بحرالفوائد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بحرالفوائد، ازکهنترین نوشتههایفارسی بهشیوه
دائرةالمعارف است.
بحرالفوائد، بهشیوه دائرةالمعارف است که مؤلف ناشناخته آن، در سده ۶ق/۱۲م، اطلاعات بسیار متنوعی در زمینه
اصول و
احکام اسلامی،
کلام ، آراء و عقاید فرقهها و نحلههای گوناگون مذهبی، سیاست،
تصوف ،
اخلاق ، تاریخ و نیز دانش و عقاید مرسوم زمان و برخی مطالب متفرقه دیگر در آن گنجانده است.
مؤلف بحرالفوائد اثر خود را در روزگار المقتفی بالله (حک ۵۳۰ - ۵۵۵ق/۱۱۳۶-۱۱۶۰م)، سیامین خلیفه عباسی
به نام الب قتلغ جبوغا الغ اتابک ابی سعید ارسلانابه ابن آقسنقر، در طول ۵
سال در سرزمین
شام به پایان برده است.
به گفته بلوشه به علت در دست نبودن تاریخ قطعی، شناخت این اتابک دشوار است، به خصوص که سرگذشت وی در بحرالفوائد نیامده است.
لقب «قامع الکفره و المشرکین» نیز که مؤلف
ظاهراً او را بدان ملقب میسازد، لقبی عمومی، و تنها بیانگر این نکته است که او در
جنگهای صلیبی شام شرکت جسته، و یا با فداییان الموت و اسماعیلیان شام جنگیده است.
با اینهمه، احتمال میرود که وی برادر یا فرزند
عمادالدین زنگی (حک ۵۲۱ -۵۴۱ق/۱۱۲۷-۱۱۴۶م) باشد.
از طرح و محتوای بحرالفوائد چنین برمیآید که این کتاب به منظور آموزش عمومی شاهزادهای که وقت کافی برای پرداختن به جزئیات را نداشته، تدوین شده است.
براساس پارهای قراین تاریخی، زمان تألیف کتاب را حدود سالهای ۵۵۲ -
۵۵۷ق/۱۱۵۷- ۱۱۶۲م تخمین زدهاند.
مؤلف که مدعی است در کتاب خود به «انواع علوم» پرداخته، بحرالفوائد را در ۳۶ کتاب و ۳۰۰ باب تدوین کرده است.
فهرست موضوعی مفصلی که نویسنده در مقدمه کتاب و آغاز هر بخش آورده است، هرچند از دقت کافی برخوردار نیست، طرح و ساختار و محتویات کتاب و گستردگی و تنوع مطالب را به خوبی نشان میدهد.
در یک بررسی کلی و از نگاه روششناسی میتوان بحرالفوائد را به دو بخش اصلی تقسیم کرد: بخش نخست شامل موضوعات مربوط به اسلام (از اصول رفتاری تا
فقه ، و از احکام اسلام تا تاریخ آن)، و بخش دوم شامل موضوعات اخلاقی.
نثر بحرالفوائد ساده و روان است و از کاربرد برخی واژگان و ترکیبات کهن پارسی میتوان به قدمت آن پیبرد، مثل اَمرود،
رستاق،
فانیذ،
سرون،
مارافسای،
طیلسان دار،
هریسه پز.
همچنین است برخی ویژگیهای آوایی نظیر زُفان،
بُنجشک،
گرماوه
هاچسبیدن
و خفتیدن.
کاربرد اینگونه واژهها و تعبیرها ارزش بحرالفوائد را نمایانتر میسازد، به خصوص که این کتاب در سرزمینی عربزبان نوشته شده است.
در جای جای کتاب و به تناسب موضوع، استشهاد به آیات، روایات، اخبار، احادیث و نقل حکایات و اقوال بزرگان و کاربرد ابیات
فارسی و
عربی بر جذابیت کتاب افزوده است.
نویسنده با این شیوه میخواهد بر استواری سخنان خود مهر تأیید نهد، اما گاه برای اثبات مدعای خود و رد آراء مخالفان از روش جدلی نیز بهره میگیرد.
