بدزبانی منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از صفات
منافقان که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، «بدزبانی» است.
برخوردهاى شديد، همراه با
بدزبانی منافقان با
اهل ایمان:
«قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَ الْقائِلِينَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنا وَ لا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا • أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيراً؛
خداوند كسانى كه مردم را از جنگ باز مىداشتند و كسانى را كه به برادران خود مىگفتند: به سوى ما بياييد (و خود را از معركه بيرون كشيد) بخوبى مىشناسد؛ و آنها مردمى ضعيفند و جز اندكى پيكار نمىكنند. آنها در همه چيز نسبت به شما بخيلند؛ و هنگامى كه لحظات ترس و بحرانى پيش آيد، مىبينى آنچنان به تو نگاه مىكنند، و چشمهايشان در حدقه مىچرخد، مانند كسى كه مىخواهد قالب تهى كند! امّا وقتى حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهاى تند و گزنده خود را با انبوهى خشم بر شما مىگشايند و سهم خود را از غنايم مطالبه مىكنند. در حالى كه در مال حريص و بخيلند؛ آنها هرگز ايمان نياوردهاند، از اين رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود كرد؛ و اين كار بر خدا آسان است.»
مراد از «سلقوكم بالسنة حداد» فحاشى و بدزبانى است.
بدزبانى منافقان با
دشنام به پيامبر صلیاللهعلیهوآله، مايه
رسوایی آنان:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ • يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ وَ إِنْ يَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذاباً أَلِيماً فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ؛
اى پيامبر! با
کافران و منافقان
جهاد كن، و بر آنها سخت بگير! جايگاهشان جهنم است؛ و بد فرجامى است! به خدا سوگند ياد مىكنند كه در غياب پيامبر، سخنان كفر آميز نگفتهاند؛ در حالى كه به يقين سخنان كفرآميز گفتهاند؛ و پس از اسلام آوردنشان، كافر شدهاند؛ و تصميم به امرى خطرناك گرفتند، كه به آن نرسيدند. آنها فقط از اين ايراد مىگيرند كه خداوند و پيامبرش، آنان را به فضل و كَرَم خود، بىنياز ساختند. با اين حال، اگر
توبه كنند، براى آنها بهتر است؛ و اگر روى گردانند، خداوند آنها را در
دنیا و
آخرت، به مجازات دردناكى كيفر خواهد داد؛ و در سراسر زمين، نه ولىّ و سرپرستى دارند، و نه ياورى.»
سياق آيات مىفهماند كه منافقان افزون بر كار زشتى كه مرتكب شده بودند، سخن ناروايى را نيز بر زبان آورده بودند.
گفتار ناصواب و بى ادبانه با
پیامبر صلیاللهعلیهوآله، نشانه
نفاق و بيماردلى:
«أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ • وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ؛
آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينههايشان را آشكار نمىكند؟! و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مىدهيم تا آنان را با قيافههايشان بشناسى، هر چند آنها را از طرز سخنانشان خواهى شناخت؛ و خداونداعمال شما را مىداند.»
مراد از «لحن القول» نحوه كلام منافقان با پيامبر صلیاللهعلیهوآله است كه سعى داشتند حضرت را كوچك و
تحقیر كنند.
برخورد
کینه جويانه و گفتار ناصواب، نسبت به
علی علیهالسلام نشانه نفاق و دورويى:
«أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُمْ • وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ؛
آيا كسانى كه در دلهايشان بيمارى است گمان كردند خدا كينههايشان را آشكار نمىكند؟! و اگر ما بخواهيم آنها را به تو نشان مىدهيم تا آنان را با قيافههايشان بشناسى، هر چند آنها را از طرز سخنانشان خواهى شناخت؛ و خداونداعمال شما را مىداند.»
گفته شده: مقصود از «لحن القول» برخورد كينه جويانه با على عليهالسلام است كه در عصر
بعثت اين گونه برخوردها نشانه نفاق بوده است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۴۳، برگرفته از مقاله «صفات منافقان (بدزبانی)».