• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدیهه‌سرایی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَدیهه‌سُرایی‌ وَ بَدیهه‌گویی‌، سرایش‌ و نگارش‌ شعر و سخن‌ به‌ مقتضای‌ مقام‌ و بی‌درنگ‌ و اندیشه پیشین‌ است.



بدیهه‌ یا بداهه‌ (به‌ ضم‌ یا فتح‌ باء) از مصدر بَدْه‌ و بُدْه‌ (هاء بدل‌ از همزه‌: بدء)، در لغت‌ یعنی‌ آغاز هر چیز و آنچه‌ به‌ ناگاه‌ آید؛ و در اصطلاح‌ ادب‌ کلامی‌ است‌ که‌ بی‌رَویّت‌ و اندیشه‌ بر زبان‌ و قلم‌ گوینده‌ و نویسنده‌ جاری‌ شود.
[۳] عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، منتهی‌ الارب‌، ج۱، ص۲، تهران‌، سنایی‌.
[۴] علی‌اکبر نفیسی‌، فرهنگ‌، ج۱، ص۳، تهران‌، ۱۳۴۳ش‌.
[۵] محمد پادشاه‌ آنندراج‌، ج۱، ص۵، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، ۱۳۳۵ش‌.



در تعریف‌ منطقی‌ بدیهه‌، بی‌گمان‌ صفت‌ «ناگهانی‌ بودن‌» یا «به‌ ناگاه‌ روی‌ دادن‌» فصل‌ یا عرض‌ خاص‌ به‌ شمار می‌آید؛ پس‌ این‌ صفت‌ هم‌ صفت‌ قول‌ (سخن‌، کلام‌) تواند بود و هم‌ صفت‌ فعل‌؛ ولی‌ آنچه‌ در اینجا موردنظر است‌، بدیهه‌ در قول‌ یا کلام‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ مطلق‌ یا مقید باشد. در قول‌ یا کلام‌ مطلق‌، بدیهه‌ یعنی‌ «بی‌اندیشه‌ آمدن‌ِ سخن‌، ناگاه‌ آمدن‌ سخن‌ و بی‌تأمل‌ چیزی‌ گفتن‌»
[۶] محمد اعلی‌ تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، ج۱، ص۱۵۸، به‌ کوشش‌ اشپرنگر، کلکته‌، ۱۸۶۲م‌.
[۷] غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، ج۱، ص۱۰، غیاث‌ اللغات‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
و در قول‌ یا کلام‌ مقید (انشاء، شعر، خطابه‌)، نوشتن‌ و سرودن‌ و سخنوری‌ بی‌اندیشه‌ و بی‌مقدمه‌ را بدیهه‌ گویند،
[۸] محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
[۹] رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۸، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
بدین‌معنی‌ که‌ «منشی‌ یا شاعر کلام‌ را بی‌ رویت‌ و فکر انشا کند».
[۱۰] محمد اعلی‌ تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، ج۱، ص۱۵۸، به‌ کوشش‌ اشپرنگر، کلکته‌، ۱۸۶۲م‌.
[۱۱] غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، ج۱، ص۱۰، غیاث‌ اللغات‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
در زبان‌ فارسی‌ از بدیهه‌ به‌ «زود شعری‌» و «چُست‌گویی‌» نیز تعبیر شده‌ است‌.
[۱۲] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۴۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۱۳] علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۲۰.



