احضار زنان مصر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
احضار زنان مصر، به درخواست
حضرت یوسف و موجب رفع
اتهام از او گردید.
احضار زنان مصر از سوی
پادشاه مصر، مورد درخواست
یوسف علیهالسّلام :
«وقال الملک ائتونی به فلما جاءه الر سول قال ار جع الی ر بک فاساله ما بال النسوة اللاتی قطعن ایدیهن ان ر بی بکیدهن علیم: پادشاه گفت: «او را نزد من آورید! » ولی هنگامی که فرستاده او نزد وی(یوسف) آمد گفت: «به سوی صاحبت بازگرد، و از او بپرس ماجرای زنانی که دستهای خود را بریدند چه بود؟ که خدای من به نیرنگ آنها آگاه است.» »
«قال ما خطبکن اذ ر اودتن یوسف عن نفسه قلن حاش للـه ما علمنا علیه من سوء قالت امر ات العزیز الآن حصحص الحق انا ر اودته عن نفسه وانه لمن الصادقین : (پادشاه آن زنان را طلبید و) گفت: «به هنگامی که یوسف را به سوی خویش دعوت کردید، جریان کار شما چه بود؟» گفتند: «منزه است خدا، ما هیچ عیبی در او نیافتیم! » (در این هنگام) همسر عزیز گفت: «الآن حق آشکار گشت! من بودم که او را به سوی خود دعوت کردم؛ و او از راستگویان است! »
از
سیاق آیه میتوان استفاده نمود که احضار زنان از سوی پادشاه مصر پس از درخواست یوسف بوده است.
احضار زنان مصر و بازجویی آنان از سوی پادشاه مصر سبب روشن شدن بی گناهی یوسف علیهالسّلام :
«قال ما خطبکن اذ ر اودتن یوسف عن نفسه قلن حاش للـه ما علمنا علیه من سوء قالت امر ات العزیز الآن حصحص الحق انا ر اودته عن نفسه وانه لمن الصادقین : (پادشاه آن زنان را طلبید و) گفت: «به هنگامی که یوسف را به سوی خویش دعوت کردید، جریان کار شما چه بود؟» گفتند: «منزه است خدا، ما هیچ عیبی در او نیافتیم! » (در این هنگام)
همسر عزیز گفت: «الآن حق آشکار گشت! من بودم که او را به سوی خود دعوت کردم؛ و او از راستگویان است! »
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۱۵، برگرفته از مقاله «احضار زنان مصر».