انواع اضطراب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انواع اضطراب، یکی از مباحث مطرح در
آسیبشناسی روانی در علم
روانشناسی بوده که از انواع
اضطراب و ویژگیهای هرکدام بحث میکند. ما در این مقاله به بررسی مختصر هریک از انواع
اضطراب میپردازیم.
اضطراب، به معنای ناآرامی است و به یک حالت عاطفی گفته میشود که مشخصه آن،
احساس ناامنی است. این حالت، اغلب با دلهره و تشویش اشتباه میشود، لیکن وجه تمایز آن، فقدان تغییرات فیزیولوژیکی چون احساس خفگی، عرق کردن و ازدیاد ضربان نبض که از نشانههای مشخص دلهره به شمار میرود، میباشد.
این اختلال، به صورت یک ناراحتی کم و بیش دائم در سطح روانی، جسمانی و یا ارتباطی آشکار میشود. در کودکانی که دارای این اختلال هستند، حالت مفرط و بازخوردهای دفاعی مشاهده میشود. این کودکان به آسانی از جا میجهند و تظاهرات بدنی متعددی مانند
اختلالهای خواب و به خصوص
بیخوابی، بیاشتهایی، اختلالهای هضمی، تنفسی یا قلبی را از خود نشان داده و به ندرت از احساس
اضطراب شکایت میکنند.
این
اضطراب، چندین بار در روز و گاهوبیگاه بروز میکند. مدت آنها محدود و آغاز و پایانشان ناگهانی است. در اکثر مواقع، این واکنشها در برابر رویدادی ناگهانی یا موقعیتی خاص (مرگ یکی از خویشاوندان یا دوستان،
تجربه جنسی و مشکلات تحصیلی) بروز میکند.
فروید،
اضطرابی را که ناشی از خطر واقعی بیرونی است، "
اضطراب واقعی" نامید. او معتقد بود که
اضطراب عینی و واقعی، همان عکسالعمل واقعبینانه در مقابل خطرات ناشی از محیط است.
اضطراب واقعی، ممکن است به عنوان ترس توصیف شود که این ترس، همان عکسالعمل تطبیقی است که در بیشتر موقعیتها،
هوشیاری و توانایی فرد را در مقابل خطر افزایش میدهد.
یکی از انواع بسیار جالب
اضطراب که شایسته مطالعه و درک میباشد، نوعی است که "
سورن کییرکهگارد"، فیلسوف دانمارکی آن را توصیف کرده است. کییرکهگارد،
اضطراب کلی را درباره شرایط زندگی خود طرح کرد که "
اضطراب وجودی" نام گرفته است.
اضطراب وجودی را میتوان در پرسشهایی از این قبیل یافت، که: «به کجا میروم؟» «که هستم؟» «میخواهم با زندگیام چه کار کنم؟».
اضطرابی است که فروید آن را زاده
تعارضهای روانی یا هیجانی نامید.
در
نظریه روانکاوی، به
اضطراب مربوط به از دست دادن شیء مورد علاقه و جدایی که با رشد و پیدایش
ایگو همزمان است، گفته میشود. در برخی از نظریهها، این
اضطراب بعد از تولد شروع میشود و منشا تمام
اضطرابها است.
اضطرابی است که فروید آن را مربوط به پسیکونوروزها میداند. کودک در ضمن رشد یاد میگیرد که وقوع موقعیتهای تروماتیک
را پیشبینی نموده و نسبت به این احتمال پیشاپیش و قبل از اینکه موقعیت به شکل تروماتیک
اضطراب درآید، به
اضطراب واکنش نشان دهد.
اضطرابی است که خانم "
کارن هورنای" برای
احساس تنهایی و
درماندگی در مقابل دنیای بالقوه خصومتآمیز بهکاربرده است.
این نوع
اضطراب به انجام وظیفه مربوط بوده و بهویژه در ارتباط با کسانی که نگران
عملکرد جنسی خوب خود هستند، بهکار میرود. چنین
اضطرابی با احساس لذت تناقض دارد و به همین دلیل موجب ناتوانی شخص در عمل جنسی میگردد.
اضطرابی است ناشی از یک اختلال عضوی معلوم که با درد جسمی همراه است. این
اضطراب در حالت رویا با
مکانیسمهای انکار،
تغییر شکل و
جابجایی، به حداقل میرسد.
فروید، در ابتدا معتقد بود که
اضطراب با تغییر شکل دادن
لیبیدو (انرژی روانی) که به گونهای دیگر قابل تخلیه نیست، پدید میآید. ولی بعدها این عقیده را کنار گذاشت و اعتقاد پیدا کرد که هر زمان که روان، زیر بار محرکهایی که نه قابل تسلط و نه تخلیه هستند، درمیماند،
اضطراب بهطور خودبهخودی ظاهر میشود. این
اضطراب خودکار، ممکن است در مقابل محرکهای درونی و برونی ظاهر شود.
اصطلاحی است که فروید، گاهی آن را به جای
اضطراب نوروتیک بهکار برده است.
اضطراب نوروتیک،
اضطرابی است که به منبع نامعلومی مربوط میشود.
اضطرابی است که شخص از آن آگاه است.
یک اصطلاح روانکاوی برای
اضطراب ناشی از
ترس از حمله خصمانه دیگران است.
در نظریه روانکاوی،
اضطرابی است که از تهدیدهای
سوپر ایگو (فرامن) ناشی میشود.
ممکن است علائم این
اضطراب، مستقیما به یک رویداد مشخص مثل: تجربه تهدید به اخراج شدن یا نگرانی درباره سلامتی مربوط باشند. در بیشتر این موارد، علائم
اضطراب با گذشت زمان کاهش مییابند.
اصطلاحی است که برای توصیف واکنش افراطی به
اضطراب مزمن وضع شده است. علایم این
اضطراب با علایم سایر اختلالات ناشی از
اضطراب مشابه هستند با این تفاوت که تا وقتی که پاسخ به
اضطراب چندان بارز نباشد، این علایم نادیده گرفته میشوند.
به نوعی احساس مبهم و گسترده اطلاق میشود که در آغاز ممکن است به اشیاء، رویدادها و موقعیتهای خاص مربوط نباشد. این اختلال، نه به محتوای فکری وابستگی داشته و نه به صورت علایم جانشین تظاهر میکند. این نوع
اضطراب از خصوصیات
نوروز اضطراب است.
ویژگیهای اصلی این
اضطراب، بروز
خاطرات عودکننده و مزاحم و یا
کابوسهای تکرارشونده است که همراه بازآفرینیهای تجسمی واضح یا بدون چنین بازآفرینیهایی است.
یک اصطلاح روانکاوی برای
اضطراب ناشی از تهدید واقعی یا خیالی برای کنشهای جنسی فرد است. این اصطلاح به تهدیدهای سمبولیک مربوط است نه تهدید به آلت تناسلی فیزیکی.
فرد مبتلا به این
اضطراب،
حملههای ناگهانی وحشتزدگی را که به هیچ موضوعی ارتباط ندارد، تجربه میکند. بیمار ممکن است بگوید: «یک دفعه، بیدلیل احساس میکنم، دارم میمیرم».
در این نوع
اضطراب، بیمار میداند که از چه میترسد، زیرا از یک مساله اختصاصی مانند: سگ، امتحان یا رانندگی در هراس است. اما این
ترس، یا ظاهرا معنایی ندارد و یا شدت آن تناسبی با موضوع ندارد.
در این نوع
اضطراب، شخص احساس میکند که مجبور است به یک رفتار بیمعنی و تکراری دست بزند یا یک
فکر وسواسی و دائمی با ماهیتی ناخوشایند دارد.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «انواع اضطراب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۱۱.