مؤلف با اینکه به صراحت ناخرسندی خود را از شعر و شاعران ابراز میدارد و پرداختن به شعر و به ویژه اشعار تغزلی و عاشقانه را «تخم فساد» میشمارد،
در سراسر کتاب به ابیات و اشعار تعلیمی و حکمی
فارسی و
عربی استناد کرده، و بدینسان سخن خود را آراسته است.
نویسنده بر
مذهب
اهل سنت ، و در اصول تابع اشعری است؛ از اینرو، بخش
اصول دین را از دیدگاه
اشاعره مطرح کرده، و کوشیده است تا حقانیت آن را به اثبات رساند.
بحرالفوائد همچنین از باب اشتمال بر مباحث کلامی و فقهی، به ویژه
فقه
شافعی و
حنفی که از سوی مؤلف تأیید شده است،
در بررسی تاریخ
کلام و فقه سودمند است.
یکی از بخشهای بحرالفوائد، کتاب «الرد علی الملحدین» نام دارد.
این بخش از منابع بسیار مهم در شناخت آراء، احوال و تاریخ
اسماعیلیان و باطنیان تا نیمه اول سده ۶ق است و در ۵ باب به شرح و نقد تاریخ، آراء، القاب و باورهای آنان پرداخته است.
مؤلف متعصبانه نسبت به اسماعیلیان کینه میورزد و قتل آنان را حلالتر از آب باران میداند.
نویسنده گذشته از شاعران، از منجمان و طبیبان نیز بیزار است و در کتاب «الحلال و الحرام» مینویسد: «طبیب و منجم و شاعر چه داند که اصول و فروع و
حلال و
حرام چه باشد...».
او علاوه بر اینها، از
فلسفه و فیلسوفان هم با
تحقیر و انکار یاد میکند و در همان بخش، بابی را به معرفی کتابهایی که «...
خواندن و دانستن و نبشتن آن حرام است»، اختصاص میدهد و در ذیل آن از
رسائل اخوان الصفا ، پارهای از آثار
ابوالعلاء معری ،
شفا و
نجات
ابوعلی سینا به عنوان نمونه یاد میکند و نویسندگان آنها و نیز
محمد بن زکریای رازی را
ملحد و
کافر بی
دین میشمارد.
او خواندن کتابهای گبران و بددینان و کتب پارسی که به
شریعت تعلق ندارد، از جمله
ویس ورامین ،
جاماسب و لهراسب و
وامق و عذرا را
فسق و
کفر میشمارد.
مؤلف حتی کتابهای
تورات ،
انجیل و «
صحف داوود » را که الهی و بر حق میداند، به دلیل منسوخ شدن، سزاوار خواندن و نوشتن نمیداند
و بدینترتیب، بحرالفوائد ضمن به دست دادن اطلاعات بسیار ارزشمند، نشان میدهد که نگاه یک عالم
اشعری مسلک نسبت به دانش و فرهنگ چگونه تواند بود.
بحرالفوائد همچنین منبع بسیار با ارزشی در زمینه ادیان و مذاهب (مثلا برای کتاب «جوابات الروم و الافرنج»)،
تاریخ اسلام (مثلا برای کتاب «
سیرالخلفاء ») و به خصوص تاریخ
تصوف و مشایخ
صوفیه (مثلا برای کتاب «
حکایات الصالحین ») به شمار میآید.
در عین حال، پایبندی نویسنده به خرافهپرستی و عقاید موهوم (مثلاً برای کتاب «
عجایبالدنیا » و کتاب «
اللطائف و الغرائب »، باب ۵)، تعصب و منطق گریزی، تکرار برخی مطالب و عناوین
و عدم ذکر منابع و مآخذ مورد استفاده (که البته شیوه آن روزگاران است)، تا حد زیادی از ارزش علمی و تاریخی کتاب کاسته است.
(۱) محمد اقبال، «بحرالفوائد»، اورینتل کالج میگزین، لاهور، ۱۹۷۰م.
(۲) بحرالفوائد، به کوشش محمدتقی دانشپژوه، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۳) محمدتقی دانشپژوه، مقدمه و حاشیه بر بحرالفوائد.
(۴) محمدحسین قرشی، «تاریخچه دایرةالمعارف نگاری در جهان»، کیهان فرهنگی، تهران، ۱۳۷۵ش، س ۱۳، شم ۱۲۷.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله « بحرالفوائ »، ج۱۱، ص۴۵۲۷.