• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الرحلة إلی مصر و السودان و الحبشة (کتاب)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



کتاب الرحلة الی مصر و السودان و الحبشه بخشی از سیاحت نامه ده جلدی جهانگرد مشهور اولیا چلپی است که حسین مجیب المصری آن را به زبان عربی بازگردانده است.



نام اولیا چلبی را به مکتب جغرافی شناسان عرب باید افزود، کتاب جالب و کم نظیر او به مکتب قدیم اسلامی وابسته است و اثری از آشنایی با اندیشه‌های جغرافیایی اروپایی ندارد؛ و از این لحاظ نقطه مقابل حاجی خلیفه، معاصر کهنسال خویش است. اولیا چلبی از جمله کسانی بود که مسیر قدیم و نو را آشکار درهم آمیخت. مقایسه چلپی با ابن بطوطه دور از صحت نیست؛ ولی باید دامنه سفرهای او چون ابن بطوطه گسترده نبود و در جهت شرق از عراق دورتر نرفت. البته به لحاظ جغرافیایی مسلما از ابن بطوطه مطلع تر و کتاب خوانده تر بوده و بیشتر از او منابع مکتوب به کار برده است. مطالبی که وی در ضمن گزارش خود از سفر به دست می‌دهد، بسیار پراکنده و ناهماهنگ است؛ ولی در عوض از اسلاف خود مطالب جالبی می‌آورد که خالی از خرافات نیست؛ اما محیط تربیت او را به کمک آن می‌توان شناخت. افراد خاندان وی معمولا عمر دراز داشته‌اند. جد او یکصد و چهل سال بزیست و پدرش، درویش محمد، جواهری دربار سلطان بود و در چند لشکرکشی همراه سلطان سلیمان قانونی بود و به ده سلطان خدمت کرد و به سال ۱۶۴۸ م/ ۱۰۵۸ ق در سن ۱۱۷ سالگی درگذشت. سفرهای او از سال ۱۶۳۱ م/ ۱۰۴۱ ق، که به گردش در محلات و حومه قسطنطیه می‌رفت، آغاز شد و بعدها جلد اول سفرنامه مفصل و ده جلدی خود را که گزارش چهل و یک سال سفر را غالبا به شکل یادداشت روزانه نیز در بر دارد، بدان اختصاص داد. گزارش وی به صورت قصه‌های مفصل در آمده که ضمن آن از سختی‌ها و تجربه‌های سفر سخن می‌گوید. از مایه‌های تخیلی نیز به دور نیست. از دقتی کم نظیر برخوردار است که از روی آن می‌توان خط سیرش را که گاه در لباس امام جماعت یا مؤذن سپاه و زمانی چون دبیر بزرگان دربار و گاهی چون فرستاده خاص آنان به پایتخت سفر می‌کرده، دنبال کنیم. سفر او را به ایران ، قفقاز ، بغداد ، سوریه ، مکه ، مصر ، جنوب روسیه ، بوسنی ، اتریش ، مجارستان ، و بلکه به عمق آلمان و محتملا به هلند و سوئد و لهستان کشانید. آخرین تاریخی که در سفرنامه وی آمده است، سال ۱۶۷۸ م/ ۱۰۸۹ ق است و می‌توان فرض کرد که کمی پس از آن و به سال ۱۶۷۹ م/ ۱۰۹۰ ق وفات یافته و چون دیگر اسلاف خود عمر دراز نداشته است. پس از حاجی خلیفه که بزرگترین جغرافی شناس قرن هفدهم میلادی/ یازدهم هجری در شرق می‌باشد، چلپی به عنوان شخصیت دوم در این قلمرو شناخته می‌شود و برخی او را ابن بطوطه ترک نامیده‌اند.
[۱] الرحلة إلى مصر و السودان و الحبشة، تعريب حسين مجيب مصرى، ج‌۱، ص۳۷.



این اثر که در دو مجلد به چاپ رسیده است، در سیاحت نامه، بخشی از جلد نهم و تمام جلد دهم می‌باشد. این اثر از بهترین سفرنامه‌های دوره امپراتوری عثمانی است و درباره تاریخ ، جغرافیا ، رسوم و فرهنگ عامیانه سرزمین‌هایی که وی از آنها بازدید کرده است، اطلاعات گرانبهایی به دست می‌دهد. کتاب از یک مقدمه، ۷۳ فصل و یک خاتمه تشکیل شده است. ۵۳ فصل در مجلد اول و مابقی در جلد دوم آمده است. در مقدمه، شرح حال چلبی و مطالبی درباره شیوه نگارش و مطالب کتاب آمده است. فصل‌ها نیز مشتمل بر بخش‌های مختلف است. ادبیات کتاب، ادبیات نوشتاری نیست، بلکه حالت گفتاری دارد. چلبی، مانند شعرا از زبان دشوار استفاده نکرده، بلکه مطالبش را به همان زبان عامیانه نوشته است.


