اختلالهای مربوط به رشد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اختلالهای مربوط به رشد، یکی از مباحث مطرح در
آسیبشناسی روانی در علم
روانشناسی بوده که یکی از مشکلات
دوران کودکی میباشد. ویژگی اصلی اختلالهای مربوط به رشد، اختلال عمده در فراگیری
مهارتهای شناختی، کلامی، حرکتی یا اجتماعی است. اختلالهای مربوط به رشد، مزمن هستند و علایمی از اختلال به صورت پایدار تا بزرگسالی ادامه مییابند. در این مقاله به بررسی اختلالهای مربوط به رشد و بیان انواع و ویژگیهای انواع آن بیان میشود.
مشکلات کودکان به چند گروه تقسیم میشوند. اختلالهای مربوط به رشد یکی از انواع مشکلات کودکان است. ویژگی اصلی اختلالهای مربوط به رشد، اختلال عمده در فراگیری مهارتهای شناختی، کلامی، حرکتی یا اجتماعی است. اختلالهای مربوط به رشد، مزمن هستند و علایمی از اختلال به صورت پایدار تا بزرگسالی ادامه مییابند. با این وجود، در بسیاری از موارد خفیف، سازگاری یا بهبودی کامل ممکن است روی دهد.
عقبماندگی ذهنی،
اختلالات یادگیری و
اختلال رشد فراگیر از انواع اختلالات مربوط به رشد هستند.
افراد مبتلا به
عقبماندگی ذهنی، اغلب دارای کارکرد
هوش عمومی، زیر حد میانگین هستند و همزمان کمبودهایی در رفتار سازشی آنها وجود دارد. رفتار سازشی، یکسری
مهارتهای مراقبت از خود است. افراد
عقب
مانده ذهنی، گاهی اوقات قادر به مراقبت از خود یا زندگی مستقل نیستند. هیچ آزمونی به تنهایی
عقبماندگی ذهنی را مشخص نمیکند. نمره آزمونهای متفاوت و ملاکهای چندگانه با هم برای قضاوت لازم هستند. ملاکهای تشخیص
عقبماندگی ذهنی به این شرح است: فردی با عملکرد ذهنی متوسط که نمره وی در
آزمون بهره هوشی ۷۰ یا زیر ۷۰ بوده، کمبود و نقصهایی در حوزههای ارتباط،
مهارتهای شخصی،
مهارتهای تحصیلی، زندگی، کار، ایمنی و... داشته باشد. شروع این مشخصهها باید قبل از ۱۸ سالگی باشد.
عقبماندگی ذهنی شامل چهار سطح است:
عقبماندگی ذهنی خفیف،
عقبماندگی ذهنی متوسط،
عقبماندگی ذهنی شدید و
عقبماندگی ذهنی عمیق.
بزرگترین گروه کودکان
عقب
مانده، نزدیک به ۸۵ درصد آنها، در گروه
عقب
مانده ذهنی خفیف جای میگیرند. این کودکان
مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را مثل همه کودکان دیگر و در زمانهای کاملا یکسان پرورش میدهند.
آنها بدون کمک تا کلاس ششم پیش میروند و اگر به آنها کمک شود از این سطح هم فراتر میروند. این افراد با کمک برنامههای آموزشی ویژه قادر به فراگیری
مهارتهای شغلی خواهند بود و میتوانند به خوبی در مشاغل ساده کار کنند.
در
عقبماندگی متوسط، کودکان با گذراندن دوره
پیشدبستانی صحبت کردن و برقراری ارتباط را فرا میگیرند اما برخلاف کودکان دیگر، در یادگیری آداب و رسوم اجتماعی مشکل دارند. از نظر تحصیلی بعید است که از کلاس دوم بالاتر بروند. آنها قادرند رفت و آمد تنهایی در مکانهای آشنا را یاد بگیرند و در مشاغل ساده محافظتشده فعالیت کنند.
