• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهل هوا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَهْل‌ِ هَوا، در باور عامه‌ به‌ کسانی‌ می‌گویند که‌ به‌ تسخیر بادهای‌ جادویی‌ و مرموز بیماری‌زا درآمده‌، و از گزند آن‌ها رسته‌ و آزاد شده‌اند.



سواحل‌نشینان‌ جنوب‌ ایران‌ برآنند که‌ اهل‌ هوا در تمام‌ طول‌ عمر، مرکب‌ (فرس‌) بادهای‌ رام‌ شده‌ در درون‌ خود، و میانجی‌ و وسیله ارتباطی‌ با آن‌ها هستند.
مادام‌ که‌ اهل‌ هوا از این‌ بادها فرمان‌ می‌برند و خواسته‌ها و نیازهایشان‌ را برآورده‌ می‌کنند، از گزند و آزار آن‌ها در امانند.




۲.۱ - قبل اسلام

باد، یا هوا یکی‌ از اسرارآمیزترین‌ خدایان‌ هند و ایرانی‌ بوده‌ است‌.در دوران‌ باستان‌، ایرانیان‌ به‌ دو باد با شخصیتی‌ واحد، لیکن‌ با سیما و خصلتی‌ دوگانه‌ اعتقاد داشتند و یکی‌ را ایزد سود رسان‌ (ایزد وَیو۱) و دیگری‌ را دیو زیانکار (دیو وَیو) می‌انگاشتند.
[۱] ابراهیم پورداود، تعلیقات‌ بر یشتها، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۸، به‌ کوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، ۱۳۴۷ش‌.

از ایزد وَیو در «رام‌ْ یشت‌» (پانزدهمین‌ یشت‌ از اوستا) و از دیو وَیو همراه‌ با دیومرگ‌ اَسْتُویذُتو در کتاب‌ وندیداد نام‌ برده‌ شده‌ است‌.
[۲] ابراهیم پورداود، تعلیقات‌ بر یشتها، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۷، به‌ کوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، ۱۳۴۷ش‌.

دیو وَیو هراس‌انگیز و بی‌رحم‌ بود و با مرگ‌ پیوند داشت‌ و کسی‌ را ازو گریز نبود.
خشنود کردن‌ او، آدمیزادگان‌ را از حمله آفت‌ها می‌رهاند.
باور به‌ ثنویت‌ و به‌ دو نمود خیر و شر، اندیشه‌ای‌ آریایی‌ بود و ظاهراً به‌ دوره هند و ایرانی‌ می‌رسد.
این‌ پنداشت‌ در فرهنگ‌ اعتقادی‌ ایرانیان‌ از دیرباز وجود داشته‌، و به‌ گفته معین‌ از خصوصیات‌ شیوه تفکر ایرانی‌ بوده‌ است‌.
[۳] محمد معین‌، مزدیسنا و ادب‌ پارسی‌، ج۱، ص۴۳، تهران‌، ۱۳۳۸ش‌.


۲.۲ - بعد اسلام

با ظهور اسلام‌ ، این‌ پنداشت‌های‌ ابتدایی‌ با برخی‌ از اعتقادات‌ دینی‌ درآمیخت‌ و پنداشت‌ به‌ ثنویت‌ِ بادها را در اندیشه‌ و ذهن‌ مردم‌ مسلمان‌ نیز پدید آورد.
در فرهنگ‌ اسلامی‌ ، برداشتی‌ کم‌ و بیش‌ مشابه‌ جن‌ (ه م‌) درباره باد وجود دارد.
[۴] زکریا قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌، ص۳۷۹-۳۸۰، به‌ کوشش‌ نصرالله‌ سبوحی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.

مجلسی‌ بنابر حدیثی‌، باد را کنایه‌ از جن‌ گرفته‌، و آن‌ را «باد جن‌» نامیده‌، و بیماری‌ ریح‌ الصبیان یا باد کودکان‌ را در اثر بادِ جن‌ دانسته‌ است‌.
[۵] هاشم رسولی‌، حواشی‌ بر اصول‌ کافی‌ کلینی‌، ج۴، ص۳۶۲، تهران‌، انتشارات‌ علمیه اسلامیه‌.