از بدیهه‌ به‌ «ارتجال‌» نیز تعبیر می‌شود. ارتجال‌ در اصطلاح‌ «سخن‌ گفتن‌ بدون‌ آمادگی‌ قبلی‌» است‌.
[۱۴] قاموس‌، ج۱، ص۱۲۹۷.
[۱۵] ایوب‌ ابوالبقاء، الکلیات‌، ج۱، ص۱۱۱، دمشق‌، ۱۹۸۱م‌.
[۱۶] عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، ج۱، ص۵۰، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، سنایی‌.
رشید وطواط و تهانوی‌
[۱۷] قاموس‌، ج۱، ص۱۲۹۷.
[۱۸] ایوب‌ ابوالبقاء، الکلیات‌، ج۱، ص۱۱۱، دمشق‌، ۱۹۸۱م‌.
[۱۹] عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، ج۱، ص۵۰، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، سنایی‌.
به‌ صراحت‌ بدیهه‌ را همان‌ ارتجال‌ خوانده‌اند. پس‌ شعرسرایی‌ و انشاپردازی‌ و سخنوری‌ بدون‌ ساختن‌ و آماده‌ کردن‌ قبلی‌، مصداق‌ِ ارتجال‌ یا بدیهه‌ به‌ شمار می‌روند.
[۲۰] غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.



اما رویت‌، در برابر ارتجال‌ و بدیهه‌، در اصطلاح‌ ادب‌ سخنی‌ است‌ که‌ در پی‌ تأمل‌ و تفکر و با اندیشه‌ پدید آید.
[۲۱] محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
[۲۲] رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۹، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۳] غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
در این‌ باره‌ باید گفت‌: از آن‌جا که‌ فکر، به‌ تعبیر اهل‌ منطق‌ ذاتی‌ انسان‌ است‌، پس‌ انسان‌ چه‌ در حال‌ بدیهه‌گویی‌ و چه‌ در حال‌ رویه‌گویی‌ می‌اندیشد؛ بنابراین‌، مراد از «بی‌اندیشه‌ سخن‌ گفتن‌» در بدیهه‌، چیزی‌ جز «بی‌اندیشه پیشین‌ و شتاب‌آلود سخن‌ گفتن‌» نیست‌
[۲۵] محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
[۲۶] رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۹، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۷] غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
پس‌ دو گونه‌ می‌توان‌ گفت‌ و نوشت‌: بی‌تأمل‌ و شتاب‌آلود؛ با تأمل‌ و درنگ‌ و دور از شتاب‌.
از گونه اول‌ به‌ بدیهه‌، و از گونه دوم‌ به‌ رویه‌ تعبیر می‌شود. گونه دوم‌ که‌ در پی‌ تأمل‌ و درنگ‌ و غور به‌ بار می‌آید، شیوه طبیعی‌ سخن‌ گفتن‌ و نوشتن‌ و سرودن‌ است‌. پس‌ قاعده‌ در سخنوری‌ و نویسندگی‌ و شاعری‌، رویت‌ است‌ و تأمل‌؛ و بدیهه‌ از مقوله استثنا به‌ شمار می‌آید که‌ خود، دست‌ کم‌ در این‌ موارد، نشانه استادی‌ و کارآزمودگی‌ است‌؛ چنانکه‌ نظامی‌ عروضی‌ با عبارت‌ِ «بدیهه من‌ چون‌ رویت‌ گشته‌ بود»،
[۲۸] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۸۵، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
از استادی‌ خویش‌ سخن‌ می‌گوید. همو بدیهه‌سرایی‌ را رکن‌ اعلای‌ شاعری‌ شمرده‌، و آورده‌ که‌ بر شاعر واجب‌ است‌ تا به‌ مدد تکرار و ممارست‌، طبع‌ خود را چنان‌ در بدیهه‌سرایی‌ توانا سازد که‌ بتواند «معانی‌ انگیزد».
[۲۹] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۵۷، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
طبع‌ روان‌ خصلتی‌ است‌ که‌ یکی‌ از جلوه‌های‌ آن‌ بدیهه‌سرایی‌ است‌ و شاعر بدیهه‌سرا دارای‌ طبعی‌ به‌ تعبیر حافظ «چون‌ آب‌» است‌.
[۳۰] حافظ شیرازی‌، دیوان‌، ج۱، ص۲۶۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌ و قاسم‌ غنی‌، تهران‌، زوار.

