احتجاج امام علی به حدیث غدیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از آنجا که مسئله
خلافت و جانشینی
حضرت علی (علیهالسّلام) بعد از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، امری انتصابی و به دستور
خداوند متعال بوده و بارزترین موقعیتی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن به جانشینی امام علی (علیهالسّلام) پس از خود تصریح کردند،
خطبه غدیر خم است. از همین رو امیر مؤمنان (علیهالسّلام) و بقیه ائمه معصومنین (علیهمالسّلام) در موارد گوناگون و در منابع مختلف شیعی و
اهل سنت بر حق خلافت و جانشینی خود تاکید داشته و در موارد بسیاری به حدیث غدیر
احتجاج کردهاند.
احمد بن حنبل در مسندش با سند صحیح نقل میکند:
"حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِی اَبِی حَدَّثَنَا حُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَاَبُو نُعَیْمٍ الْمَعْنَی قَالاَ حَدَّثَنَا فِطْرٌ عَنْ اَبِی الطُّفَیْلِ قَالَ جَمَعَ عَلِیٌّ النَّاسَ فِی الرَّحَبَةِ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اَنْشُدُ اللَّهَ کُلَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- یَقُولُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ مَا سَمِعَ لَمَّا قَامَ. فَقَامَ ثَلاَثُونَ مِنَ النَّاسِ - وَقَالَ اَبُو نُعَیْمٍ فَقَامَ نَاسٌ کَثِیرٌ - فَشَهِدُوا حِینَ اَخَذَهُ بِیَدِهِ فَقَالَ لِلنَّاسِ «اَتَعْلَمُونَ اَنِّی اَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ». قَالُوا نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا مَوْلاَهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ». قَالَ فَخَرَجْتُ وَکَاَنَّ فِی نَفْسِی شَیْئاً فَلَقِیتُ زَیْدَ بْنَ اَرْقَمَ فَقُلْتُ لَهُ اِنِّی سَمِعْتُ عَلِیًّا یَقُولُ کَذَا وَکَذَا. قَالَ فَمَا تُنْکِرُ قَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- یَقُولُ ذَلِکَ لَهُ".
حضرت علی (علیهالسّلام) مردم را در
رحبه گرد آورد و فرمود: سوگند میدهم هر مرد مسلمانی که
غدیر خم را به خاطر دارد و سخنی را که در آن روز از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیده است، از جا برخیزد. سی تن از مردم برای اقامه
شهادت بپا خاستند ـ ابونعیم گفته است که افراد بسیاری شهادت دادند ـ و اعلام کردند آن هنگام که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دست امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) را به دست مبارک خود گرفت خطاب به مردم فرمود: آیا میدانید که من شایستهتر به مؤمنان از خود آنها میباشم؟ همگی فرمایش رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را تصدیق کردند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: هر کس من مولای او هستم، این علی مولای او است، پروردگارا! دوست علی را دوست بدار، و دشمن علی را دشمن بدار. ابوطفیل گفت: از میان جمع در حالی بیرون رفتم که در خودم احساس ناراحتی میکردم، و در بازگشت از اجتماع مردم، به دیدار «
زید بن ارقم» رفتم و به او گفتم: از علی چنین و چنان شنیدم و ناراحت شدم! «زید» گفت: آنچه را که شنیدی انکار مکن! به دلیل آن که، آنچه را که استماع کردهای من خود از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدهام!
هیثمی بعد از نقل روایت میگوید: "رواه احمد ورجاله رجال الصحیح غیر فطر بن خلیفة وهو ثقة؛ این روایت را احمد نقل کرده و راویان آن، راویان
صحیح بخاری هستند؛ غیر از فطر بن خلیفه که او نیز مورد اعتماد است".
احمد بن حنبل در مسندش مینویسد:
"حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِی اَبِی حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ حَدَّثَنَا شُعْبَةُ عَنْ اَبِی اِسْحَاقَ قَالَ سَمِعْتُ سَعِیدَ بْنَ وَهْبٍ قَالَ نَشَدَ عَلِیٌّ النَّاسَ فَقَامَ خَمْسَةٌ اَوْ سِتَّةٌ مِنْ اَصْحَابِ النَّبِیِّ -صلی الله علیه وسلم- فَشَهِدُوا اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- قَالَ «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ".
سعید بن وهب گوید: حضرت علی (علیهالسّلام) در رحبه، حاضران را سوگند داد که هر کس در روز غدیر خم سخنی در حق من از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیده است از جا برخیزد. در این هنگام پنج تن و یا شش تن برخاستند و گواهی دادند که آنان در آن روز از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در محل غدیر شنیدند، خطاب به مردم فرمود: هر کس من مولای او هستم، این علی نیز مولای اوست".
هیثمی بعد از نقل روایت میگوید: "رواه احمد ورجاله رجال الصحیح".