مردم‌ ساحل‌نشین‌ جنوب‌ ایران‌ ، ارواح‌ و جن‌ها را به‌ صورت‌ باد می‌پندارند و معتقدند که‌ هر بادی‌ جنی‌ دارد که‌ با آن‌ به‌ درون‌ جسم‌ آدمیزادگان‌ می‌رود و آن‌ها را تسخیر و «هوایی‌» می‌کند.
[۶] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۷] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۲ -۵۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۸] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

اینان‌ جن‌ بادهای‌ خطرناک‌ و موذی‌ و آسیب‌رسان‌ را «مَضِرّاتی‌» می‌نامند.
[۹] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۱۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۲۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

به‌ عقیده اهل‌ هوا شخص‌ مُسخَّر باد یا «بادْزده‌» (جن‌زده‌) اختیارش‌ را از دست‌می‌دهد و به‌ بیماری‌ «دیوْباد»، یعنی‌ جنون‌ و دیوانگی‌
[۱۱] محمدحسین‌ بن‌ خلف‌ تبریزی‌، برهان‌ قاطع‌، ذیل‌ دیوباد، به‌ کوشش‌ محمدمعین‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
دچار می‌شود و به‌ صورت‌ مرکب‌ و فرس‌ باد در می‌آید (به‌ صورت‌ اسب‌ و استر درآمدن‌ مردان‌ و زنان‌ مسخَّر روح‌ در میان‌ اقوام‌ مسلمان‌ هوسا در افریقای‌ غربی‌ و قبایل‌ سدامو در جنوب‌ حبشه‌).
اهل‌ هوا، این‌ بیماران‌ را «هوایی‌»، و بادهای‌ سوار بر مرکب‌ یا بیمار را در زبان‌ سواحلی‌ «په‌ په‌۲» و در عربی‌ «هُبوب‌» می‌نامند.
[۱۲] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

روح‌ پنداری‌۳، یا اعتقاد به‌ روح‌ْ باد، یا جن‌ باد و تسخیر روح‌ یا جن‌۴ (جن‌ زدگی‌۵)، از زمان‌های‌ بسیار دور و دوره جان‌انگاری‌۶ در جامعه‌های‌ ابتدایی‌ وجود داشته‌، و هنوز هم‌ در میان‌ بسیاری‌ از اقوام‌ سرزمین‌های‌ آسیایی‌، افریقایی‌، اروپایی‌ و مردم‌ سرخ‌پوست‌ امریکا باز مانده‌ است‌.
[۱۳] محمدکاظم توکلی‌، مسلمانان‌ مورو، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.



جن‌بادها و اعتقاد به‌ تسخیر روح‌ یا جن‌زدگی‌ در فرهنگ‌ اقوام‌ مسلمان‌ جهان‌ با نام‌های‌ گوناگون‌ «بوری‌۹»، در نیجریه‌ و طرابلس‌ و در میان‌ اقوام‌ هوسازبان‌ غرب‌ افریقا؛ «آموک‌»، در مالایا، فیلیپین‌ و افریقا
[۱۴] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۳۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
«سار»، در سومالی‌؛ «زار» (ه م‌) در حبشه‌ (اتیوپی‌) و زار و «زیران‌» (صورت‌ جمع‌ زار) در عمان‌ شناخته‌ شده‌، و مشهور است‌.
اهل‌ هوا می‌گویند بیش‌تر بادها، از جمله‌ بادهای‌ زار، از سواحل‌ افریقای‌ سیاه‌، هند ، و شمار کمی‌ از آن‌ها از عربستان‌ و جزایر دیگر به‌ ایران‌ آمده‌اند.
[۱۵] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

مردم‌ بلوچ‌ بادها را به‌ مهاجر و بومی‌ تقسیم‌ می‌کنند و می‌گویند: ارواح‌ مهاجر همراه‌ سیاهان‌ افریقایی‌ به‌ ایران‌ و نواحی‌ بلوچستان‌ آمده‌اند و ارواح‌ بومی‌ از ساکنان‌ قدیمی‌ این‌ نواحی‌ بوده‌اند و از دیرباز با مردم‌ آن‌ می‌زیسته‌اند.
[۱۶] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۲، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.



بادها بنابر حوزه جغرافیایی‌ و شکل‌ و ویژگی‌ و شیوه عمل‌ به‌ چند گروه‌ تقسیم‌ می‌شوند.
ساعدی‌ بادهای‌ پراکنده‌ در سواحل‌ و جزایر خلیج‌ فارس‌ را به‌ ۷ گروه‌،
[۱۷] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص‌۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
و ریاحی‌ بادهای‌ پراکنده‌ در بلوچستان‌ را به‌ ۵ گروه‌
[۱۸] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص‌۳، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
تقسیم‌ می‌کنند.
مردم‌، بنابر شناخت‌ و تجربه خود، در هر گروه‌، چند باد با نام‌های‌ خاص‌ می‌شناسند.
مثلاً بلوچها با ۱۵ نوع‌ بادِ زار، ۱۲ نوع‌ باد، ۵ نوع‌ جن‌، ۲۲ نوع‌ بادِ مشایخ‌ و ۲ نوع‌ دیو سپید و سیاه‌ آشنا هستند.
مردم‌ سواحل‌ خلیج‌ فارس‌ بیش‌ از ۷۲ نوع‌ بادِ زار می‌شناسند.
[۱۹] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۲ -۶۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۱] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۰ -۸۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۲] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

