نیست و در قید عبودیت دیگران است
یا بدان جهت است که چون کار خیر همچون انفاق در راه خدا نمیکند گویا همچون بردهای است که توان هیچ کاری ندارد.
برخی مراد از این
تمثیل را خدایان باطل و فاقد قدرت یعنی بتها در مقابل خدای قادر و توانا دانستهاند که خدایان باطل همانند برده قدرت بر هیچ کاری ندارد؛ اما خدای یگانه همچون انسان آزاده اختیار کامل برای انجام هر کاری را دارد.
در آیه بعد انسان
کافر را به بردهای لال، بیاختیار و سربار مولا تشبیه کرده است:«وضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلَینِ اَحَدُهُما اَبکَمُ لا یَقدِرُ عَلی شَیء وهُوَ کَلٌّ عَلی مَولهُ اَینَما یُوَجِّههُ لا یَأتِ بِخَیر هَل یَستَوی هُوَ ومَن یَأمُرُ بِالعَدلِ وهُوَ عَلی صِرط مُستَقیم».
همانگونه که برده لال به جهت مملوک بودن و نداشتن قدرت بیان قادر بر انجام کاری نیست انسان مشرک نیز به جهت اسارت در دام
شرک و خرافات و سپردن امور خویش به بتها قادر به انجام هیچ کاری نیست.
برخی مقصود از این
تمثیل را نیز خدای یگانه و خدایان باطل و قدرت نداشتن خدایان باطل در برابر خداوند یکتا دانستهاند.
در
سوره روم /۳۰ نیز پس از آنکه از دلایل
توحید و
معاد سخن به میان آورده به رابطه میان بردگان و مالکان اشاره کرده که مالکان حاضرنیستند آنان را با خود شریک سازند تا با یکدیگر مساوی گردند: «ضَرَبَ لَکُم مَثَلاً مِن اَنفُسِکُم هَل لَکُم مِن ما مَلَکَت اَیمنُکُم مِن شُرَکاءَ فیما رَزَقنکُم فَاَنتُم فیهِ سَواءٌ تَخافونَهُم کَخیفَتِکُم اَنفُسَکُم».
قرآن با این مثال در صدد بیان این نکته است که وقتی شما درمورد بردگانتان که ملک مجازی شما هستند شرکت در اموالتان و برابر شدن آنان با خود را نادرست میدانید چگونه مخلوقهای خدا همچون
مسیح ،
فرشتگان ،
جن و بتها را که مخلوق و ملکحقیقی خدا هستند شریک خدا میشمارید.
برخی مثال فوق را اشاره به سخن مشرکان در حجّ و هنگام لبیک گفتن میدانند که میگفتند:برای خدا شریکی نیست، جز شریکی که
خدا مالک او و مالک املاک اوست.
در آیه ۲۹
زمر نیز برای اثبات منفعت یک خدایی و مضرات خدایان متعدد به وضعیت دو برده مثال میزند که یکی از آنان ارباب متعدد با خواستههای متضاد دارد؛ اما دیگری دارای یک سرپرست است:«ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلاً فیهِ شُرَکاءُ مُتَشکِسونَ و رَجُلاً سَلَمًا لِرَجُل هَل یَستَویانِ مَثَلاً»، بنابراین آنانکه به خدایان متعدد دل بستهاند جز حیرت در زندگی بهرهای ندارند؛ اما آنان که به خدای یگانه
ایمان آوردهاند برنامه زندگی و سرنوشت آنان روشن است و در زندگی و آینده خویش حیرتی ندارند.
دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«برده در تمثیل قرآنی».