• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اذان نزد اهل سنت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: اذان (مقالات مرتبط).

با بررسی دقیق ادله‌ای که در مورد اذان نزد اهل سنت است، به این نتیجه می‌رسیم که دست تحریف و جعل در این شعار مهم مسلمین رخ داده که درپی غصب خلافت با کاری پیوسته و حمایتهای گسترده روی داده است.



اذان در نزد اهل سنت نزد پیروان مکاتب فقهی اهل سنت اختلافی است. حنفیه و شافعیه و حنبلیه معتقدند که فقرات اذان به این صورت است:
الله اکبر الله اکبر
الله اکبر الله اکبر
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان محمدا رسول الله
اشهد ان محمدا رسول الله
حی علی الصلاة
حی علی الصلاة
حی علی الفلاح
حی علی الفلاح
الله اکبر
الله اکبر
لا اله الا الله
اما مالکیه تکبیر اذان را دو بار می‌دانند نه چهار بار. همچنین اهل سنت در اذان نماز صبح بعد از حی علی الفلاح دو مرتبه الصلاه خیر من النوم می‌گویند. همچنین حنابله اذان را واجب کفائی دانسته ولی دیگر فرق اذان را مستحب موکد می‌دانند.
[۱] جزیری، عبد الرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۳۸_ ۴۴۱، بیروت، لبنان، دارالثقلین، اول، ۱۴۱۹هـ ق.



اهل سنت نیز برای تشریع اصل اذان از آیات و روایات و اجماع استفاده می‌کنند.
[۲] جزیری، عبد الرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۳۶.
که اختلاف آنها با تشیع در برخی روایاتی است که در سبب تشریع اذان گفته‌اند که مردم مدینه برای آگاه شدن از وقت نماز مشکل داشتند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با ایشان به مشورت پرداخت. پیشنهاد ناقوس و بوق و دف و روشن کردن آتش و نصب کردن پرچم به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) داده شد که علامت نصاری و یهود و رومیان و مجوسیان بود ولی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آنها را قبول نکرد و در حالی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با مشورت به نتیجه‌ای نرسیده بودند، عبدالله بن زید در رویاء و یا بین خواب و بیداری فرشته‌ای را دید که به او اذان و اقامه را یاد داد. سپس او این جریان را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بازگو کرد و ایشان دستور دادند تا بلال آن را فرابگیرد و برای اعلام وقت نماز بگوید.
[۳] ابی داوود، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۵۰.

با این حال این همان حدیثی است که در سیره حلبیه از کتب اهل سنت توسط محمد بن حنفیه (رحمة‌الله‌علیه) و کتاب المستدرک علی الصحیحین به نقل از امام حسن مجتبی علیه‌السّلام تکذیب شده است. (عن ابی العلاء قال: قلت لمحمد بن الحنفیة: انا لنتحدث ان بدء هذا الاذان کان رؤیا رآها رجل من الانصار فی منامه، قال: ففزع له محمد بن الحنفیة فزعا شدیدا وقال: عمدتم الی ما هو الاصل فی شرائع الاسلام ومعالم دینکم، فزعمتم انه انما کان من رؤیا رآها رجل من الانصار فی منامه تحتمل الصدق والکذب، وقد تکون اضغاث احلام. فقلت له: هذا الحدیث قد استفاض فی الناس. قال: هذا- والله- هو الباطل. ثم قال: وانما اخبرنی ابی: ان جبرئیل علیه‌السّلام اذن فی بیت المقدس لیلة الاسراء واقام، ثم اعاد جبرئیل علیه‌السّلام الاذان لما عرج بالنبی الی السماء، فسمعه عبدالله بن زید وعمر بن الخطاب، و فی روایة عنه: انه لما انتهی الی مکان فی السماء وقف به وبعث الله ملکا فقیل له: علمه الاذان، فقال الملک: الله اکبر، فقال الله: صدق عبدی انا الله الاکبر، الی ان قال: قد قامت الصلاة، قد قامت الصلاة.)
[۵] حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الامین المامون)، ج۲، ص۹۶.
امام حسن علیه‌السّلام فرمودند: اذان برتر از این حرف‌هاست. جبرئیل در آسمان اذان را دو مرتبه و اقامه را یک مرتبه می‌گفت و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌آموخت. (ان شان الاذان اعظم من ذاک. اذن جبرئیل علیه الصلاة والسلام فی السماء مثنی مثنی، وعلمه رسول الله واقام مرة مرة، فعلمه رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مقام)
[۶] حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۱.
متقی هندی در کنز العمال از زید بن علی علیه‌السّلام از پدرانش علیه‌السّلام از امیرالمومنین علی علیه‌السّلام نقل می‌کند که فرمودند: به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در شب معراج اذان آموخته شد و نماز براو واجب گشت.
[۷] متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، ج۱۲، ص۶۳۵، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۹۸۹ م.

در روایتی متناقض با دیگر روایات در منابع اهل سنت، بعد از بحث مسلمانان درباره حل مشکل، عمر بن خطاب اذان و اقامه را پیشنهاد می‌کند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به بلال دستور می‌دهد تا آن را در اوقات نماز بگوید. (ابن جریج قال اخبرنی نافع ان ابن عمر کان یقول کان المسلمون حین قدموا المدینة یجتمعون فیتحینون الصلاة لیس ینادی لها فتکلموا یوما فی ذلک فقال بعضهم اتخذوا ناقوسا مثل ناقوس النصاری وقال بعضهم بل بوقا مثل قرن الیهود فقال عمر اولا تبعثون رجلا ینادی بالصلاة فقال رسول الله صلی الله علیه و سلم (یا بلال قم فناد بالصلاة) )
[۸] بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح المختصر، ج۱، ص۲۱۹، حدیث ۵۷۹، بیروت، الیمامه، دار ابن کثیر، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷.
در روایتی دیگر این خواب را هم عبدالله بن زید دیده و هم عمر بن خطاب !!
[۹] بیهقی، ابی بکر احمد بن الحسین بن علی، السنن الکبری، ج۱، ص۳۹۱.



فقره الصلاه خیر من النوم در اذان صبح توسط عمر جعل شد و فقره حی علی خیر العمل از اذان حذف شده است. علت‌های مختلفی برای این مطلب ذکر شده، از جمله اینکه عمر فکر کرد که اگر این فقره در اذان باشد مردم به جهاد نخواهند رفت و موجب تضعیف لشگر اسلام می‌شود به همین دلیل روزی عمر آن را منع کردو گفت: ‌ای مردم! سه چیز در زمان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بود که من از آن نهی کرده و حرام می‌کنم و بخاطر آن شکنجه می‌کنم و آن سه عبارتند از متعه زنان، حج تمتع، حی علی خیر العمل. (ایها الناس، ثلاث کن علی عهد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم، انا انهی عنهن، و احرمهن، و اعاقب علیهن، و هی: متعة النساء، و متعة الحج، و حی علی خیر العمل)
[۱۱] قوشجی، شرح تجرید، ص۴۸۴.
در حالی که حلبی و... نقل می‌کند که عبدالله بن عمر و امام زین العابدین (علیه‌السّلام) و بسیاری از صحابه و تابعین حی علی خیر العمل می‌گفتند.
[۱۳] عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۴، ص۲۷۸، بیروت، دارالهادی- دارالسیره، چهارم، ۱۴۱۵.
در مورد اضافه کردن الصلاه خیر من النوم نیز گفته شده که موذن برای اذان صبح نزد عمر آمد اما عمر خواب بود. موذن او را بیدار کرد و گفت: الصلاه خیر من النوم. عمر نیز دستور داد تا آن را در اذان صبح قرار دهد.