بادها را به‌ دو دسته مسلمان‌ و کافر نیز تقسیم‌ کرده‌اند.
بادهای‌ مسلمان‌ را صالح‌ و بینا می‌پندارند.
این‌ باد با چشم‌ باز راه‌ می‌رود و از همه‌ چیز آگاه‌ است‌.
اگر بتوانند آن‌ را از مرکبش‌ پایین‌ بیاورند و تسخیرش‌ کنند، از تمام‌ دنیا خبر می‌دهد.
این‌ بادها را اهل‌ هوا بادِ صاف‌ و آرام‌ و بی‌زیان‌ می‌دانند و بادهای‌ کافر را کور و ناصالح‌ می‌انگارند.
باد کافر همه‌ چیز را در سر راه‌ خود ویران‌ می‌کند.
اهل‌ هوا این‌ بادها را ناصاف‌ و ناآرام‌ و زیانکار می‌انگارند و معتقدند که‌ بادهای‌ ناصاف‌ مرکب‌های‌ خود را آزار می‌رسانند و گاهی‌ هم‌ هلاک‌ می‌کنند.
بادهای‌ کور را در مجالس‌ مخصوص‌ جن‌ زُدایی‌ از مرکب‌ به‌ زیر می‌آورند و بینا و صاف‌ و بی‌زیان‌ می‌کنند.
[۲۳] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸-۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

در برخی‌ از سرزمین‌ها، مردم‌ میان‌ اینگونه‌ ارواح‌ و گروه‌ بندی‌های‌ اجتماعی‌ در جامعه‌ پیوندی‌ قائلند.
مثلاً در جامعه‌های‌ افریقایی‌ که‌ بر بنیاد دودمان‌ها سازمان‌ یافته‌اند، ارواح‌ را از اعضای‌ دودمان‌ها، یا در پیوند با یکی‌ از دودمان‌ها و غالباً سایه‌هایی‌ از نیاکان‌، یا ارواح‌ دودمانی‌ و خانوادگی‌ خود می‌انگارند.
در ایران‌ ، این‌ چنین‌ پیوندی‌ به‌ صورت‌ یک‌ پیوند روحانی‌ میان‌ بادهای‌ مسلمان‌ِ مشهور به‌ بادهای‌ مشایخ‌ که‌ صاحب‌ مزار و قدمگاه‌ نیز هستند، و گروه‌های‌ قومی‌ و اجتماعی‌ جامعه‌ دیده‌ می‌شود.
[۲۴] یادداشت‌های مؤلف.
[۲۵] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۱ -۸۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۶] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۷] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۲۸] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

اهل‌ هوا بادهای‌ مشایخ‌ را ارواح‌ شیوخ‌ و پیران‌ عابد و زاهدی‌ می‌دانند که‌ میان‌ قوم‌ و مردم‌ خود منزلت‌ و اعتبار قدسیانه‌ داشته‌اند.
امروزه‌ قدمگاه‌های‌ مخصوص‌ این‌ مشایخ‌ زیارتگاه‌ مریدان‌ و دردمندان‌ و بیماران‌ گرفتار باد، یا باد زدگان‌ است‌.
[۲۹] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۲۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
[۳۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.



بنابر پنداشت‌ اهل‌ هوا، همه نیروهای‌ خیالی‌ و وهمی‌ که‌ به‌ چشم‌ نمی‌آیند، از پری‌ها و دیوها گرفته‌ تا ارواح‌ نیک‌ و بد، همه‌ باد یا هوا هستند که‌ فضای‌ درون‌ و بیرون‌ زمین‌ را پر کرده‌اند.
[۳۱] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۶-۴۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

این‌ روح‌ْبادها یا جن‌ْبادها طالب‌ کالبد آدم‌های‌ پریشان‌ و خسته‌ جان‌ هستند و بیش‌تر در فضاهای‌ آکنده‌ از وحشت‌ و اضطراب‌ و در عرصه‌های‌ فقر و بیکاری‌ و میان‌ سیاه‌پوستان‌ مهاجر و لایه‌های‌ فرودست‌ عمل‌ می‌کنند.
[۳۲] یادداشت‌های مؤلف.
[۳۳] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۳۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۳۴] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.



