ارزیابی درمان آدلری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ارزیابی درمان آدلری، یکی از مباحث مطرح شده در
روانشناسی بوده که در آن، شیوه درمانی
آدلر، تاثیرات، نقاط ضعف و کاربردهای این نوع از درمان بررسی میشود. در این مقاله ابتدا به تاثیرات نظریات آدلر بر روانشناسی و انتقادات وارد بر این نظریات اشاره و در ادامه تفاوت نظریه او با
فروید مطرح، و در نهایت زمینه اجرای درمان آدلری و کاربردهای آن بیان میشود.
آدلر Adler در سال ۱۹۱۲،
انجمن روانشناسی فردی را پایهگذاری کرد. پس از اتمام خدمت سربازی، از آدلر خواسته شد تا
کلینیک
های مشاوره کودک را در
وین تحت سرپرستی دولت دایر کند. این
کلینیکها به سرعت از نظر تعداد و مقبولیت رشد کردند. در کار با این
کلینیکها، آدلر آموزش و راهنمایی گروهی را معرفی کرد که پیشگام در
گروهدرمانی کنونی بودند. او در
آمریکا سخنرانی
های موفقی ایراد کرد و سرانجام در سال ۱۹۳۷ در پنجاهوششمین سفر سخنرانی خود، دچار یک حمله قلبی شد و در
اسکاتلند درگذشت.
آدلر، در
روانشناسی نفوذ قابلملاحظهای داشته است. این خدمات،
نظریه شخصیت آدلر را یکی از ماندگارترین نظریهها میسازد. او از زمان خود جلوتر بود و تاکیدهای شناختی و اجتماعی او با گرایش
های امروزی در
روانشناسی دوران وی هماهنگ هستد.
تاکید آدلر بر نقش نیروهای اجتماعی در
شخصیت را میتوان در آثار
کارن هورنای Karen Horney و
اریک فروم Eriek Fromm مشاهده کرد. همچنین تاکید وی بر وحدت شخصیت و کلیت فرد، در آثار بعدی
گوردون آلپورت Gordon Alport انعکاس یافته است.
جولیان راتر،Julian Rotter نظریهپرداز یادگیری اجتماعی، چنین نوشت: "من تحت تاثیر بینش
های آدلر در مورد ماهیت انسان قرار داشته و هنوز هم قرار دارم. "
همچنین، میتوان به تاثیر آن در سایر نظریات و کارهای دیگران اشاره کرد، به طوری که اندیشه
های آدلر حتی به
روانکاوی فرویدی نیز سرایت کرد. این آدلر بود که برای اولینبار، ۱۲ سال پیش از اینکه فروید
پرخاشگری را به عنوان یک "
نیروی انگیزشی نخستین" در کنار پدیده جنسی قرار دهد، وجود
سائق پرخاشگری را مطرح کرد. مطالعات طرفداران جدید فروید موسوم به "
روانشناسان خود" که بیشتر بر بخش هشیار فرد، فرایندهای منطقی و کمتر بر بخش ناهشیار تاکید میورزیدند، به دنبال رهنمودهای آدلر آغاز شد.
آدلر،
اراده و وسیله تصمیمگیری در مورد خود و همچنین موثرترین چارچوب را برای
درک رفتار خود و دیگران ارائه داد. یکی از برجستگی
های درک غایت شناختی رفتار بشر، مشکل و پیچیده نکردن
مشاوره و درمان است. به جای اینکه به توضیحات افسانهای رفتار پناه ببریم، فقط احتیاج داریم که بپرسیم، شما از این کار چه به دست میآورید.
پیروان آدلر مانند بسیاری از روانکاوان و متخصصان بالینی اروپایی نسبت به روش
های تحقیق آماری با شک و تردید نگاه میکنند. در نتیجه تحقیقاتی که صورت گرفت، مبنی بر بررسی موارد بالینی بود. اخیرا کسانی که پیرو آدلر نبودند تحقیقات آماری در این مورد انجام دادهاند که بخش اعظم رویکرد آدلر را معتبر دانستهاند.
الیس، تاثیر شیوه
های روانکاوی،
التقاطی و
درمان منطقی – هیجانی را با یکدیگر مقایسه نمود. قسمت اعظم درمان نوع اخیر که به وسیله الیس تدوین شده، بر اصول آدلری استوار است و بسیار بیشتر از دو رویکرد دیگر موثر بوده است.
