اکثم بن صیفی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَکْثَم بْن صِیْفی، از مشایخ
عرب جاهلی - مخضرم از قبیله
بنی تمیم میباشد.
از زندگی او چندان اطلاعی در دست نیست و آنچه هست، با
افسانه درآمیخته است. وی به داشتن عمر دراز (مُعَمَّر) مشهور بوده،
و از او با عنوان «
حکیم » یاد شده است.
مهم ترین نکته در زندگی اکثم
اسلام آوردن او و نیز سخنان حکیمانه ای است که از وی نقل شده است.
گویند: وقتی که شنید
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در مکه به دعوت پرداخته اند، فرزند خود را فرستاد تا چگونگی ماجرا را به او اطلاع دهد. او با حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دیدار کرد و دیدهها و شنیده های خود را به پدر گزارش داد. آنگاه اکثم مشتاق پذیرش
اسلام شد و پس از گفت وگو با بنی تمیم آهنگ دیدار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) کرد، اما در میان راه درگذشت.
روایت تأیید نشده ای حکایت از آن دارد که
آیه «... وَ مَن یَخْرُج مِن بَیْتِه مُهاجِراً اِلَی اللّه وَ رَسولِه ثُم یُدْرِکْه الْمَوْت فَقَدْ وَقَع اَجْرُه عَلَی اللّه...»
درباره اکثم نازل شده است.
بنابر روایت
ابن عبدالبر برخی او را در شمار
اصحاب آورده اند،
در حالی که حتی اسلام آوردن وی نیز محرز نیست.
اکثم در
دوره جاهلیت ، از کسانی بود که به دلیل
شرافت ،
صداقت و دیگر صفات نیکو، به کار
قضا میپرداخت.
از منابع چنین بر میآید که وی به دلیل دانایی و
سخنوری ، نقش اجتماعی و تربیتی برجسته ای در آن روزگار داشته است
چنانکه برخی از بزرگان و فرمانروایان عرب با وی ارتباط و مکاتبه داشته، و از رایزنی با او سود میبرده اند.
گفتهاند که وی یک بار برای آزاد کردن اسیران
بنی تمیم نزد
نعمان بن منذر ، فرمانروای
حیره رفت.
اکثم از چنان اعتباری برخوردار بود که نعمان بن منذر، او را با گروهی از نخبگان عرب همراه نامه ای نزد پادشاه
ایران به
مداین فرستاد و در این دیدار وی با پادشاه سخن گفت و شاه از سخنان نیکو و حکیمانه اکثم در شگفت شد و گفت اگر عرب فقط تو را داشت، کفایت میکرد.
در منابع تاریخی، روایی و ادبی سخنان حکمت آمیز و بلیغ بسیار از اکثم آورده اند.
این سخنان غالباً به صورت
مَثَل در میان اعراب رواج یافته،
و از چنان منزلتی برخوردار است که در شمار سخنان پیشوایان و حکیمان نامدار
اسلام قرار گرفته است.
شهرت اکثم به حکمت و دانش، او را همتای
بزرگمهر و
لقمان حکیم قرار داده است.
ابن ابی الحدید او را حکیم ترین عرب روزگار خود شمرده است.
به دلیل اهمیت ادبی سخنان اکثم، بسیاری از آنها در
کتاب های لغت نیز آمده است.
منابع اسلامی حکایت از آن دارد که آموزش ها و سخنان اکثم نقش قابل توجهی در میان
مسلمانان سده های اول داشته است. به روایت
قلقشندی اکثم نخستین کسی بود که حکم «الولد للفراش» را صادر کرد و پس از آن اسلام نیز آن را تأیید کرد.
از آنجا که بنابر گفته
نجاشی ، عبدالعزیز بن یحیی جلودی ازدی بصری (د ۳۳۲ق /۹۴۴م)، اثری با عنوان «
اخبار اکثم بن صیفی » داشته است،
اهمیت اکثم تا حدودی نمایان میشود.
از اکثم فرزندانی برجای ماند که در
کوفه میزیستند.
یحیی بن اکثم (۱۵۹-۲۴۲ق) وزیر مأمون، از تبار اکثم بوده است.
(۱) قرآن کریم.
(۲) ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۲م.
(۳) ابن اثیر مبارک، المرصع، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۳۹۱ق /۱۹۷۱م.
(۴) ابن خلکان، وفیات الاعیان.
(۵) ابن درید محمد، الاشتقاق، به کوشش عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۷۸ق /۱۹۵۸م.
(۶) ابن عبدالبر یوسف، الاستیعاب، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۰م.
(۷) ابن عبدربه احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۳م.
(۸) ابن قتیبه عبدالله، عیون الاخبار، قاهره، ۱۳۴۳ق /۱۹۲۵م.
(۹) ابن قتیبه عبدالله، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۳۸۸ق /۱۹۶۹م.
(۱۰) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۱) ابوحاتم سجستانی سهل،
المعمرون و الوصایا، به کوشش عبدالمنعم عامر، قاهره، ۱۹۶۱م.
(۱۲) بلاذری احمد، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیدالله، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۱۳) جاحظ عمرو، البخلاء، به کوشش احمد عوامری و علی جارم، بیروت، ۱۴۰۳ق /۱۹۸۳م.
(۱۴) جاحظ عمرو، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق /۱۹۳۲م.
(۱۵) حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۶) زرکلی، اعلام.
(۱۷) سیوطی، المزهر، به کوشش محمد احمد جادالمولی و دیگران، بیروت، ۱۹۸۶م.
(۱۸) قلقشندی احمد، صبح الاعشی، قاهره، ۱۳۸۳ق.
(۱۹) کلبی محمد، جمهرة النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، ۱۴۰۷ق /۱۹۸۶م.
(۲۰) مفضل بن سلمه، الفاخر، به کوشش استوری، لیدن، ۱۹۱۵م.
(۲۱) نجاشی احمد، رجال، به کوشش محمد جواد نایینی، بیروت، ۱۴۰۸ق.
(۲۲) یعقوبی احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اکثم بن صیفی»، ج۹، ص۳۸۰۵.