از دیگر شرایط دست‌یابی‌ به‌ پایگاه‌ بدیهه‌سرایی‌ تکرار و ممارست‌ و حفظ شعر، و آنگاه‌ سرودن‌ و بسیار سرودن‌ شعر است‌ تا در نفس‌ شاعر «ملکه شاعری‌» پرورش‌ یابد و در بدیهه‌گویی‌ توانا گردد.
[۳۱] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۴۷- ۴۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۳۲] ابن‌ خلدون‌، مقدمه، ج۳، ص۱۳۰۶، به‌ کوشش‌ علی‌ عبدالواحد وافی‌، قاهره‌، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ق‌.
پس‌ پیوند شاعری‌ و بدیهه‌سرایی‌، دست‌ کم‌ به‌ عنوان‌ جلوه‌ای‌ از طبع‌ روان‌، امری‌ است‌ نه‌ فقط پذیرفته‌، که‌ مطلوب‌ نیز هست‌؛ اما در برابر، کسانی‌ بر رویه‌گویی‌ تأکید می‌کنند و بدیهه‌گویی‌ را گونه‌ای‌ هرزه‌درایی‌ و یاوه‌گویی‌ می‌شمارند.
[۳۳] مهدی‌ حمیدی‌، شعردر عصر قاجار، ج۱، ص۱۱۳، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.



بدیهه‌سرایی‌ سابقه‌ای‌ دیرینه‌ دارد و در تمام‌ ادوار شعر فارسی‌ کم‌ و بیش‌ رواج‌ داشته‌ است‌. نظامی‌ عروضی‌ گزارش‌ها و حکایت‌هایی‌ از بدیهه‌سرایی‌های‌ شاعرانی‌ چون‌ رودکی‌، عنصری‌، معزّی‌ و ازرقی‌ به‌ دست‌ می‌دهد.
[۳۴] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۵۲، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۳۵] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۳۶] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۵۷، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۳۷] احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۷۰-۷۱، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
خاقانی‌ شروانی‌ نیز در بیتی‌ از قصیده‌ای‌ به‌ بدیهه‌گویی‌ خویش‌ افتخار کرده‌ است‌.
[۳۸] خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۳۲، به‌ کوشش‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌.
نظامی‌ گنجوی‌ در لیلی‌ و مجنون‌ از بدیهه‌گویی‌ شاعرانه‌ سخن‌ رانده‌،
[۳۹] نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص‌۹۵، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
[۴۰] نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص۱۰۵، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
[۴۱] نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص۲۱۷، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
و جامی‌ هم‌ از بدیهه‌گویی‌ فردوسی‌ در مجلس‌ سلطان‌ محمود یاد کرده‌ است‌.
[۴۲] عبدالرحمان‌ جامی‌، بهارستان‌، ج۱، ص‌۹۴، به‌ کوشش‌ اسماعیل‌ حاکمی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.
از بدیهه‌گویی‌های‌ صائب‌ نیز چند جا سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌،
[۴۳] محمود نشاط، زیب‌ سخن‌، ج۱، ص۲۸۵، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
و حکایاتی‌ از قدرت‌ طبع‌ قاآنی‌ و بدیهه‌سراییهای‌ او آورده‌اند.
[۴۴] مهدی‌ حمیدی‌، شعردر عصر قاجار، ج۱، ص۱۱۲، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
در دوره معاصر نیز بدیهه‌سرایی‌ مورد توجه‌ برخی‌ از شاعران‌ سنت‌گرا قرار دارد.