با اینکه عقاید آدلر مقبولیت عام یافت ولی شهرت آدلر بعد از مرگ او در سال ۱۹۳۷ افت کرد و بعدا کمتر از خدمات او تجلیل شد. مفاهیم متعددی از نظریه او اقتباس شده، بدون آنکه به آن اعتراف شده باشد. نمونهای از این فقدان شهرت را میتوان در آگهی ترحیم زیگموند فروید در
روزنامه تایمز لندن یافت که از فروید به عنوان مبتکر اصطلاح
عقده حقارت نام برد.
با اینکه نظریه آدلر بسیار بانفوذ بود اما منتقدانی نیز داشت. فروید، این اتهام را به آدلر زد که
روانشناسی او سادهانگاری بیش از حد است و به این علت برای خیلی از افراد جالب است که ماهیت پیچیده ناهشیار را حذف کرده، مفاهیم دشوار ندارد و مسایل جنسی را نادیده گرفته است. فروید، اظهار داشت که برای آگاهی از روانکاوی او ۲ سال یا قدری بیشتر زمان لازم است، در حالی که عقاید و فنون آدلر را میتوان به راحتی ظرف دو هفته یاد گرفت، زیرا در نظریه آدلر چیز چندانی برای دانستن وجود ندارد. اتهام دیگر این است که به نظر میرسد مفاهیم آدلر قویا بر مشاهدات
عقل سلیم از زندگی روزمره استوار هستند.
آیا
روانشناسی فردنگر، همسانی درونی دارد؟ آیا اصطلاحاتی را دربردارد که به صورت عملیاتی تعریف شده باشند؟ نظریه آدلر فاقد تعریف
های عملیاتی دقیق است. اصطلاحاتی چون
هدف برتری و
نیروی خلاق، تعریف علمی ندارد. اصطلاح نیروی خلاق بسیار موهوم است. این نیروی سحرآمیز چیست که مواد خام
وراثت و
محیط را میگیرد و شخصیت منحصر به فردی را از آن شکل میدهد؟ متاسفانه،
روانشناسی فردنگر تااندازهای فلسفی است و حتی اخلاقباورانه است و برای این سوالها جوابی ندارد. بنابراین، به خاطر فقدان تعاریف عملیاتی،
روانشناسی فردنگر به لحاظ همسانی درونی، ضعیف ارزیابی میشود. آخرین ملاک برای نظریه مفید، سادگی یا ایجاز است.
روانشناسی فردنگر، از این نظر، متوسط ارزیابی میشود.
منتقدان، آدلر را متهم میکنند به اینکه از لحاظ تفکر بیثبات و نامنظم بوده و نظریه او شکافها و سوال
های بدون جوابی را دربردارد. آیا احساسات حقارت تنها مشکلی هستند که در زندگی با آنها روبرو میشویم؟ آیا میتوانیم با درجاتی از حقارت خود را سازگار کنیم که دیگر برای جبران کردن آن تلاش نکنیم؟ به این سوالها و سوال
های دیگری که مطرح شدهاند، نمیتوان با سیستم آدلر به نحوه شایسته جواب داد، با این حال، اغلب نظریهپردازان سوال
های بدون جوابی را برای ما باقی گذاشتهاند. برخی
روانشناسان، موضع آدلر را درباره مساله
جبرگرایی در برابر اراده آزاد زیر سوال بردهاند.
آدلر در اوایل زندگی حرفهای خود با مفهوم جبرگرایی مخالف نبود. جبرگرایی در علم آن زمان بهطور گسترده پذیرفته شده بود و مشخصه نظریه روانکاوی فروید نیز بهشمار میرفت. بعدا آدلر احساس کرد که بهتر است خودمختاری بیشتری به
خود (self) بدهد و در تدوین نهایی، جبرگرایی را رد کرد. دیدگاه او درباره
خود خلاق اعلام میدارد که قبل از ۵ سالگی، سبک زندگی را از موادی که وراثت و محیط در اختیار ما قرار داده است، میسازیم. با این حال، معلوم نیست که چگونه کودک میتواند چنین تصمیم بسیار مهمی بگیرد. میدانیم که آدلر طرفدار اراده آزاد و مخالف این عقیده بود که ما قربانی نیروهای فطری و رویدادهای کودکی هستیم. این موضع روشن است ولی جزئیات شکلگیری سبک زندگی روشن نیست.
