اِضْمار (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِضْمار (به کسر الف و سکون ضاد) از
واژگان نهج البلاغه به معنای مخفی کردن آمده است. این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
أَضْمار (به قتح الف) به معنای لاغر کردن و خالی کردن و
ضَمیر (به فتح ضاد) به معنای قلب انسان و باطن انسان.
حضرت علی (علیهالسلام) در مقام
موعظه و مذمّت انسان نادان و... از این واژه استفاده نموده است.
اِضْمار به معنای مخفی کردن آمده است. «اضمر الشیء فی نفسه: اخفاه»
امام (صلواتاللهعلیه) در
حکمت ۲۶ فرموده است:
«مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلاَّ ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ، وَصَفَحَاتِ وَجْهِهِ.» «هیچ کس چیزی در باطن خویش پنهان نمیکند مگر آنکه در گفتههایش و چهرهاش آشکار میشود.» «فلتات» کلماتی است که از زبان انسان ناخودآگاه خارج میشود.
(شرحهای خطبه:
)
أَضمار به معنای لاغر کردن و خالی کردناست.
«ضَمَّرهُ: جعلهُ ضامراً»
او را لاغر گردانید.
در مقام موعظه فرموده است:
«أَسْهِرُوا عُيُونَكُمْ، وَأَضْمِرُوا بُطُونَكُمْ» «چشمهای خود را در راه خدا بیخواب گذارید و شکمهای خود را خالی نگاه دارید.»
(شرحهای خطبه:
)
«ضمار» مالی که امیدی به برگشتنش نیست.
و نیز به معنی مخفی و خلاف «آشکار» است
درباره
اموات فرموده است:
«فَأَصْبَحُوا فِي فَجَوَاتِ قُبُورِهِمْ جَمَاداً لاَ يَنْمُونَ، وَضِماراً لاَ يُوجَدُونَ» «آنها در شکافهای
قبر خود به صورت
جماد در آمدند که
نموّ ندارند و پنهان شدند که پیدا نیستند.»
(شرحهای خطبه:
)
ایضاً «ضمار» وعده و قرضی را گویند که امیدی به وفای آن نیست. «الضمار من الوعود و الدین ما کان مسوّفا غیر مرجوّ الوفاء» در مذمّت انسان نادان فرموده است:
«فَجَعَلَ خَوْفَهُ مِنَ الْعِبَادِ نَقْداً، وَخَوْفَهُ مِنْ خَالِقِهِ ضِماراً وَوَعْداً» «ترسش از بندگان نقد است و ترسش از خالق را وعده بدون وفا قرار داده است.»
(شرحهای خطبه:
)
«ضمیر» به معنای قلب انسان و باطن انسان است.
جمع آن ضمائر است. ظاهراً به معنی مضمور و پنهان شده نیز آمده است ایشان درباره
علم خدا فرموده:
«وَأَحْصَى آثَارَهُمْ وَأَعْمَالَهُمْ، وَعَدَدَ أنْفاسَهُمْ، وَخَائِنَةَ أعْيُنِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِيرِ.» یعنی تا به آخر شمرده است آثاری را که بعد از خود گذاشتهاند، و اعمالی را که در زندگی کردهاند و نیز عدد نفس کشیدن آنها را و
خیانت چشمشان را و آنچه را که سینههای آنها از اسرار و افکار، در خود نهان داشته است.
(شرحهای خطبه:
)
«مضمار» میدان و محلّی که اسبان را لاغر میکنند،
جمع آن مضامیر است.
«أَلاَ وَإِنَّ اليَوْمَ المِضْمارَ، وَغَداً السِّبَاقَ، وَالسَّبَقَةُ الجَنَّةُ، وَالغَايَةُ النَّارُ» یعنی امروز میدان مسابقه است، فردا رسیدن به آخر محل مسابقه است و آخر محلّ مسابقه
بهشت است و غایت و آخر آن آتش است.
(شرحهای خطبه:
) امام (علیهالسلام) فرموده: «سبقه» بهشت است زیرا مسابقه برای کار محبوبی میشود و آن صفت بهشت است ولی «غایت» انتهائی است که انسان به آن میرسد با آنکه دوستش هم ندارد لذا فرمود: «و الغایة النار».
در
حکمت ۴۴۱ فرموده:
«الْوِلاَيَاتُ مَضَامِيرُ الرِّجَالِ» یعنی: حکومتها میدانهای مسابقه رجال است، همانطور که در میدان مسابقه، لیاقت وجودت سیر اسبها معلوم میشود همانطور در
حکومت،
تدبر و کاروانی و مدیریت مردان معلوم میشود و بالعکس.
(شرحهای خطبه:
)
این ماده موارد زیادی بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ضمر»، ج۲، ص۶۶۵.