باد کسی‌ را که‌ می‌زند، به‌ درون‌ جسم‌ او می‌رود و او را تسخیر می‌کند.
حلول‌ جن‌ْ باد در شخص‌، رابطه‌ای‌ میان‌ آن‌دو پدید می‌آورد.
در هر فرهنگی‌، تعابیر استعاری‌ مختلفی‌ برای‌ بیان‌ این‌ پیوستگی‌، و رابطه روح‌ با میزبانش‌ به‌کار می‌رود.
بیمار جن‌زده‌ در حالت‌ بیماری‌ وضعیت‌ خاص‌ و تازه‌ای‌ می‌یابد که‌ معمولاً با رفتارهای‌ نابهنجار و رعشه‌ و حمله‌های‌ خفیف‌ و اختلال‌های‌ عضوی‌ همراه‌ است‌ در میان‌ اهل‌ هوا نشانه‌های‌ بیماری‌ بادزدگی‌، بنابر نوع‌ بادی‌ که‌ بیمار را تسخیر کرده‌، فرق‌ می‌کند.
به‌ باور این‌ مردم‌، باد مَتوری‌، بیشتر با حمله قلبی‌؛ دینْگ‌ مارو، با سر درد و چشم‌ درد؛ بومَریوم‌، با کمر درد و خونریزی‌ رحم‌؛ و دای‌ْ کِتُو، با بی‌حرکتی‌ و در خود فرو رفتگی‌ آشکار و نمایان‌ می‌شوند.
[۳۵] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۳۶] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

حالت‌ جنون‌ ، خود زنی‌، داد و فریاد کردن‌، دریدن‌ لباس‌ تن‌ و گه‌گاه‌ بی‌حرکت‌ و آرام‌ ماندن‌ را نیز از نشانه‌های‌ باد می‌یاساانگاشته‌اند.
[۳۷] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

به‌طور کلی‌، از دیدگاه‌ روان‌شناسی‌، برخی‌ از علامتهای‌ جن‌زدگی‌، نشانه‌هایی‌از جنون‌ یا طبیعت‌ هیستریایی‌۱ (جنون‌آمیز) است‌، لیکن‌ بنابرنظر کراپانزانو۲، بررسی‌های‌ دقیق‌ نشان‌ می‌دهند که‌ این‌ علامت‌ها می‌توانند صورت‌هایی‌ از اختلال‌ها یا واکنش‌های‌ روانی‌ بیمار در برابر فشارها و تنش‌های‌ ناشی‌ از وضعیت‌ اجتماعی‌ او نیز در جامعه‌ باشند.


جادوپزشکان‌ یا عزایم‌خوانان‌، کارشان‌ سحر و جادو و عزایم‌خوانی‌ و افسونگری‌ برای‌ احضار و تسخیر روح‌ یا جن‌، و اخراج‌ آن‌ از تن‌ مسخَّر روح‌ یا جن‌، و شفای‌ اوست‌.
جن‌گیری‌ جادوپزشکان‌ را دنباله کار شَمنان‌ و یادگار دوره‌ای‌ دانسته‌اند که‌ کاهنان‌ در جامعه‌های‌ بدوی‌ نقش‌ دوگانه روحانی‌ و پزشک‌ را ایفا می‌کردند.
[۳۸] عبدالحسین زرین‌کوب‌، «جن‌»، ج۱، ص۹۴۷، سخن‌، تهران‌، ۱۳۳۹ش‌، س‌ ۱۱، شم ۸ -۹.

جادو پزشکان‌ مانند شمن‌ها در کیش‌ شمنی‌، کارشان‌ «میانجی‌گری‌ روح‌۳» و برقرار کردن‌ ارتباط میان‌ ارواح‌ و انسان ها، و کنترل‌ و تسخیر ارواح‌ است‌.
جن‌گیران‌ همچون‌ شمن‌ها در مراسم‌ جن‌گیری‌ با طبل‌کوبی‌، خواندن‌ آواز، ذکر اوراد و اعمال‌ جادویی‌ دیگر، نوعی‌ حالت‌ گسستگی‌ ذهنی‌ می‌یابند و به‌ خلسه‌ فرو می‌روند.
همین‌ حالت‌ خلسه‌ و جذبه‌ در هم‌کیشان‌ حاضر در مراسم‌ و جن‌زدگان‌ نیز پدید می‌آید.
در این‌ فضا، جن‌گیران‌ یا شمن‌ها ارواح‌ را فرا می‌خوانند و آن‌ها را مطیع‌ و فرمانبردار خود می‌کنند و از آن‌ها در برآوردن‌ خواسته‌هایشان‌ یاری‌ می‌طلبند.
جادو پزشکی‌ و درمانگری‌ در میان‌ اهل‌ هوا در تخصص‌ گروهی‌ مرد و زن‌ است‌ که‌ آن‌ها را «بابا» و «ماما» می‌خوانند.
باباها و ماماها همه‌ سیاه‌ اصیل‌ افریقایی‌، یا دو رگه‌ هستند، و بیشترشان‌ از سواحل‌ افریقا به‌ ایران‌ مهاجرت‌ کرده‌اند.
[۳۹] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