محدودیت عمدهای که به نظر میرسد در تکنیک آدلر وجود داشته باشد این است که آدلر و شاگردانش وقت بسیار کمی را به نظریه و اصول درمان
روانشناسی فردی و همینطور به تحقیق و تجربه درباره این شیوه اختصاص دادهاند. خوشبختانه بسیاری از پیروان جدید آدلر شروع به پرکردن این شکاف کردند و آنها به نظر میرسد که از اعتراف به کمکهایی که غیر پیروان آدلر به نظام آدلر کردهاند، ابایی ندارند.
فروید و
آدلر از طبقه متوسط بوده و هر دو پیشینه یهودی داشتند. هر دو، بخش عمدهای از زندگی خود را در وین گذراندند و هر دو
پزشک بودند. با این حال، اختلافات بین فروید و آدلر از این شباهت
های سطحی بسیار فراتر بودند.
· فروید، کل
انگیزش را به
میل جنسی و
پرخاشگری کاهش داد، در حالی که آدلر معتقد بود انسانها عمدتا با تاثیرات اجتماعی و با تلاش برای برتری یا موفقیت برانگیخته میشوند.
· برداشت فروید از
انسان اصولا بدبینانه بود، در حالی که آدلر نظر خوشبینانهای در مورد انسان داشت.
· فروید، فرض کرد افراد در شکل دادن شخصیت خود حق انتخاب کمی دارند یا هیچ انتخابی ندارند، در حالی که آدلر باور داشت افراد عمدتا مسئول شکل دادن شخصیت خود هستند.
· فرض فروید مبنی بر اینکه تجربیات گذشته، رفتار جاری را به وجود میآورند، با دیدگاه آدلر مبنی بر اینکه نظر افراد درباره آینده، رفتار موجود را شکل میدهد، کاملا مخالف بود.
· برخلاف فروید که بر عناصر ناهشیار رفتار خیلی تاکید داشت، آدلر معتقد بود افرادی که از لحاظ روانی سالم هستند، معمولا از آنچه انجام میدهند و اینکه چرا آن را انجام میدهند، آگاهند.
درمان در هر محلی، اعم از مطب خصوصی،
بیمارستان،
زندان و یا
مدارس امکانپذیر است. مراجعان یا شخصا برای درمان مراجعه میکنند و یا توسط متخصصان دیگر و احتمالا توسط کسانی که قبلا در جریان درمان قرار گرفتهاند و یا از نتایجش راضی بودهاند، ارجاع داده میشود. دفتر کار از هرگونه تجمل و تزئین خاص به دور است. ضبط کردن صدا امری الزامی نیست، ولی توصیه میشود برای استفاده خود از مراجع و یا مقاصد آموزشی به این کار اقدام شود. در
مصاحبه اولیه باید نحوه مراجعه مراجع، علل امتناع از صحبت کردن، علل مراجعه، انتظارات او از درمان و خودش، هدف
های مراجع از مراجعه و غیره مشخص شود.
درمان آدلری را میتوان در موارد زیادی بهکار بست و در مسائل
کلینیکی، امور تربیتی و اجتماعی و
روانپزشکی از آن استفاده کرد. آدلریستها حتی بیماران
سایکوتیک را هم به دفعات معالجه کردهاند و آدلر از جمله اولین کسانی بوده است که به معالجه جنایتکاران دست زده است.
الگوی رشد مطرحشده در نظریه آدلر، مسائل انسان را از دیدگاه بیماری نمینگرد، بلکه معتقد است که مردم میخواهند خود را بازیافته و همنوع خوبی برای یکدیگر بشوند. بنابراین، بسیاری از فعالیت
های درمانی در موارد افراد عادی و مسائل عادی زندگی آنها اعمال شده است.
به عقیده آدلر، درمانی که هر کار دیگری انجام دهد، از قبیل رفع مشکل و یا تخفیف علایم مرضی، تغییر رفتار و یا ایجاد بصیرت، ولی مراجع را به فلسفه خاصی از زندگی مجهز نکند، درمان ناقصی خواهد بود. از اینرو، آدلریستها به مسائل زندگی و مسائل وجودی فرد توجه بیشتری دارند و معتقدند که کسی میتواند وارد مرحله درمان شود که بخواهد درباره خودش، رشدش و تحقق وجودش چیزهایی بیاموزد. آدلر، در زمینه
تعلیم و تربیت به پیشگیری علاقهمند است، نه به شفا دادن و به همین دلیل، مراکز تربیت خانوادگی را تاسیس کرده بود تا روش تربیت صحیح را به والدین بیاموزد.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ارزیابی درمان آدلری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۴/۰۳.