اصحاب حجر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
أَصْحاب الحِجْر: (كَذَّبَ أَصْحابُ الحِجْرِ) «
أَصْحاب الحِجْر»
از «
اعلام قرآن» هستند. آنان
قوم سركشى (
قوم حضرت صالح (علیهالسلام)) بودند كه در سرزمينى به نام «
حجر»، زندگى مرفهى داشتند (و خانههاى سنگى محكمى در دل كوهها براى خود مىتراشيدند و در حفاظت آن قرار مىگرفتند).
به موردی
از کاربرد أَصْحاب الحِجْر در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلينَ) «و اصحاب حجر (
قوم ثمود)
پیامبران را تكذيب كردند.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اصحاب حجر عبارتند
از قوم ثمود، يعنى
قوم صالح پيغمبر. و حجر اسم شهرى بوده كه در آن زندگى مىكردهاند، و
قرآن ايشان را جزو جمعيتهايى شمرده كه همه پيغمبران را تكذيب مىكردهاند، با اينكه خود معاصر صالح بودهاند. جهتش هم اين است كه
دعوت همه انبياء به يک چيز بوده، پس اگر كسى يكى
از ايشان را تكذيب كند گويا همه را تكذيب كرده است.
آنان
قوم سركشى (
قوم صالح) بودند كه در سرزمينى به نام «حجر»، زندگى مرفهى داشتند (و خانههاى سنگى محكمى در دل كوهها براى خود مىتراشيدند و در حفاظت آن قرار مىگرفتند). پيامبر بزرگشان «صالح» براى
هدایت آنها مبعوث شد و همچنان كه در آيۀ مورد بحث آمده، اين
قوم، فرستادگان
خدا را تكذيب كردند.
در اين كه اين سرزمين (شهر آنها) در كجا واقع بود، بعضى
از مورخان نوشتهاند شهرى بوده كه در مسير كاروان
مدینه و
شام در يک منزلى «
وادی القری» و در جنوب «
تیمه» قرار داشته است كه امروزه تقريبا اثرى
از آن باقى نيست. اين شهر در گذشته يكى
از شهرهاى تجارى
عربستان بوده و «
بطلمیوس» در نوشتههايش به عنوان يک شهر تجارى
از آن نام برده است، و «
پلین» جغرافیدان رومى
از آن به نام «حجرى» ياد مىكند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله « اصحاب حجر »، ص۴۵۶.