بدیهه‌سرایی‌ بنابر طبیعت‌ خود که‌ از سر شتاب‌ و تحت‌ تأثیر رویدادهای‌ خاص‌ شکل‌ می‌گیرد و به‌ کوتاهی‌ بیان‌ می‌شود، معمولاً قالب‌هایی‌ کوتاه‌ می‌طلبد؛ به‌ علاوه‌، شاعر با همه مهارتی‌ که‌ دارد، کمتر مجال‌ انتخاب‌ قوالب‌ بلند می‌یابد. در حقیقت‌ جلوگاه‌ بدیهه‌، نخست‌ رباعی‌ و دو بیتی‌ است‌ و سپس‌ مفردات‌
[۴۵] محمود نشاط، زیب‌ سخن‌، ج۱، ص۲۸۱، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
و سرانجام‌ قطعه‌هایی‌ که‌ از دو یا چند بیت‌ فراتر نمی‌رود؛ چنانکه‌ بدیهه‌سراییهای‌ رودکی‌ و عنصری‌ و معزی‌ و ازرقی‌ و مهستی‌ همه‌ قطعه‌ یا رباعی‌ است‌.


(۱) لطفعلی‌ آذربیگدلی‌، آتشکده‌، به‌ کوشش‌ جعفر شهیدی‌، تهران‌، ۱۳۳۷ش‌.
(۲) محمد پادشاه‌ آنندراج‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، ۱۳۳۵ش‌.
(۳) ابن‌ خلدون‌، مقدمه، به‌ کوشش‌ علی‌ عبدالواحد وافی‌، قاهره‌، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ق‌.
(۴) ابن‌ منظور، لسان‌ العرب.
(۵) ایوب‌ ابوالبقاء، الکلیات‌، دمشق‌، ۱۹۸۱م‌.
(۶) محمد اعلی‌ تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، به‌ کوشش‌ اشپرنگر، کلکته‌، ۱۸۶۲م‌.
(۷) عبدالرحمان‌ جامی‌، بهارستان‌، به‌ کوشش‌ اسماعیل‌ حاکمی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.
(۸) حافظ شیرازی‌، دیوان‌، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌ و قاسم‌ غنی‌، تهران‌، زوار.
(۹) مهدی‌ حمیدی‌، شعردر عصر قاجار، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
(۱۰) خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، به‌ کوشش‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌.
(۱۱) محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
(۱۲) عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، سنایی‌.
(۱۳) علامه حلی‌، حسن‌، الجوهر النضید، قم‌، ۱۴۱۳ق‌/۱۳۷۱ش‌.
(۱۴) غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
(۱۵) مجدالدين الفيروزآبادي، قاموس‌ المحیط.
(۱۶) لغت‌نامه دهخدا.
(۱۷) محمود نشاط، زیب‌ سخن‌، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
(۱۸) احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
(۱۹) نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
(۲۰) علی‌اکبر نفیسی‌، فرهنگ‌، تهران‌، ۱۳۴۳ش‌.
(۲۱) رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
(۲۲) جلال‌الدین‌ همایی‌، فنون‌ بلاغت‌ و صناعات‌ ادبی‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.


