ابوسعید اصطخری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِصْطَخْری، ابوسعیدحسن
بناحمد (۲۴۴- ۳۲۸ق/۸۵۸ -۹۴۰م)، فقیه
شافعی بود.
از زادگاه، تحصیلات و زندگی وی در دوران کودکی چیزی دانسته نیست، اما از انتساب او به
اصطخر چنین بر میآید که شاید زمانی را در آن شهر گذرانده باشد.
اصطخری نزد شاگردان
مزنی و
ربیع بن سلیمان فقه آموخت
و از محدثانی چون
سعدان بن نصر ،
حفص بن عمرو ربالی ،
احمد بن منصور رمادی ،
احمد ابن حازم بن ابی غرزه ،
حنبل بن اسحاق و
محمد بن عبدالله بن نوفل حدیث شنید و دانشمندانی چون
دارقطنی ،
ابن شاهین ،
محمد بن مظفر بغدادی ،
یوسف بن عمر قواس و
ابوالحسن ابن جندی از وی حدیث نقل کردند.
عبّادی وی را جزو طبقه سوم فقهای
شافعی به شمار آورده است.
اصطخریاز چنانشهرتیدر
فقه برخوردار بود کهاز او باعنوانهایی چون «فقیه مقدم»،
«علامه» و «شیخ شافعیه» در عراق نام بردهاند.
ابن سریج (ه م) از رقیبان وی بوده، و مناظرهای تند نیز میان آن دو صورت گرفته بوده است.
اصطخری مدتی قاضی قم بود.
مردم آن دیار که
شیعی مذهب بودند، به سبب نحوه قضای ویدر تقسیم
ارث به مخالفت برخاستند و اصطخری از بیم جان خویش به
همدان گریخت.
در دوران
المقتدر ،
خلیفه عباسی (۲۹۶-۳۲۰ق) به قضای
سجستان گماشته شد
و در همین دوره
مدتی ریاست حسبة
بغداد را نیز عهدهدار بود و مراکز
لهو و لعب بازار شهر را به
آتش کشید.
وی در عصر
القاهر عباسی (۳۲۰-۳۲۲ق) نیز از جایگاه بلندی نزد خلیفه برخوردار بود.
القاهر از او درباره حکم
صابئان استفتا نمود و او به جهت آنکه آنان راستاره پرست و مخالف
یهود و
نصارا میانگاشت، به قتلشان
فتوا داد.
اصطخری در مسائل فقهی گاه فراتر از چارچوب اصول و
قواعد فقه شافعی
اجتهاد میکرده است
و در برخی موارد آراء غریبی داشته، و شاید از همین رو به داشتن لغزشهای بسیار در قواعد فقهی متهم شده است.
سبکی برخی از نظریات خاص وی را آورده است.
وی در
جمادی الاخر ۳۲۸ درگذشت و در باب حرب بغداد به
خاک سپرده شد.
از تألیفات اصطخری چیزی در دست نیست، اما نام برخی از آن آثار اینهاست:
۱. ادب القضاء، در یک جلد بزرگ
که در نوع خود بینظیر و حاکی از گستردگی دانش وی بوده است.
ابن خلکان در میان آثار وی، کتاب الاقضیه را نام برده
که به گمان بسیار همان ادب القضاء است.
۲. الشروط و الوثائق و المحاضر و السجلات.
۳. الفرائض الکبیر.
(۱) ابن خلکان، وفیات.
(۲) ابوبکر ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۳) ابن کثیر، البدایة.
(۴) ابن ندیم، الفهرست.
(۵) محمد ابویعلی، الاحکام السلطانیة، به کوشش محمد حامد فقی، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
(۶) عبدالرحیم اسنوی، طبقات الشافعیة، به کوشش عبدالله جبوری، بغداد، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
(۷) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۸) محمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/ ۱۹۸۴م.
(۹) محمد ذهبی، العبر، به کوشش محمد سعید
بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵م.
(۱۰) عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حلو، قاهره، مطبعة عیسی البابی الحلبی.
(۱۱) عبدالکریم سمعانی، الانساب، به کوشش عبدالرحمان معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
(۱۲) محمد عبادی، طبقات الفقهاء الشافعیة، لیدن، ۱۹۶۴م.
(۱۳) علی ماوردی، الاحکام السلطانیة، به کوشش محمد فهمی سرجانی، قاهره، المکتبة التوفیقیه.
(۱۴) عبدالله یافعی، مرآة الجنان، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوسعید اصطخری»، ج۹، ص۳۶۱۱.