ابوبکر بزار در
بحر الذخار مینویسد:
"حَدَّثَنَا یُوسُفُ بْنُ مُوسَی، قَالَ: ثنا عُبَیْدُ اللهِ بْنُ مُوسَی، عَنْ فِطْرِ بْنِ خَلِیفَةَ، عَنْ اَبِی اِسْحَاقَ، عَنْ عَمْرٍو ذِی مَرَّ، وَعَنْ سَعِیدِ بْنِ وَهْبٍ، وَعَنْ زَیْدِ بْنِ یُثَیْعٍ، قَالُوا: سَمِعْنا عَلِیًّا، یَقُولُ: نَشَدْتُ اللَّهَ رَجُلا سَمِعَ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم، یَقُولُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ لَمَّا قَامَ، فَقَامَ اِلَیْهِ ثَلاثَةُ عَشَرَ رَجُلا، فَشَهِدُوا اَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم، قَالَ: اَلَسْتُ اَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ، قَالُوا: بَلَی یَا رَسُولَ اللهِ، قَالَ: فَاَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ، فَقَالَ: مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَاَحِبَّ مَنْ اَحَبَّهُ، وَاَبْغِضْ مَنْ اَبْغَضَهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ".
ابواسحاق از عمرو بن ذیمرّ، سعید بن وهب و زید بن یثیع نقل کرده است که هر سه به اتفاق هم گفتند که شنیدیم حضرت علی (علیهالسّلام) سوگند میداد که هر کسی از شما از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز غدیر خم آن چه را درباره من فرموده، شنیده است، شهادت خود را اعلام نماید. سیزده تن از حاضران از جای خود برخاستند و گواهی خود را اعلام داشتند که از آن حضرت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیدیم، فرمود: آیا من از جان مؤمنان سزاوراتر از خود آنها نیستم؟ مردم فرموده آن حضرت را تصدیق کردند. در این هنگام دست علی (علیهالسّلام) را گرفت و فرمود: «من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه واحبّ من احبّه و ابغض من ابغضه و انصر من نصره و اخذل من خذله».
هیثمی بعد از نقل روایت میگوید: "رواه البزار ورجاله رجال الصحیح غیر فطر بن خلیفة وهو ثقة؛ این روایت را بزار نقل کرده و تمام راویان آن، راویان صحیح بخاری هستند، غیر از فطر بن خلیفه که او نیز قابل اعتماد است".
در مسند احمد بن حنبل آمده است:
"حدثنا عبد اللَّهِ ثنا عَلِیُّ بن حَکِیمٍ الاودی اَنْبَاَنَا شَرِیکٌ عن ابی اِسْحَاقَ عن سَعِیدِ بن وَهْبٍ وَعَنْ زَیْدِ بن یُثَیْعٍ قَالاَ نَشَدَ عَلِیٌّ الناس فی الرَّحَبَةِ من سمع رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول یوم غَدِیرِ خُمٍّ الا قام قال فَقَامَ من قِبَلِ سَعِیدٍ سِتَّةٌ وَمِنْ قِبَلِ زَیْدٍ سِتَّةٌ فَشَهِدُوا انهم سَمِعُوا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم یقول لعلی رضی الله عنه یوم غَدِیرِ خُمٍّ اَلَیْسَ الله اَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ قالوا بَلَی قال اللهم من کنت مَوْلاَهُ فعلی مَوْلاَهُ اللهم وَالِ من وَالاَهُ وَعَادِ من عَادَاهُ".
ابیاسحاق از سعید بن وهب و از زید بن یثیع روایت کرده است که هر دو تن گفتند: حضرت علی (علیهالسّلام) در رحبه، حاضران را سوگند داد که هر کس در روز غدیر خم سخنی در حق من از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شنیده است از جا برخیزد. در این هنگام شش تن از کنار سعید بن وهب و شش تن از کنار زید بن یسع برخاستند و گواهی دادند که آنان در آن روز از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در محل غدیر شنیدند، خطاب به مردم فرمود: آیا خداوند از مؤمنان به خودشان سزاوارتر نیست؟ حاضران گفتند: آری! خدا بر همگی آنان اولویت دارد. سول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: بارخدایا هرکه من مولای او هستیم، این علی مولای اوست، بارخدایا دوست بدار کسانی که او را دوست دارند و دشمن باش با کسی که با او دشمنی ورزد".
