اخبار الوافدات من النساء علی معاویه (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«اخبار الوافدات من النساء علی معاویه
بن ابی سفیان» تالیف
عباس بن بکار ضبی (۱۲۹- ۲۲۲ ق) با تحقیق سکینه شهابی به
زبان عربی منتشر شده است.
موضوع کتاب ذکر اخبار بانوانی است که به جهت ارائه شکایت و یا در مجالس عمومی و مانند آن با معاویه ملاقات کرده و به افشاگری نسبت به حکومت ظالمانه او پرداختهاند.
کتاب، شامل یک مقدمه از محقق و متن کتاب شامل شانزده روایت میباشد.
مؤلف در ابتدا نام بانویی را که با معاویه ملاقات داشته بیان نموده،
سند خبر مذکور را آورده و سپس متن خبر را ذکر کرده است. وی تنها متن راویت را آورده است و هیچ گونه شرح یا توضیحی در مورد آن نداده است.
محقق در مقدمه اش بر کتاب پیرامون موضوع، عنوان، شرح حال مؤلف، نسخ خطی و نسبت کتاب به مولف مطالبی را ارائه کرده است.
این کتاب از آن جهت حائز اهمیت است که از دیدگاه مردم و به ویژه بانوان نسبت به
حکومت غاصبانه معاوی ه و جایگاه
امیرالمؤمنین در اذهان
عرب آن مقطع تاریخی را بر ما روشن مینماید.
به عنوان نمونه خبر دوازدهم ملاقات
سوده دختر عماره همدانی با
معاویه را متذکر میشویم:
«پس از شهادت
حضرت علی علیهالسّلام سوده همدانی به خاطر شکایت از والی معاویه،
بسر بن ارکاة ، نزد معاویه رفت. زمانی که معاویه وی را شناخت، به خاطر یادآوری گذشته و تحقیر وی، خطاب به او گفت: آیا تو همان کسی نیستی که در
تشجیع برادرانت در
جنگ صفین شعر میخواندی و آنها را تحریک میکردی؟ سپس اشعار وی را خواند.
سوده گفت: آری، ای معاویه! من این سخنان را گفتم و شایسته من نیست که از حقیقت روی گردان شوم و به
دروغ متوسل گردم.
معاویه پرسید: چه چیزی تو را واداشت تا این سخنان را بگویی؟
سوده پاسخ داد: چون عاشق و دوستدار علی علیهالسّلام هستم و از حق و حقیقت پیروی میکنم. پس از آن، معاویه از وی خواست تا علت حضور خود را در آنجا بیان کند. سوده گفت: ای معاویه! تو سرور مردم شدهای و اموالشان را به دست گرفتهای و خداوند از تو درباره مسائل ما و آنچه از
حق ما بر تو
واجب گردانده است، بازخواست خواهد کرد.
اما باید بدانی شخصی که پیوسته میخواهد در
قدرت با تو برابری کند، ما را چون خوشه گندم درو شده تباه کرده و قلع و قمع نموده و خفیف و خوارمان ساخته است. او
بسر بن ارطاة است که به شهر ما وارد شده، مردان ما را کشته و دارایی هایمان را به غارت برده است. اگر او را عزل کنی، ما آرام خواهیم بود، و گرنه به تو نشان خواهیم داد!
معاویه در مقابل این
تهدید سوده آرام ننشست و پاسخ داد: آیا مرا از قبیله ات میترسانی و به قیام تهدید میکنی؟ تو را با وضع دردناکی از همین جا به سوی بسر
بن ارطاة میفرستم تا حکم خود را بر تو جاری سازد و هر آنچه میخواهد انجام دهد.
در این هنگام، سوده سرش را پایین انداخت و گریست. سپس سرش را بلند کرد و دو
بیت در رثای
امام علی علیهالسّلام سرود. معاویه پس از شنیدن این اشعار، پرسید: کسی که این چنین او را توصیف میکنی، کیست؟
سوده پاسخ داد: او امیرالمؤمنین علی
بن ابی طالب علیهالسّلام است.
معاویه پرسید: درباره علی علیهالسّلام چه میدانی و چقدر او را میشناسی؟
سوده پاسخ داد: مشابه همین صحنه در زمان خلافت علی
بن ابی طالب علیهالسّلام پیش آمد و ما به عنوان شکایت از یک کارگزار، به مرکز
حکومت علوی مراجعه کردیم. من به عنوان نماینده قوم خود حرکت کردم تا شکایت به
محکمه امیرالمؤمنین علیهالسّلام ببرم. وقتی وارد منزل حضرت علی علیهالسّلام شدم، دیدم در حال نماز و مشغول
عبادت خداوند است. پس از
نماز ، با رحمت و رافت رو به من کرد و فرمود: حاجتی داری؟ من هم ماجرای ظلم و ستم آن مرد را برای امام علیهالسّلام تعریف کردم. امام وقتی موضوع را شنید، گریست و فرمود: خدایا! تو شاهد و گواه من و اینان باش که من کارگزارانم را به ستم کاری و اهمال در حقوق مردم وادار نکردهام. آن گاه قطعه پوستی از جیب خود درآورد و پس از ذکر آیاتی از
سوره هود ، خطاب به کارگزار خود چنین فرمود: وقتی نامهام را دریافت کردی، هر چه از حقوق مردم در دست داری نگهدار تا کسی را بفرستم که از تو بستاند و به صاحبانش بدهد. والسلام.
سوده در ادامه گفت: امام این نامه را به من داد و با آن نامه مشکل ما حل شد.»
فهرست مطالب، اشعار، اعلام، رجال، اماکن و اقوام در آخر کتاب بیان شده است. محقق کتاب با بررسی نسخههای کتاب و منابع دیگر اختلافات نسخ و روایات را در پاورقی متذکر شده است.
نرم افزار تراث ۲، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور).