ابنقزمان (اعلام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنقُزْمان، عنوان چندتن از افراد خاندان
قرطبی است که درسدههای ۴-۶ق/۱۰-۱۲م میزیستهاند.
درباره نام جد اعلای این خاندان، «قزمان» نمی توان اظهار نظر قاطع کرد. از طرفی این احتمال داده شده است که قزمان شکل
عربی شده نام اسپانیایی «Guzman» باشد که خود ریشه ژرمنی دارد. حرف «ق» هر چند جایگزین عادی «gÄ» نیست، ولی میتوان مواردی چون «سرقسطه» یافت که در آن اینگونه تبدیل صورت گرفته باشد.
از طرف دیگر در سده ۱ق/۷م در
جزیرة العرب نام قزمان به عنوان یک نام
عربی ، نمونه دارد
که مشتق از ماده «ق ز م» است. کودرا در یادداشتهایی که در ۱۹۱۰م منتشر ساخته بود، احتمال عربی بودن این نام را بر ژرمنی (ویزیگوتی) بودن آن ترجیح داده است.
شایان ذکر است که نسبت «زهری» برای افراد این خاندان که در نوشته
ابن عبدالملک و
ابن خطیب دیده میشود - اگرچه آنگونه که کولن ترجیح داده، ممکن است مربوط به نوعی رابطه غیر نسبی باشد - می تواند نسبتی اصیل بوده، بر انتساب آنان به عرب
بنی زهره دلالت نماید.
به هر روی در
اندلس کسان دیگری نیز میتوان یافت که نام قزمان داشته اند.
خاندان بنی قزمان در سده های ۴ و ۵ق/۱۰ و ۱۱م در
قرطبه از نفوذ و اعتبار به سزایی برخوردار بودند و از میان آنان رجال علمی و سیاسی، حتی
وزیر برخاست،
ولی درپی تحولات ربع پایانی سده ۵ق اقتدار آنان رو به کاستی نهاد.
معروف ترین افراد از فقهای این خاندان اینانند:
ابوالاصبغ عیسی بن قزمان، کاتب، ادیب و شاعر سده ۴ق/۱۰م.
وی به
حدیث نیز آگاهی داشت.
منصور بن ابیعامِر حاجب، وی را به
تعلیم و
تربیت خلیفه نوجوان، هشام دوم گمارد که در ۳۶۶ق به
خلافت رسیده بود.
چنانکه
ابنسعید تصریح کرده، وی از افراد این
خاندان بوده است، ولی به رغم آنکه لوی پرووانسال مطرح کرده، از حیث زمان ممکن نیست پدر ابنقزمان زجل سرا بوده باشد. ابیاتی از اشعار ابوالاصبغ را
ثعالبی،
حمیدی نقل کردهاند.
ابومروان عبدالرحمان، پسر ابوبکر
محمد بن عبدالملک که به عنوان
فقیه،
محدث و ادیبی زبردست شناخته میشد.
او نزد کسانی چون ابوعبدالله
محمد بن فرج طلاعی و
ابوعلی غسانی دانش آموخت و به درس
فقه ابوالولید ابنرشد نشست.
در منابع گاه از او با عنوان «وزیر»
و گاه با عنوان «
قاضی»
یاد شده است.
جمعی از عالمان
اندلس چون ابوبکر
محمد بن ابیزمنین، ابوالقاسم
احمد بن یزید بن بقی، ابوالخطاب
احمد بن محمد بلنسی،
محمد بن احمد بن یتیم و
ابراهیم بن علی خولانی از او استماع کردهاند.
در کتب
اجازات مغربی، او به عنوان یکی از راویان
موطأ مالک و آثار دیگری چون
التقصی ابنعبدالبر و
الشهاب قاضی قضاعی مطرح است.
اجازه روایت عامی که ابومروان به محدثان اندلسی معاصر خود داده، از شهرت بهسزایی برخوردار بوده است.
نمونهای از نثر ادبی او را میتوان در
الذخیره مشاهده کرد.
ابومروان در ۴۷۹ق/۱۰۸۶م ظاهراً در
قرطبه متولد شد و بعدها در اُشونه اقامت گزید و سرانجام در اول
ذیقعده ۵۶۴ق/۲۷ ژوئیه ۱۱۶۹م در همانجا وفات یافت.
ابوالحسین
عبیدالله، پسر ابومروان.