در سطح سوم
عقبماندگی ذهنی، افراد قبل از ۵ سالگی شواهد قابل ملاحظهای از
رشد حرکتی ضعیف را آشکار میسازند، گفتار ارتباطی کمی را یاد گرفته و یا اصلا یاد نمیگیرند. افراد دارای
عقبماندگی ذهنی شدید، نمیتوانند از
آموزش شغلی بهره
مند شوند، اما شاید در بزرگسالی تحت نظارت خاص بتوانند
تکالیف شغلی ساده را انجام دهند.
در
عقبماندگی ذهنی عمیق، کودکان در طول سالهای پیشدبستانی غیر از سادهترین
تکالیف حرکتی نمیتوانند بر هیج تکلیف دیگری تسلط یابند. شاید در طول تحصیل،
مهارتهای حرکتی آنها تا اندازهای رشد کند. نقص عضو شدید، مشکلات
دستگاه عصبی مرکزی و رشد
عقب
مانده در این کودکان متداول است.
عقبماندگی ذهنی یک نشانه است نه بیماری خاص و علتهای چندگانهای برای آن وجود دارد. چند نمونه از علل
عقبماندگی ذهنی، شامل این موارد هستند: عفونتها و مسمومیتها، آسیب جسمانی که به
مغز صدمه وارد کرده باشد، بیماری مغزی فاحش،
اختلالهای کروموزومی مثل
سندرم داون،
اختلالهای بارداری.
اختلالهای یادگیری، مشکلاتی که بیانگر کندی شدید مربوط به
رشد هستند و عمدتا بر
رشد زبان و
مهارتهای تحصیلی تاثیر میگذارند، بسیار رایجتر از
عقبماندگی ذهنی هستند. یکی از ملاکهای تشخیصی اختلالات یادگیری عامل اختلاف است. اختلاف وقتی وجود دارد که توانایی تخمین زده شده و عملکرد دانشآموز تفاوت فاحشی داشته باشند.
در اختلال یادگیری، یادگیری تحصیلی در
مهارتهای خواندن، درک مطلب خواندنی، بیان نوشتاری، محاسبات ریاضی و استدلال ریاضی دچار مشکل میشود. افراد مبتلا به این اختلال نارساییهایی در زبان دارند که باعث نقص در بیان شفاهی و درک مطلب شنیداری در آنها میشود.
هالاهان و
کافمن (Kauffman) اشاره میکنند که دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری معمولا در به خاطر سپردن محرکهای شنیداری و دیداری مشکل دارند.
دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری نارساییهای بارزی در
حافظه کوتاهمدت نشان میدهند. تحقیقات نشان میدهند که برخی از دانشآموزان مبتلا به اختلالات یادگیری دچار نارساییهای فراشناختی هستند.
فراشناخت شامل دو عامل است: آگاه بودن از مهارتها، راهبردها و منابع مورد نیاز برای انجام اثربخش یک تکلیف و توانایی استفاده از مکانیسمهایی از قبیل برنامهریزی، ارزیابی اثربخشی فعالیتهای در حال اجرا و رفع مشکلات برای تکمیل موفقیتآمیز یک تکلیف.
هرسکو (Hersko) و
راید (Reid) گزارش میدهند که مطالعه متغیرهای فراشناختی (یعنی پیشبینی، برنامهریزی، رسیدگی و نظارت) در دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری ممکن است منجر به درک بهتری از چگونگی کارکرد این متغیرها شود و این درک به نوبه خود ممکن است به مداخلههای تعلیم و تربیتی مؤثرتری بینجامد.
اوتیسم، اختلال رشدی پیچیدهای است که معمولا قبل از ۳ سالگی نمایان میشود و بعد از آن تغییرات ناچیزی ایجاد میکند. تشخیص اوتیسم بر مبنای سه نشانه اصلی است، درماندن از تفسیر هیجانات و نیات دیگران، کاهش
ظرفیت تعامل اجتماعی و ارتباط، و اشتغال ذهنی با یک موضوع یا عمل.
درمان اوتیسم سخت است.
رفتاردرمانی فشرده میتواند زندگی بعضی از اوتیستیکها را بهبود بخشد ولی این افراد بهندرت میتوانند زندگی مستقلی داشته باشند حتی اگر هوش عادی داشته باشند.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلال های مربوط به رشد»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۵.