اهل بیوتات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَهْل بُیوتات، عنوانی برای بازماندگان خاندانهای کهن ایرانی در دورۀ اسلامی و نیز اشراف و نجبای برخی طوایف
عرب و غیر عرب بود.
اهل بیوتات که در منابع به صورتهای اهل البیوت، اهل البیتات و اصحاب البیوتات نیز آمده.
ظاهراً ترجمۀ عربی واژۀ ویسپوهْران در فارسی میانه است. این واژه در خط پهلوی با هُزوارش (واژگان آرامی الاصل که به خط پهلوی نوشته میشد، ولی معادل پهلوی آنها به تلفظ درمیآمد) بربیتان نشان داده شده است. در سنگنوشتۀ حاجیآباد (به زبان پهلوی کتیبهای)، آنجا که
شاپور اول (سل ۲۴۰-۲۷۰م) طبقات اعیان را نام میبرد، ویسپوهران پس از شهریاران (شاهان تابع شاهنشاه) و پیش از بزرگان (وزرگان)، یعنی در مرتبۀ دوم قرار گرفته است. این طبقه، شامل نجبای عالیرتبه و شاید همان ۷خاندان کهن ایرانی بودند
که به گفتۀ
بیرونی در روز دوم
عید نوروز همراه دهقانان به حضور پادشاه بار مییافتند، درحالی که روز اول مخصوص عموم مردم بود.
اینان همچنین از پرداخت
خراج سرانه نیز معاف بودند.
به روایت
طبری اهل بیوتات در قتل شاپور سوم (سل ۳۸۳-۳۸۸م) مشارکت داشتند.
پس از فتح
ایران به دست عربهای
مسلمان، اهل بیوتات در حفظ و انتقال فرهنگ و سنتهای ایرانی و نیز نظام دیوانی ساسانی نقش بسزایی ایفا کردند. نقش اخیر اینان به ویژه از آنجا پیداست که در بعضی منابع از اهل بیوتات عمدتاً به عنوان رؤسا و مدیران امور دیوانی یاد شده است.
مسعودی میگوید که در ۳۰۳ق/۹۱۵م نزدِ یکی از اهل بیوتات، کتاب بزرگی مشتمل بر اخبار پادشاهان، و سیاستهای پارسیان دیدم که در سایر کتابهای ایشان مانند خداینامه، آییننامه و گاهنامه، دیده نمیشود.
به گفتۀ
ابن حوقل،
در میان اهالی
فارس، سنتی پسندیده وجود داشت که به اهل بیوتات قدیم نکویی میکردند و ایشان را مقدم میشمردند و گروهی از آنان (مانند مدرک، احمد و فضل)، کارهای دیوانی را از روزگاران قدیم تا آن ایام (سدۀ ۴ق/۱۰م) به میراث داشتند.
اصطلاح اهل بیوتات نه تنها به طبقۀ ویسپوهران و یا بازماندگان آنان در دورۀ اسلامی، بلکه به خاندانهایی از عربها و دیگر ایرانیان و غیره نیز اطلاق میشد.
به گفتۀ
ابوالفرج اصفهانی اهل بیوتات، طوایفی از اعراب بهشمار میرفتند که بعد از
بنیهاشم به شرافت و بزرگی نامبردار بودند و به ۳ یا به قولی دیگر ۴ بیت تقسیم میشدند.
امام علی (علیهالسّلام) به
مالک اشتر سفارش میکند که عاملان خود را از میان صالحان از جمله اهل بیوتاتِ صالح برگزیند.
خلفای اموی، همواره اهل بیوتات عرب را محترم میداشتند و امتیازات و حقوق ویژهای برای آنان برقرار میکردند؛ اما در زمان خلافت
عباسیان به ویژه پس از کشته شدن امین (۱۹۸ق/۸۱۴م) و ضعف عربگرایی، جایگاه اهل بیوتات عرب نیز متزلزل شد و سرانجام در خلافت
معتصم (۲۱۸-۲۲۷ق/۸۳۳-۸۴۲م) از امتیازات پیشین محروم شدند.
با این همه، اخبار پارهای منابع حاکی از آن است که از آن پس نیز برخی امرا، وزرا و دولتمردان خلافت و حکومتهای تابع آن، اهل بیوتات عرب را بزرگ میداشتند و به زیردستان خود نیز سفارش میکردند که به ایشان نکویی و بخشش کنند.
(۱) ابنحوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۳۹م.
(۲) ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
(۳) اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
(۴) بهار، محمدتقی، تعلیقات بر تاریخ سیستان، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۵) بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به کوشش زاخاو، لایپزیگ، ۱۹۲۳م.
(۶) تنوخی، محسن، فرج بعد از شدت، ترجمۀ کهن حسین بن اسعد دهستانی، به کوشش اسماعیل حاکمی، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۷) دینوری، احمد، الاخبارالطوال، به کوشش عبدالمنعم عامر و جمالالدین شیال، قاهره، ۱۹۶۰م.
(۸) رودراوری، محمد، ذیل تجارب الامم، به کوشش، آمدرز، قاهره، ۱۳۳۴ق/۱۹۱۶م.
(۹) زیدان، جرجی، المؤمنات الکاملة، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۱۰) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری.
(۱۱) قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به کوشش جلالالدین محدث ارموی، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۲) کریستنسن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، تهران، ۱۳۵۱ش.
(۱۳) کریستنسن، آرتور، وضع ملت و دولت و دربار در دورۀ شاهنشاهی ساسانیان، ترجمۀ مجتبیٰ مینوی، تهران، ۱۳۱۴ش.
(۱۴) مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۹۳م.
(۱۵) نولدکه، تئودُر، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، ترجمۀ عباس زریاب، تهران، ۱۳۵۸ش.
(۱۶) نهجالبلاغه، ترجمۀ جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۱۷) Dozy، R، Supplément aux dictionnaires arabes، Beirut، ۱۹۶۸.
(۱۸) Mackenzie، D N، » Shapur’s Shooting «، Bulletin of the School of Oriental and Afrrican Studies، London، ۱۹۷۹، vol XLI.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «اهل بیوتات»، شماره۵۴۱۴.