وی از پدرش و نیز از برادرش ابومحمد عبدالله و دیگر
مشایخ چون ابوجعفر بطروجی و ابواسحاق ابن فرقد استماع کرد و در
حدیث ،
فقه و
ادب تبحر یافت.
ابوالحسین مدت ها به
قضا در نواحی مختلف قرطبه اشتغال داشت و پس از چندی به اشونه نزد پدر رفت.
از جمله شاگردان او میتوان ابوسلیمان ابن حوط الله را نام برد که در ۵۷۸ق/۱۱۸۲م در قرطبه نزد او شاگردی کرده است.
وی سرانجام در ۵۹۴ق/۱۱۹۸م در اشونه وفات یافت.
ابوالقاسم احمد، پسر ابن قزمان زجل سرا.
وی
مالقه را به عنوان موطن برگزید و تا هنگام وفات (اندکی پس از ۶۰۰ق/۱۲۰۴م) در آنجا بود. وی از پدرش و نیز ابوبکر ابن سمجون نحوی روایت میکرد و قاسم بن محمد بن طیلسان از
راویان او بود.
(۱) ابن ابار محمد، تحفة القادم، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۲) ابن ابار محمد، التکملة، به کوشش کودرا، مادرید، ۱۸۸۲م.
(۳) ابن ابار محمد، التکملة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
(۴) ابن بسام علی، الذخیرة، به کوشش احسان عباس، لیبی/تونس، ۱۳۹۵-۱۳۹۹ق.
(۵) ابن بسام علی، بخشهایی از الذخیرة در «قطعاتی» (
نیکل در مآخذ لاتین).
(۶) ابن بشکوال خلف، الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
(۷) ابن بشکوال خلف، الصلة، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۹۶۶م.
(۸) ابن حجر عسقلانی احمد، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۹) ابن حجة حموی ابوبکر، بلوغ الامل فی فن الزجل، به کوشش رضا محسن قریشی، دمشق، ۱۹۷۴م.
(۱۰) ابن حزم علی، طوق الحمامة، به کوشش صلاح الدین قاسمی، تونس، ۱۹۸۵م.
(۱۱) ابن خاقان فتح، قلائد العقیان، ۱۲۸۴ق.
(۱۲) ابن خطیب محمد، الاحاطة، به کوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۱۳) ابن خلدون مقدمة، به کوشش علی عبدالواحد وافی، مصر، ۱۳۸۸ق/۱۹۶۸م.
(۱۴) ابن سعید علی، رایات المبرزین، به کوشش نعمان عبدالمتعال قاضی، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۱۵) ابن سعید علی، المغرب، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۳-۱۹۵۵م.
(۱۶) ابن عبدالملک محمد، الذیل والتکملة، به کوشش محمد بن شریفه، بیروت، دارالثقافة.
(۱۷) ابن قزمان، دیوان (گارثیا گومث در مآخذ لاتین).
(۱۸) بلوی احمد، ثبت، به کوشش عبدالله عمرانی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۹) تجیبی ابواسحاق، بخشی از نفح السحر در «قطعاتی» (
نیکل در مآخذ لاتین).
(۲۰) ثعالبی عبدالملک، یتیمة الدهر، ۱۳۵۲ق/۱۹۳۴م.
(۲۱) حمیدی محمد، جذوة المقتبس، به کوشش محمد بن تاویت طنجی، قاهره، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۲م.
(۲۲) ذهبی محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۲۳) ضبی احمد، بغیة الملتمس، مادرید، ۱۸۸۴م.
(۲۴) عمادالدین کاتب محمد، خریدة القصر، به کوشش آذرتاش آذرنوش و دیگران، تونس، ۱۹۷۲م.
(۲۵) کتانی عبدالحی، فهرس الفهارس، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۲ق.
(۲۶) گنثالث پالنثیا آنخل، تاریخ الفکر الاندلسی، ترجمه حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۵۵م.
(۲۶) مقری احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۱م.
(۲۷) نباهی ابوالحسن، تاریخ قضاة الاندلس، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، ۱۹۴۸م.
(۲۸) وادی آشی محمد، برنامج، به کوشش محمد محفوظ، بیروت، ۱۹۸۲م.
(۲۹) وزیر سراج محمد، الحلل السندسیة، به کوشش محمد حبیب هیله، تونس، ۱۹۷۰م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنقزمان»، ج۴، ص۱۶۴۰. ]