کار احضار و تسخیر روح‌، یا جن‌ زُدایی‌ در سرزمین‌های‌ مصر ، سودان‌ و حجاز بیش‌تر با زنان‌ بوده‌ که‌ آن‌ها را «شیخه‌» و «عارف‌ السکّه‌» می‌نامیدند.
هر بادی‌ بابا، یا مامای‌ خاص‌ خود را دارد که‌ به‌ نام‌ آن‌ باد خوانده‌ می‌شود؛ مثل‌ بابازار، مامازار، بابانوبان‌ و مامانوبان‌.
برخی‌ از باباها و ماماها نیز به‌ چند باد اختصاص‌ دارند.
[۴۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸-۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

جادو پزشکی‌ و میانجی‌گری‌ روح‌ ضرورتاً توارثی‌ نیست‌، لیکن‌ گاهی‌ این‌ حرفه‌ از بابا یا ماما به‌ فرزندش‌ می‌رسد.
بنابر اهمیت‌ اصل‌ جانشینی‌ در میان‌ اهل‌ هوا، باباها و ماماها موظف‌ به‌ تعیین‌ و معرفی‌ جانشین‌ برای‌ خود در زمان‌ حیات‌ هستند.
اگر بابا، یا مامایی‌ جانشین‌ برای‌ خود تعیین‌ نکند و بمیرد، اهل‌ هوا دور هم‌ گرد می‌آیند و در مجلسی‌ عمومی‌، از میان‌ مبتلایان‌ سیاه‌، جانشینی‌ برای‌ او برمی‌گزینند.
[۴۱] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۴۲] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.



بادزدگی‌ نوعی‌ بیماری‌ روان‌ رنجوری‌ شناخته‌ شده‌ است‌.
اهل‌ هوا در چهار چوب‌ یک‌ نظام‌ اعتقادی‌ ابتدایی‌ طبیعت‌ و علل‌ بروز این‌ بیماری‌ و اسباب‌ و راه‌های‌ درمان‌ آن‌ را پیش‌بینی‌ کرده‌، و به‌ دست‌ آورده‌اند.
به‌ پنداشت‌ آنان‌، پزشک‌ و دارو و دعا و تعویذ و طلسم‌ نمی‌توانند بیماری‌ کسانی‌ را که‌ جن‌ یا باد، بیمار و هواییشان‌ کرده‌، درمان‌ کنند.
چاره درمان‌ این‌ بیماران‌ به‌ دست‌ باباها و ماماها (مردان‌ و زنان‌ِ جادو پزشک‌ و متخصص‌ درمان‌ بادزدگی‌) است‌.
[۴۳] یادداشت‌های مؤلف.

جن‌زدایی‌۱ عموماً به‌ دو صورت‌ پایا۲ و گشتاری‌۳ انجام‌ می‌گیرد.
در جن‌زدایی‌ پایا، بیمار جن‌زده‌ کاملاً شفا می‌یابد و به‌ حالت‌ عادی‌ بازمی‌گردد.
در جن‌زدایی‌ گشتاری‌، دگرگونی‌ آشکاری‌ در بیمار رخ‌ می‌دهد و در هویت‌ او تغییری‌ پدید می‌آید.
اهل‌ هوای‌ ایران‌، همه‌ از گروه‌ جن‌ْ بادزدگان‌ گشتاری‌ یا استحاله‌ یافته‌ هستند که‌ پس‌ از اجرای‌ مراسم‌ جن‌زدایی‌ روی‌ آن‌ها، هویتشان‌ تغییر کرده‌، و به‌ جرگه اهل‌ هوا و گروه‌ جادوپزشکان‌ یا جن‌بادزُدایان‌ پیوسته‌اند.
[۴۴] یادداشت‌های مؤلف.
[۴۵] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