۱. محمد بن مکرم ابن‌ منظور، لسان‌ العرب، ج۱۳، ص۴۷۵، ماده بده‌.    
۲. مجدالدین الفیروزآبادی، قاموس‌ المحیط، ج۴، ص۲۸۰.    
۳. عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، منتهی‌ الارب‌، ج۱، ص۲، تهران‌، سنایی‌.
۴. علی‌اکبر نفیسی‌، فرهنگ‌، ج۱، ص۳، تهران‌، ۱۳۴۳ش‌.
۵. محمد پادشاه‌ آنندراج‌، ج۱، ص۵، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، ۱۳۳۵ش‌.
۶. محمد اعلی‌ تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، ج۱، ص۱۵۸، به‌ کوشش‌ اشپرنگر، کلکته‌، ۱۸۶۲م‌.
۷. غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، ج۱، ص۱۰، غیاث‌ اللغات‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
۸. محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
۹. رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۸، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
۱۰. محمد اعلی‌ تهانوی‌، کشاف‌ اصطلاحات‌ الفنون‌، ج۱، ص۱۵۸، به‌ کوشش‌ اشپرنگر، کلکته‌، ۱۸۶۲م‌.
۱۱. غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، ج۱، ص۱۰، غیاث‌ اللغات‌، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
۱۲. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۴۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۱۳. علی اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج۱، ص۲۰.
۱۴. قاموس‌، ج۱، ص۱۲۹۷.
۱۵. ایوب‌ ابوالبقاء، الکلیات‌، ج۱، ص۱۱۱، دمشق‌، ۱۹۸۱م‌.
۱۶. عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، ج۱، ص۵۰، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، سنایی‌.
۱۷. قاموس‌، ج۱، ص۱۲۹۷.
۱۸. ایوب‌ ابوالبقاء، الکلیات‌، ج۱، ص۱۱۱، دمشق‌، ۱۹۸۱م‌.
۱۹. عبدالرحیم‌ صفی‌پوری‌، ج۱، ص۵۰، منتهی‌ الارب‌، تهران‌، سنایی‌.
۲۰. غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
۲۱. محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
۲۲. رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۹، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
۲۳. غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
۲۴. علامه حلی‌، حسن‌، ج۱، ص۱۵، الجوهر النضید، قم‌، ۱۴۱۳ق‌/۱۳۷۱ش‌.    
۲۵. محمد رشید وطواط، حدائق‌ السحر فی‌ دقائق‌ الشعر، ج۱، ص۸۷، به‌ کوشش‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌، ۱۳۶۲ش‌.
۲۶. رضاقلی‌ هدایت‌، مدارج‌ البلاغه‌، ج۱، ص۹، شیراز، ۱۳۵۵ش‌.
۲۷. غیاث‌الدین‌ محمد رامپوری‌، غیاث‌ اللغات‌، ج۱، ص۴۰۲، به‌ کوشش‌ محمد دبیرسیاقی‌، تهران‌، معرفت‌.
۲۸. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۸۵، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۲۹. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۵۷، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۰. حافظ شیرازی‌، دیوان‌، ج۱، ص۲۶۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌ و قاسم‌ غنی‌، تهران‌، زوار.
۳۱. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۴۷- ۴۸، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۲. ابن‌ خلدون‌، مقدمه، ج۳، ص۱۳۰۶، به‌ کوشش‌ علی‌ عبدالواحد وافی‌، قاهره‌، ۱۳۷۶-۱۳۸۲ق‌.
۳۳. مهدی‌ حمیدی‌، شعردر عصر قاجار، ج۱، ص۱۱۳، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
۳۴. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص‌۵۲، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۵. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۵۴، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۶. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۵۷، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۷. احمد نظامی‌عروضی‌، چهار مقاله‌، ج۱، ص۷۰-۷۱، به‌ کوشش‌ محمد قزوینی‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۳۸. خاقانی‌ شروانی‌، دیوان‌، ج۱، ص‌۱۳۲، به‌ کوشش‌ ضیاءالدین‌ سجادی‌، تهران‌، ۱۳۵۷ش‌.
۳۹. نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص‌۹۵، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
۴۰. نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص۱۰۵، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
۴۱. نظامی‌گنجوی‌، لیلی‌ و مجنون‌، ج۱، ص۲۱۷، به‌ کوشش‌ وحید دستگردی‌، تهران‌، ۱۳۳۳ش‌.
۴۲. عبدالرحمان‌ جامی‌، بهارستان‌، ج۱، ص‌۹۴، به‌ کوشش‌ اسماعیل‌ حاکمی‌، تهران‌، ۱۳۶۷ش‌.
۴۳. محمود نشاط، زیب‌ سخن‌، ج۱، ص۲۸۵، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
۴۴. مهدی‌ حمیدی‌، شعردر عصر قاجار، ج۱، ص۱۱۲، تهران‌، ۱۳۶۴ش‌.
۴۵. محمود نشاط، زیب‌ سخن‌، ج۱، ص۲۸۱، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بدیهه‌سرایی»، شماره۴۶۶۸.    






جعبه ابزار