البانی بعد از نقل این روایت میگوید:
"و اخرج عبدالله بن احمد فی " زوائده علی المسند " (۱/ ۱۱۸) عن سعید بن وهب و زید بن یثیع قالا: نشد علی الناس فی الرحبة: من سمع رسول الله صلی الله علیه وسلم یقول یوم غدیر (خم) الا قام، فقام من قبل سعید ستة، و من قبل زید ستة، فشهدوا... الحدیث. و قد مضی فی الحدیث الرابع الطریق الثانیة و الثالثة. و اسناده حسن، و اخرجه البزار بنحوه و اتم منه. و للحدیث طرق اخری کثیرة جمع طائفة کبیرة منها الهیثمی فی " المجمع " (۹/ ۱۰۳ - ۱۰۸) و قد ذکرت و خرجت ما تیسر لی منها مما یقطع الواقف علیها بعد تحقیق الکلام علی اسانیدها بصحة الحدیث یقینا، و الا فهی کثیرة جدا، و قد استوعبها ابن عقدة فی کتاب مفرد، قال الحافظ ابن حجر: منها صحاح و منها حسان. و جملة القول ان حدیث الترجمة حدیث صحیح بشطریه، بل الاول منه متواتر عنه صلی الله علیه وسلم کما ظهر لمن تتبع اسانیده و طرقه، و ما ذکرت منها کفایة".
عبدالله پسر احمد در آنچه بر مسند احمد افزوده است، از سعید بن وهب و زید بن یثیع نقل کرده که این دو نفر گفتهاند: علی در رحبه مردم را سوگند داد که هر کس حدیث غدیر را از رسول خدا شنیده است از جا بر خیزد. بعد از شش نفر از کنار سعید و شش نفر از کنار زید شهادت دادند.... و در حدیث چهارم ـ در طریق داشت دوّم و سوّم ـ نیز این روایت گذشت. سند آن نیکو است و بزار نیز همانند آن را به شکل کامل تری نقل کرده است و برای این روایت سندهای بسیاری وجود دارد که طایفه بزرگی از علما آن را نقل کردهاند؛ از جمله هیثمی در
مجمع الزوائد. من نیز تااندازهای که در توانم بود این روایات را بعد از تحقیق سندهای آن، آنهایی را که سندش قطعی بوده نقل کردم و گرنه این روایت طرق بسیاری دارد. و ابن عقده نیز آن را در کتابی جدا گانه آورده است.
ابن حجر عسقلانی در باره حدیث غدیر گفته: بعضی از روایات غدیر صحیح و بعضی از آن حسن هستند. و خلاصه این که این حدیث با هر دو قسمتش (من کنت مولاه... اللهم وال من والاه) صحیح است؛ بلکه قسمت اول آن به صورت متواتر از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده؛ چنانچه برای کسانی که در سند آن تحقیق کردهاند، مطلب آشکاری است و من بهاندازه کافی آن را ذکر کردم".
احمد بن حنبل در مسندش مینویسد:
"حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ حَدَّثَنِی عُبَیْدُ اللَّهِ بْنُ عُمَرَ الْقَوَارِیرِیُّ حَدَّثَنَا یُونُسُ بْنُ اَرْقَمَ حَدَّثَنَا یَزِیدُ بْنُ اَبِی زِیَادٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ اَبِی لَیْلَی قَالَ شَهِدْتُ عَلِیًّا فِی الرَّحَبَةِ یَنْشُدُ النَّاسَ اُنْشِدُ اللَّهَ مَنْ سَمِعَ رَسُولَ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- یَقُولُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ «مَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ». لَمَّا قَامَ فَشَهِدَ. قَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ فَقَامَ اثْنَا عَشَرَ بَدْرِیًّا کَاَنِّی اَنْظُرُ اِلَی اَحَدِهِمْ فَقَالُوا نَشْهَدُ اَنَّا سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ -صلی الله علیه وسلم- یَقُولُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ «اَلَسْتُ اَوْلَی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ وَاَزْوَاجِی اُمَّهَاتُهُمْ». فَقُلْنَا بَلَی یَا رَسُولَ اللَّهِ. قَالَ «فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاَهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاَهُ وَعَادِ مَنْ عَادَاهُ».
البانی بعد از نقل روایت میگوید: السادسة: عن عبدالرحمن بن ابیلیلی قال: " شهدت علیا رضی الله عنه فی الرحبة ینشد الناس. . ". فذکره مثله دون زیادة " و انصر... ". اخرجه عبدالله بن احمد (۱/ ۱۱۹) من طریق یزید بن ابی زیاد و سماک بن عبید بن الولید العبسی عنه. قلت: و هو صحیح بمجموع الطریقین عنه، و فیهما ان الذین قاموا اثنا عشر. زاد فی الاولی: بدریا؛ طریق ششم از عبدالرحمن بن ابیلیلی است که گفت: در روز رحبه حاضر بودم که علی (علیهالسّلام) مردم را سوگند میداد... عبدالله، پسر احمد بن حنبل این روایت را از طریق یزید بن زیاد و سماک بن عبید بن ولید عبسی نقل کرده است. نظر من این است که این روایت با در نظر گرفتن هر دو سند، صحیح است. در هر دو روایت این مطلب وجود دارد که کسانی که شهادت دادند، دوازده نفر بودند؛ ولی در روایت اول این مطلب اضافه شده است که همه دوازده نفر بدری بودهاند".
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله "آیا امیرالمؤمنین (علیهالسلام) به حدیث غدیر احتجاج کرده است؟"