هرگاه‌ اعمال‌ جادوپزشکان‌ در پیاده‌ کردن‌ جن‌ْباد از مرکبش‌ و بیرون‌ راندن‌ آن‌ از تن‌ بیمار مؤثر نیفتد، بیمار را به‌ حال‌ خود وا می‌گذارند.
بیماری‌ این‌ نوع‌ بادزدگان‌ را مردم‌ از جانب‌ خدا و بی‌ دارو و درمان‌ می‌انگارند و این‌ بیماران‌ را اصطلاحاً «تَهْرَن‌» می‌نامند و از آبادی‌ و جمع‌ مردم‌ جامعه‌ دور نگه‌ می‌دارند.
[۴۶] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۴۷] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۸-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

در میان‌ اقوامی‌ که‌ باور به‌ جن‌زدگی‌ و باد یا زار پنداری‌ رواج‌ دارد، برای‌ احضار و تسخیر باد یا جن‌ و یا روح‌، مراسمی‌ برپا می‌کنند که‌ عموماً شکل‌ نمایشی‌ دارد.
مراسم‌ معمولاً با انداختن‌ سفره‌، عرضه خوراک‌ و قربانی‌، روغن‌ مالی‌ بر بدن‌ بیمار، کوبش‌ طبل‌ یا دهل‌، نواختن‌ برخی‌ سازهای‌ بادی‌ و زهی‌ و حرکت‌ها و رقص‌ های‌ آیینی‌ همراه‌ با هیجان‌ همراهند.
[۴۸] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۸-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۴۹] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.


۹.۱ - آداب و اعمال

جادو پزشکان‌ اهل‌ هوا نیز برای‌ پایین‌ و زیر آوردن‌ باد از مرکبش‌، و رهانیدن‌ بیمار از آزار جن‌ْباد، مجالسی‌ برپا می‌کنند و آداب‌ و اعمالی‌ انجام‌ می‌دهند.
این‌ آداب‌ و اعمال‌ در ۳ مرحله‌: در حجاب‌ نگهداشتن‌ بیمار ، احضار جن‌ْ باد، و تسخیر باد و پایین‌ آوردن‌ آن‌ از مرکب‌ در مجلسی‌ به‌ نام‌ «مجلس‌ بازی‌» اجرا می‌گردد.
[۵۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۲ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۱] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۵-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۲] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۳] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

حالت‌ هیجان‌ و جذبه‌ را جن‌زدایان‌ از راه‌های‌ فیزیکی‌، روانی‌ و دارویی‌ در بیماران‌ جن‌زده‌ پدید می‌آورند.
همگانی‌ترین‌ شیوه‌ها، بمباران‌ حسی‌، یعنی‌ تشدید و تحریک‌ با محرک‌های‌ بیرونی‌، و محروم‌سازی‌ حسی‌، یعنی‌ کم‌ کردن‌ تحریکات‌ بیرونی‌ و یا کاربرد یکی‌ از این‌ دو شیوه‌ به‌ تناوب‌ است‌.
فنون‌ بمباران‌ حسی‌ شامل‌ آوازخوانی‌، وردخوانی‌، طبل‌ کوبی‌، کف‌ زدن‌، رقص‌های‌ یکنواخت‌، بویاندن‌ بخور و رایحه‌های‌ مختلف‌ و بازی‌ با نور و تکرار صحنه‌های‌ تاریک‌ و روشن‌ است‌.

۹.۲ - در ایران

در ایران‌ ، بیماران‌ جن‌زده‌ را بیش‌تر با شیوه بمباران‌ حسی‌ به‌ هیجان‌ و جذبه‌ در می‌آورند و او را از چنگال‌ جن‌ باد رها می‌سازند.
در بیش‌تر مجالس‌ بادزدایی‌، زنان‌ و مردان‌ با هم‌ شرکت‌ می‌کنند.
در مجلس‌ هر باد، طبل‌ و دهل‌ و ساز مخصوص‌ همان‌ باد را به‌ کار می‌برند.
این‌ سازها برای‌ هر یک‌ از اهل‌ هوا و منسوبان‌ به‌ باد، مقدس‌ و محترم‌ است‌.
[۵۴] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۵] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۶، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

مجالس‌ مربوط به‌ بادهای‌ مسلمان‌ ، مانند «نوبان‌» را با سلام‌ و صلوات‌ و یاد و نام‌ خدا و حضرت‌ رسول‌ و ائمة اطهار آغاز می‌کنند.
در مجالس‌ بادهای‌ کافر، مانند زار، از ذکر نام‌ خدا و رسول‌ و ائمه‌ پرهیز می‌کنند و یاد مقدسان‌ را مانع‌ زیر آمدن‌ بادها می‌انگارند.
[۵۶] غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۵۴، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۷] غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۷۵، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۵۸] غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۷۷، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

