• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اسعد بن زراره

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَسْعَد بن زُرارِه (اسعد الخیر) ابوامامة بن زرارة بن عُدَس خزرجی از تیره بنینجّار و از یکتاپرستان عصر جاهلی بود.



نقل‌ها درباره اسلام وی متفاوت است؛ بنا به نقلی او همراه ذکوان بن عبد قیس به مکه آمد و با شنیدن آوازه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نزد حضرت رفته، مسلمان شد و بر اساس روایت دیگری، وی با ۶‌ یا ‌۸
[۱۱] دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۶.
نفر از مردم مدینه در مکّه و در عقبه با پیامبر (صلی الله علیه و آله) ملاقات کرد و اسلام آورد، به هر روی، وی از نخستین اسلام آورندگان مدینه بود و با تبلیغ او اسلام به آنجا راه یافت.


اسعد در سال بعد با ۱۲ نفر از مردم خزرج به دیدار پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمد و در نخستین بیعت عقبه شرکت کرد و چون حضرت، مصعب بن عمیر را برای تبلیغ اسلام با آنان همراه کرد، وی میزبانی مصعب را به عهده گرفت. اسعد پیش از آمدن مصعب به مدینه و بنا به نقل واقدی، حتی پس از آن، مسلمانان مدینه را در نمازهای پنج‌گانه امامت می‌کرد. وی همچنین نخستین نماز‌ جمعه مدینه را اقامه کرد. اسعد بعد از رواج اسلام در مدینه، با ۷۰ نفر از مسلمانان این شهر به مکّه آمد و در دومین بیعت عقبه شرکت جست.
[۲۶] مسند احمد، ج۴، ص۲۶۸.
بنا به روایتی، وی نخستین کسی بود که با پیامبر بیعت کرد و جزو یکی از نُقبای دوازده‌گانه قرار گرفت. به گفته بلاذری، پیامبر (صلی الله علیه و آله) او را نقیب النقباء قرار داد. شاید به همین جهت، برخی او را رأس النقباء خوانده‌اند. سخنانش در شب بیعت عقبه
[۳۳] مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۶۸.
[۳۴] دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۲.
و هنگام ورود پیامبر (صلی الله علیه و آله) به قبا و مدینه و نیکی‌های او به حضرت حکایت از شدت ایمان و علاقه‌اش به ایشان دارد. وی در مدتی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در قبا بود، همواره به زیارتش می‌آمد و در نمازهای جماعت حضرت نیز شرکت می‌کرد.


پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز به او علاقه فراوانی داشت، به‌طوری که به محض ورودش به مدینه درباره او پرسید
[۳۸] مسند احمد، ج‌۵، ص‌۲۶.
و در بیماری از او عیادت و برای درمانش اقدام کرد. اسعد سرانجام در سال نخست هجرت از دنیا رفت،
[۴۴] تاریخ ابن خیاط، ص‌۲۹.
گرچه آرای دیگری نیز در این‌باره وجود دارد. پیامبر در تجهیز و تشییع جنازه او حاضر شد و بر وی نماز گزارد و‌ این نخستین نماز میّتی بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله) در مدینه به جای آورد. انصار معتقدند وی نخستین مسلمانی است که در بقیع به خاک سپرده شد. او هنگام مرگ، درباره سه دخترش به رسول خدا سفارش کرد و حضرت سرپرستی آنان را بر عهده گرفت. ابن‌حزم، از پسر و نوادگان پسری او نیز نام برده است.


۱.گروهی از یاران پیامبر از جمله اسعد‌ بن زراره، قبل از تغییر قبله از دنیا رفتند. خانواده‌های آنان بر اثر وسوسه برخی علمای یهود از پیامبر درباره نمازهای آنها که رو به بیت المقدس گزارده بودند پرسیدند. در پاسخ آنان این بخش از آیه ۱۴۳ بقره نازل شد: «و ما کانَ اللّهُ لِیُضِیعَ ایمنَکُم اِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحیم» و از ضایع نشدن ایمان آنان خبر داد.
۲. از مقاتل نقل است که ثعلبة بن غنم از قبیله اوس، و اسعد‌ بن زراره از خزرج با یکدیگر به تفاخر برخاستند. ثعلبه گفت: خزیمه ذوالشهادتین و حنظله غسیل الملائکه و عاصم بن ثابت که از دین حمایت کرد و سعد بن معاذ که خداوند به حکم او درباره بنی قریظه راضی شد از ما هستند. اسعد گفت: ابی بن کعب ، معاذ بن جبل ، زید‌ بن ثابت و ابوزید که حامل و حافظ قرآن بودند و سعد‌ بن عباده رئیس و خطیب انصار ، از ما هستند. کارشان به مشاجره کشید و هر یک با خشم، قبیله خویش را به یاری خواسته، دست به سلاح بردند. در پی این ماجرا، آیات ۱۰۲‌ و ۱۰۳ آل عمران بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل شد و آنان را به تقوای الهی، وحدت و همدلی فرا خواند. آنان پس از تلاوت حضرت، با یکدیگر صلح کردند:
[۵۵] کشف الاسرار، ج‌۲، ص‌۲۲۹.
«یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اتَّقوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ ولا تَموتُنَّ اِلاّ و اَنتُم مُسلِمون و اعتَصِموا بِحَبلِ اللّهِ جَمیعًا و لا تَفَرَّقوا و اذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا‌ ...»؛ امّا با توجه به اینکه برخی از افتخارات نقل شده در روایت پیشین، پس از وفات اسعد‌ بن زراره (اوّل هجری) اتفاق افتاده است، نسبت دادن چنین داستانی به او صحیح به نظر نمی‌رسد؛ مثلاً حنظله در احد به شهادت رسید و داستان بنی قریظه و سعد‌ بن معاذ در سال پنجم هجری اتفاق افتاد. بعید نیست این واقعه به سعد برادر اسعد، مربوط باشد که به روایتی از منافقان بوده است.


اسباب النزول، واحدی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ انساب الاشراف؛ البدایة و النهایه؛ تاریخ خلیفة ابن خیاط؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تاریخ الیعقوبی؛ جمهرة انساب العرب؛ دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه؛ روض الانف؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ الطبقات الکبری؛ قصص الانبیاء، راوندی؛ کتاب الطبقات؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ المحبر؛ مسند احمد‌ بن حنبل؛ معالم التنزیل فی التفسیر و التأویل، بغوی؛ المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم.


۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۴۳.    
۲. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۲۰۵.    
۳. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۲۹۳.    
۴. بغدادی، محمد بن حبیب، المحبر، ص‌۲۶۹.    
۵. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص‌۱۶۹.    
۶. ابن جوزی، المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج‌۴، ص۳۰۵.    
۷. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص‌۴۵۶.    
۸. نمری، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص‌۸۱.    
۹. قصص الانبیاء، ص‌۳۲۹‌-۳۳۰.    
۱۰. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص‌۱۶۹.    
۱۱. دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۶.
۱۲. نمری، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص‌۸۱-۸۲.    
۱۳. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابه، ج‌۱، ص‌۲۰۵.    
۱۴. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۲۹۴.    
۱۵. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۳۹.    
۱۶. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۲۹۶.    
۱۷. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص‌۱۷۱.    
۱۸. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ الیعقوبی، ج‌۲، ص‌۳۸.    
۱۹. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۳۹.    
۲۰. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۱، ص۲۴۳.    
۲۱. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۲۹۶.    
۲۲. سهیلی، روض الانف، ج‌۴، ص‌۱۰۰‌-۱۰۱.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۱۰.    
۲۴. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۲۹۹.    
۲۵. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص۳۰۳.    
۲۶. مسند احمد، ج۴، ص۲۶۸.
۲۷. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۴۰.    
۲۸. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۳۰۳.    
۲۹. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص۳۱۳.    
۳۰. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص‌۱۷۲.    
۳۱. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج‌۱، ص‌۲۵۴.    
۳۲. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص‌۴۵۹.    
۳۳. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۲۶۸.
۳۴. دلائل النبوه، ج‌۱، ص‌۳۰۲.
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص‌۱۵۲.    
۳۶. البدایة و النهایه، ج‌۳، ص‌۱۵۹.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری باعلام الهدی، ص‌۱۵۲.    
۳۸. مسند احمد، ج‌۵، ص‌۲۶.
۳۹. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص‌۴۵۸.    
۴۰. نمری، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ج‌۱، ص‌۸۱.    
۴۱. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۳۱۳.    
۴۲. حمیری، هشام بن عبدالملک، السیرة النبویه، ج‌۲، ص‌۳۵۳.    
۴۳. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص۴۵۹.    
۴۴. تاریخ ابن خیاط، ص‌۲۹.
۴۵. ابن خیاط، الطبقات، ص‌۱۵۹.    
۴۶. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص‌۴۵۹.    
۴۷. نمیری بصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه، ج۱، ص۹۶.    
۴۸. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج‌۱، ص‌۲۰۹.    
۴۹. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۳، ص‌۴۵۸‌-۴۵۹.    
۵۰. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص‌۳۴۹.    
۵۱. بغوی، ابومحمد، تفسیر البغوی، ج‌۱، ص‌۱۷۶.    
۵۲. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص‌۴۳.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۱، ص‌۴۱۹.    
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۱۴۳.    
۵۵. کشف الاسرار، ج‌۲، ص‌۲۲۹.
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۲، ص‌۳۵۵.    
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۲.    
۵۸. آل عمران/سوره۳، آیه۱۰۳.    
۵۹. واحدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۳، ص‌۱۰۰۹.    



دانشنامه موضوعی قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اسعد بن زراره».    




جعبه ابزار