در تشریع اذان نزد اهل سنت با تناقضات بسیاری که حاکی از جعل است روبرو می‌شویم. گاهی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اذان را از عبدالله بن زید و گاهی ابی بن کعب و گاهی از عمر آموخته است. سبب آن نیز مشکل مردم برای آگاه شدن از اوقات نماز بیان شده و گفته‌اند ادیان دیگر برای آگاه شدن از اعمال عبادی نشانه‌ای دارند و به همبن دلیل پیشنهاد ناقوس و بوق و... را برای آگاهی مردم از وقت نماز به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دادند. در برخی از روایات آمده که در این پیشنهادات با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به نتیجه نمی‌رسند و در برخی روایات نیز امر به ناقوس کرده!! در برخی روایات آن حضرت به عمر بن خطاب دستور تغییر برخی فقرات اذان را می‌دهد. اما با این حال در کتب اهل سنت روایاتی وجود دارد که با مطالب گذشته مخالفت دارد و مطالبی همانند روایات شیعی بیان شده. به هرحال تناقضات وقتی به وجود می‌آید که جعل و دروغ‌پردازی گسترده‌ای رخ داده باشد. به نظر می‌رسد که تشریع اذان یقینا به عنوان یکی از فضائل مهم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در معراج و امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) مطرح بوده تا جائی که در روایات حی علی خیرالعمل به محب فاطمه (سلام‌الله‌علیهم) و اهل بیت (علیه‌السّلام) و ولایت تطبیق داده شده که این مسائل برای دشمنان ولایت قابل تحمل نبوده و بلافاصله دست به تحریف و جعل روایات زدند تا این فضائل فراموش شود؛ بلکه آن فضائل را برای خود مصادره کنند. متاسفانه تحریف و جعل ایشان به قدری گسترده بوده است که شئون پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را نیز هدف قرار داده‌اند و با این کار علاوه بر آن هدف شوم به عادی سازی امور تشریعی نیز پرداخته‌اند و این مطلب را در اذهان قرار داده‌اند که تشریعیات امری است که هر انسان عادی می‌تواند در آن دخالت کند و به همین دلیل عمر بن خطاب در دوران حکومتش تغیراتی را در تشریعات الهی به وجود آورد.


۱. جزیری، عبد الرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۳۸_ ۴۴۱، بیروت، لبنان، دارالثقلین، اول، ۱۴۱۹هـ ق.
۲. جزیری، عبد الرحمن، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۳۶.
۳. ابی داوود، سنن ابی داود، ج۱، ص۲۵۰.
۴. حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الامین المامون)، ج۲، ص۱۳۳، بیروت، دارالکتب العلمیه، دوم، ۱۴۲۷ه ق.    
۵. حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الامین المامون)، ج۲، ص۹۶.
۶. حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۷۱.
۷. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال، ج۱۲، ص۶۳۵، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۹۸۹ م.
۸. بخاری، محمد بن اسماعیل، الجامع الصحیح المختصر، ج۱، ص۲۱۹، حدیث ۵۷۹، بیروت، الیمامه، دار ابن کثیر، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷.
۹. بیهقی، ابی بکر احمد بن الحسین بن علی، السنن الکبری، ج۱، ص۳۹۱.
۱۰. علامه شرف الدین، سید عبدالحسین، النص و الاجتهاد، ص۲۳۸.    
۱۱. قوشجی، شرح تجرید، ص۴۸۴.
۱۲. حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الامین المامون)، ج۲، ص۱۳۷.    
۱۳. عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۴، ص۲۷۸، بیروت، دارالهادی- دارالسیره، چهارم، ۱۴۱۵.
۱۴. حلبی، ابوالفرج، السیرة الحلبیة (انسان العیون فی سیرة الامین المامون)، ج۲، ص۱۳۵.    
۱۵. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۱، ص۷.    
۱۶. معتزلی، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۲، ص۷۵، قم، انتشارات کتابخانه آیت‌الله مرعشی، ۱۴۰۴ ه ق.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اذان نزد اهل سنت».    




جعبه ابزار