احمد بن ابراهیم قیسی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوریاشِ قِیسی،
احمد بن ابراهیم (د ۳۳۹ق/ ۹۵۰م)، لغوی، شاعر و روای.
سیوطی نام وی را اشتباهاً
ابراهمی بن احمد ضبط
کرده است.
ابوریاش در بادیه یمامه متولد شد، آنگاه به
بصره رفت و به تحصیل علم و ادب پرداخت.
به گفته
تنوخی وی نخست، سپاهی بود، لیکن پس از چندی، سپاهیگری را کنار گذاشت و به کسب علم و سرودن شعر و روایت آن پرداخت
و چنان شد که در نیمه اول سده ۴ق در شمار ادیبان بصره درآمد. وسعت معلومات وی در اخبار و انساب و ایام عرب و نیز اشعار جاهلی مورد ستایش بسیار قرار گرفته است و
فصاحت و توجه خاصش را به درستی جوانب نحوی سخن نیز ستوده اند.
ابوریاش مردی بدوی، ژنده پوش و لاابالی بود و پیوسته جامهای چرکین و وصلهدار بر تن می
کرد.
به نظر میرسد که کنیه ابوریاش نیز از باب تضاد به او داده شده است، چه ریاش به معنای جامهای فاخر یا شکل و هیأتی نیکو و آراسته است.
رفتار ناشایست وصفات نکوهیده وی به ویژه در محافل بزرگان موجب شد که برخی از شاعران هم روزگارش از جمله
ابن لنکک (هـ م) و
ابو عثمان خالدی او را موضوع و مایه اصلی هجویات خود قرار دهند.
ثعالبی و یاقوت
قطعات متعددی از هجویات ابن لنکک را درباره او نقل
کرده اند. با این حال به سبب دانش وی، بسیاری از دوتلمردان آن روز از جمله
ابومحمد مهلبی، وزیر معزالدوله و ابو
محمد مافروخی، والی بصره و ابویوسف یزیدی، عزیزش میداشتند و پذیرای او در مجالس خود میشدند.
ابوریاش از
حافظهای قوی برخوردار بود و به قولی، ۵۰۰۰ ورق لغت و ۲۰۰۰۰ بیت
شعر از حفظ داشت، لیکن چنانکه نقل
کردهاند در ملاقاتها و مناظراتی که در بصره با
ابومحمد مافروخی ـ عامل بصره ـ داشت، چه بسیار که مغلوب وی میشد و مافروخی در ذکر اشعار جاهلی بر او چیره میگشت.
ابوریاش اگرچه در شعردانی با مافروخی و در هجویه سرایی با این لنکک توان مقابله نداشت، بیگمان در زمینه
لغت بر آنان غالب میآمد.
ثمره دوستی او با مافروخی آن بود که وی سرانجام، امر دریافت
عوارض و
مالیات کشتیها را در
آبادان به عهده وی سپرد. این امر بار دیگر رقیب وی، ابن لنکک را بر آن داشت تا در هجائیهای، زبان به بدگویی او گشاید.
وی نسبت به
ابونواس سخت
کینه داشت و معتقد بود که آن دو شعر را به فساد کشیده اند.
ابوریاش در بصره شاگردانی نیز داشته است. یکی از آنان تنوخی بود که از جوانی نزد او به کسب علم پرداخته
و دیگری ابوعبدالله حسین
بن علی نمری (بصری) که از دوستان وی بوده و از او روایت نیز
کرده است.
با اینهمه، در زمینه شعر، اگر هجاهایی که ابن لنکک برای او سروده نبود، شاید اصلاً نامی از وی باقی نمیماند، زیرا بیشتر در شرح حال ابن لنکک است که ذکر او هم به میان میآید، یا در شرح حالی که یاقوت به او اختصاص داده، تنها یک تک بیتی در تغزل و یک ۴ بیتی در عَتابِ
ابومحمد مهلبی وزیر معزالدوله از او نقل
کرده است.
تنها کتابی که از او به چاپ رسیده، شرح هاشمیات کمیت است که نخستین بار به کوشش هورویتس همراه با ترجمه اشعار به زبان آلمانی در لیدن (۱۹۰۴م) منتشر شده است. بار دیگر نیز این کتاب به کوشش داوودسلام و نوری
حمودی قیسی در
بیروت (۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م) چاپ شده است. اثر دیگری که منسوب به اوست، حماسه ریاشیه نام دارد که شرح نکته آمیزی بر حماسه
ابو تمام است و ابوالعلاء معری (هـ م) به درخواست شخصی که مصطنع الدوله خوانده میشده، بخشهایی از این کتاب را که ابوریاش بدان نپرداخته بود، شرح
کرده و الریاش المصطنعی نامیده است.
بغدادی قطعات متعددی از این شرح را در خزانـة الادب
آورده است. همو رساله ای به او نسبت داده و داستان کشته شدن
مالک ابن نویره . به دست
خالد بن ولی د را از آن نقل
کرده است.
(۱) ابن انباری، عبدالرحمن
بن محمد، نزهـة الالباء، به کوشش
ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
(۲) ابن منظور، لسان.
(۳) بغدادی، عبدالقادر
بن عمر، خزانـة الادب، قاهره، ۱۹۷۹م.
(۴) تنوخی، محسن
بن علی، نشوار المحاضرة، به کوشش عبود شالچی، بیروت، ۱۳۹۱ق/ ۱۹۷۱م.
(۵) ثعالبی، عبدالملک
بن محمد، یتیمـة الدهر، به کوشش علی
محمد عبداللطیف، قاهره، ۱۳۵۲ ق/ ۱۹۳۴م.
(۶) سیوطی بغیـة الوعاة، به کوشش
محمد ابوالفضل
ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۷) صفدی، خلیل
بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش س، ددرینگ، بیروت، ۱۳۹۲ق/ ۱۹۷۲م.
(۸) قفطی، علی
بن یوسف، انباه الرواة، به کوشش
محمد ابوالفضل
ابراهیم، قاهره، ۱۳۶۹ق/ ۱۹۵۰م.
(۹) یاقوت، ادبا.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابو ریاش»، ج۵، شماره۲۱۷۵.