۱. سیاحتنامه وی، حاصل اسفار اولیا چلپی و بزرگترین مجموعه سفرنامه‌ای ترکی است که تاکنون همه یا بخش‌هایی از آن به ده زبان برگردان شده است. علاقه شخصی چلبی چنان بود که درباره هر چیز، به دنبال دانش بی اندازه بود و تا آخر کار می‌رفت و حتی به خیال بافی هم می‌افتاد. وی مطیع فرهنگ خودی بود و درباره فرهنگش اعتماد به نفس کافی داشت و با همین اعتماد بود که نزد اجانب و خارجی‌ها می‌رفت و کارهای آنان را ثبت می‌کرد و در ضمن موضع مسلط خود را داشت. وی به کلیساها می‌رفت و متون مسیحیان را رونویسی می‌کرد. حتی در خانه اش برای آن دسته افراد، شراب و مخدرات آماده می‌کرد و دوستی اش را با آنان دوام می‌بخشید. وی برای این گونه برخوردها که با آن دسته از افراد داشت، باید تحمل زیادی می‌کرد. اخبار غیبی ، رؤیاهای شگفت، ستایش از خود یا نقل عجایب و غرایب را برای آن نوشته است تا خواننده را به خود جلب کند. طنز در این کتاب جایگاه بالایی دارد و روح کتاب بر این اساس است.
۲. نکته دیگری که باید بدان توجه داشت، این است که در این سیاحتنامه، معلومات فراوانی در تاریخ و جغرافیا می‌توان به دست آورد؛ اما مهمترین چیز، بیان ذهنیت آن روز عثمانی، به خصوص نسبت به کشورهای خارجی است که به طور کامل برای ما تصویر کرده است. وی به درون مدارس رفته و به وصف آنها پرداخته است. از علما به گونه‌ای سخن می‌گوید، که اکنون ما می‌توانیم سطح علمای و مدارس آنان را دریابیم.
۳. به نظر می‌رسد او هم مانند ابن بطوطه و ابن جبیر ، تدوین نهایی سیاحتنامه را پس از سفر انجام داده، گرچه برخی بخش‌ها را همان لحظه نوشته است. البته نوشته‌ها همه از خود اوست، نه کس دیگر و به همین دلیل زبانی روان و مردمی دارد. در این کتاب، از هنر تصویرگری قصه‌ای استفاده شده است. وی در این وصف‌ها گاه از منابعی استفاده کرده که از برخی نام برده و از برخی دیگر نام نمی‌برد. در این باره تحقیقاتی هم صورت گرفته است. بسا درباره هر شهر ، از بزرگان یا استادانی یا حتی منابع رسمی اطلاعاتی گرفته باشد. در سیاحتنامه شاهدیم که حاکمان شهر معمولا از وی استقبال گرمی صورت داده و او را میزبانی کرده‌اند.
۴. مهم‌ترین ویژگی این کتاب، ثبت عقاید عامیانه است. وی هر آنچه را از مردم در باره جایی می‌شنیده، ثبت می‌کرده است. این باور، بسا که در طول زمان به هر دلیل از میان رفته باشد. این اثر دایرة المعارف شگفت است، که به نوعی می‌توان آن را با سفرنامه شاردن مقایسه کرد.


دکتر محمد حرب بر این کتاب مقدمه زده است. این اثر ارزشمند، بارها به زبان ترکی عثمانی و زبان لاتین چاپ گردیده است. مهم‌ترین نسخه خطی برجای مانده از او، در چهار جلد، در موزه توپقاپی سرای، در قسمت روان به شماره ۱۴۵۷ نگهداری می‌شود. یک نسخه هم به خط مؤلف وجود دارد (و پذیرفته شده که از خود چلبی است) و آن در توپقاپی سرای به شماره ۳۰۴، در قسمت بغداد نگهداری می‌شود. پایان نامه‌ای در سال ۱۹۹۴ درباره این نسخه از سفرنامه ، نوشته شده است.


۱. الرحلة إلى مصر و السودان و الحبشة، تعريب حسين مجيب مصرى، ج‌۱، ص۳۷.



نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).






جعبه ابزار