انداختن‌ سفره‌ و چیدن‌ خوراک‌های‌ گوناگون‌ و گیاهان‌ خوشبو و میوه کُنار و خرما و گوشت‌ و خون‌ روی‌ سفره‌،
[۵۹] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۳ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
قربانی‌ کردن‌ بز و ریختن‌ خون‌ آن‌ و خوردن‌ خون‌ قربانی‌، بخور دادن‌ و ریختن‌ برخی‌ گیاهان‌ گندزُدای‌ از جمله‌ اعمال‌ بایسته‌ در این‌ مجالس‌ است‌.
[۶۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۳ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۶۱] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۹، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
[۶۲] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.


۹.۳ - نیازخواهی‌

بادها برای‌ رها کردن‌ میزبانان‌ یا مرکبهای‌ خود توقعات‌ و خواسته‌های‌ مختلفی‌ دارند که‌ بیماران‌ بایستی‌ آن‌ها را برآورده‌ کنند.
نیازها و خواسته‌های‌ ارواح‌ یا جن‌ْ بادها با هم‌ فرق‌ می‌کنند و در همه‌ جا یکسان‌ نیستند.
در ایران‌، بادها برای‌ پایین‌ آمدن‌ از مرکب‌ خود توقعات‌ و خواسته‌هایشان‌ را از زبان‌ باباها، یا ماماها بیان‌ می‌کنند.
توقعات‌ و خواسته‌های‌ بادها را می‌توان‌ به‌طورکلی‌ به‌ دو دسته عمومی‌ و اختصاصی‌ تقسیم‌ کرد: گرفتن‌ مجلس‌، انداختن‌ سفره‌، ریختن‌ خون‌ قربانی‌
[۶۳] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
از نیازها و خواسته‌های‌ عمومی‌؛ و لباس‌های‌ حریر، خیزران‌، خلخال‌ طلا ، شال‌ گردن‌ و...از خواسته‌های‌ خصوصی‌ بادها هستند.
[۶۴] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۶۵] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۶۶] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۶۷] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۰، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
[۶۸] علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۲، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.

بیمار جن‌زده‌، پس‌ از مراسم‌ جن‌زدایی‌، تا زمانی‌ که‌ از روح‌ یا بادی‌ که‌ در درونش‌ خانه‌ کرده‌، فرمان‌ ببرد و خواسته‌هایش‌ را برآورده‌ کند، از آزار و گزند روح‌ یا باد در امان‌ می‌ماند و از او محبت‌ می‌بیند و زمانی‌ که‌ از فرمان‌ روح‌ سر باز زند، بحران‌ جن‌زدگی‌ دوباره‌ باز می‌گردد و او را دچار لرزش‌ و لقوه‌ می‌کند.
در این‌ هنگام‌، برپایی‌ مراسم‌ دیگری‌ برای‌ احضار روح‌ و جن‌زدایی‌ از او لازم‌ می‌آید.


رعایت‌ برخی‌ مطهرات‌ و محرّمات‌ برای‌ هر یک‌ از اعضای‌ جرگه اهل‌ هوا بایسته‌ است‌.
پوشیدن‌ لباس‌ سفید و پاکیزه‌، شست‌ و شوی‌ مرتب‌ خود و عطرآگین‌ کردن‌ بدن‌ از جمله شایست‌ها؛ دست‌ زدن‌ به‌ مرده انسان‌ و حیوان‌ ، دست‌ زدن‌ به‌ نجاسات‌ و آلوده‌ کردن‌ خود، پوشیدن‌ لباس‌ کثیف‌ و آلوده‌، آشامیدن‌ باده‌، نزدیکی‌ کردن‌ با نامحرم‌ ، دست‌ زدن‌ به‌ کارهای‌ ناروا و خلاف‌، آزار رساندن‌ و صحبت‌ کردن‌ در برخی‌ از مجالس‌، مانند مجلس‌ زار، از جمله ناشایست‌ها به‌ شمار می‌روند.
[۶۹] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۷۰] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.

به‌ کار نبستن‌ این‌ مطهرات‌ و محرمات‌ نه‌ تنها خشم‌ روح‌ْ بادها را برمی‌انگیزاند و آن‌ها را به‌ آزار رساندن‌ و رنجاندن‌ مرکب‌های‌ خود وا می‌دارد، بلکه‌ موجب‌ می‌شود که‌ آن‌ها را مجازات‌ کنند.
[۷۱] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۷۲] غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۲۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.



(۱) محمدحسین‌ بن‌ خلف‌ تبریزی‌، برهان‌ قاطع‌، به‌ کوشش‌ محمدمعین‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
(۲) ابراهیم پورداود، تعلیقات‌ بر یشتها، به‌ کوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، ۱۳۴۷ش‌.
(۳) محمدکاظم توکلی‌، مسلمانان‌ مورو، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
(۴) هاشم رسولی‌، حواشی‌ بر اصول‌ کافی‌ کلینی‌، تهران‌، انتشارات‌ علمیه اسلامیه‌.
(۵) علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
(۶) عبدالحسین زرین‌کوب‌، «جن‌»، سخن‌، تهران‌، ۱۳۳۹ش‌، س‌ ۱۱، شم ۸ -۹.
(۷) غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
(۸) زکریا قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌، به‌ کوشش‌ نصرالله‌ سبوحی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
(۹) محمد معین‌، مزدیسنا و ادب‌ پارسی‌، تهران‌، ۱۳۳۸ش‌.
(۱۰) یادداشت‌های‌ مؤلف‌.


۱. ابراهیم پورداود، تعلیقات‌ بر یشتها، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۸، به‌ کوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، ۱۳۴۷ش‌.
۲. ابراهیم پورداود، تعلیقات‌ بر یشتها، ج۲، ص۱۳۶- ۱۳۷، به‌ کوشش‌ بهرام‌ فره‌وشی‌، تهران‌، ۱۳۴۷ش‌.
۳. محمد معین‌، مزدیسنا و ادب‌ پارسی‌، ج۱، ص۴۳، تهران‌، ۱۳۳۸ش‌.
۴. زکریا قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌، ص۳۷۹-۳۸۰، به‌ کوشش‌ نصرالله‌ سبوحی‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
۵. هاشم رسولی‌، حواشی‌ بر اصول‌ کافی‌ کلینی‌، ج۴، ص۳۶۲، تهران‌، انتشارات‌ علمیه اسلامیه‌.
۶. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۷. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۲ -۵۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۸. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۹. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۲۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۱. محمدحسین‌ بن‌ خلف‌ تبریزی‌، برهان‌ قاطع‌، ذیل‌ دیوباد، به‌ کوشش‌ محمدمعین‌، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
۱۲. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۳. محمدکاظم توکلی‌، مسلمانان‌ مورو، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، تهران‌، ۱۳۶۱ش‌.
۱۴. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۳۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۵. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۶. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۲، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۱۷. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص‌۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۸. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص‌۳، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۱۹. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۲ -۶۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۱. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۰ -۸۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۲. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۳. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸-۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۴. یادداشت‌های مؤلف.
۲۵. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۱ -۸۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۶. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۷. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۸. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۲۹. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۲۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۳۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۸۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۱. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۶-۴۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۲. یادداشت‌های مؤلف.
۳۳. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۳۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۴. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۷، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۵. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۶. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۹۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۳۷. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۳۸. عبدالحسین زرین‌کوب‌، «جن‌»، ج۱، ص۹۴۷، سخن‌، تهران‌، ۱۳۳۹ش‌، س‌ ۱۱، شم ۸ -۹.
۳۹. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸-۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۱. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۲. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۳. یادداشت‌های مؤلف.
۴۴. یادداشت‌های مؤلف.
۴۵. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۰، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۶. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۸، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۷. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۸-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۸. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۸-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۴۹. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۵۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۲ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۱. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۵-۷۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۲. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۳. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۴. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۷۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۵. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۶، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۵۶. غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۵۴، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۷. غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۷۵، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۸. غلامحسین ساعدی‌، ج۱، ص۷۷، اهل‌ هوا، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۵۹. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۳ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۳ -۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۱. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۹، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۶۲. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۸، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۶۳. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۴. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۵. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۶، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۶. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۶۳، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۶۷. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۰، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۶۸. علی ریاحی‌، زار و باد و بلوچ‌، ج۱، ص۱۲، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌.
۶۹. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۴۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۷۰. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۵۴، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۷۱. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۱۹، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۷۲. غلامحسین ساعدی‌، اهل‌ هوا، ج۱، ص۱۲۱، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اهل هوا»، ج۱۰، ص۴۱۵۶.    


رده‌های این صفحه : سحر و جادو | کلام




جعبه ابزار