ابنقاضی شهبه تقیالدین ابوبکر بن احمد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوبکر بن احمد بن محمد بن عمر،
فقیه و قاضیالقضاه و مورخ، یکی از شخصیتهای
خاندان اِبْنِقاضیِ شُهْبه، میباشد.
ابنقاضی شهبه عنوان خاندانی
شافعیمذهب که در سدههای ۷-۹ق/۱۳- ۱۵م در
دمشق میزیستهاند.
ابوبکر بن احمد بن محمد بن عمر، ملقب
به تقیالدین (۷۷۹-۱۱ ذیقعده ۸۵۱ق/۱۳۷۷-۱۹ ژانویه ۱۴۴۸م)،
فقیه، قاضیالقضاه و مورخ بود. وی در کودکی
صحیح بخاری را نزد پدر خویش آموخت. در ۱۱ سالگی پدر را از دست داد و آنگاه در محضر درس عالمان زمان خویش چون
ابنحجی،
شرفان شریشی،
جمال طیمانی،
بدر بن مکتوم،
ابوهریرة بن ذهبی،
علاء بن ابوالمجد و دیگران
به کسب
علم پرداخت. او سرانجام فقیهی برجسته شد و ریاست
مذهب شافعی
به او رسید و متصدی
فتوا و مرجع عموم گردید.
شهرت علمی وی باعث شد که از اَطراف و اکناف طالبان علم
به نزد او شتافته، از درس وی استفاده کنند. او در
دمشق و نیز در
بیتالمقدس به نقل حدیث پرداخت.
سخاوی تصریح کرده که از او اجازه نقل حدیث دریافت داشته است.
وی نخست در مدارس مجاهدیه و عذراویه
به عنوان معیدِ درس مشغول بوده است، اما چنانکه خود او تصریح کرده است
در ۷۹۷ق در مدارس طبریه و امینیه
به تدریس پرداخته است.
همچنین در مدارس مختلف دیگری چون: اقبالیه، تقویه، و جز آن تدریس کرده است و جمع بسیاری از اعیان و بزرگان
شام در جلسه درس وی شرکت جستهاند.
طاو در ۸۴۲ق مستقلاً
به عنوان قاضیالقضاة دمشق انتخاب گردید، اما چون در واقعه اینال جَکمی، بر منبر
جامع اموی،
خطبه به نام ملک عزیز یوسف بن اشرف برسبای خواند، در حالی که آن زمان در دمشق خطبه
به نام ملک ظاهر جَقمق خوانده میشد، از اینرو جقمق او را از مقام
قضا برکنار کرد؛ اما بار دیگر در ۸۴۳ق
به این مقام منصوب گردید. در همین سال وی از مقام خطیبی جامع اموی برکنار شد و در ۸۴۴ق مقام قاضیالقضاتی را از او گرفتند و از آن پس او یکسره
به اشتغالات علمی روی آورد.
مسافرتها
ابنقاضی شهبه در کنار تدریس و تألیف
به مسافرتهایی نیز رفته است که مهمترین آنها سفری است که
به نمایندگی از جانب
ملک ظاهر جقمق همراه با نمایندگانی دیگر
به نزد شاهرخ رفت و در ۸۳۷ق برای انجام مراسم
حج به مکه سفر کرد و در
محرم ۸۵۱ همراه با خانواده خویش
به زیارت
بیتالمقدس رفت و در مدرسه طولونیه
به حضور شهاب ابوالبقاءِ زبیری شتافت و
به دمشق بازگشت.
در کنار مقام قضا و فعالیتهای علمی، وی نظارت بیمارستان نوری یا منصوری را نیز
به عهده داشت.
وی سرانجام در دمشق درگذشت. او را در مقبره خانوادگی در بابالصغیر
به خاک سپردند.
به ابنقاضی شهبه آثار و تألیفات بسیاری نسبت دادهاند که بیشتر آنها تلخیص، ذیل و شرح آثار دیگران است. وی در آثار خود از تألیفات
ابنحجر عسقلانی بهره برده و گاهی آراء او را نقد کرده است، او بر
تاریخ ابنحجی ذیلی نوشته که حوادث تا سال ۸۴۰ق را در آن آورده است و ذیلی نیز بر
تاریخهای
ذهبی،
برزالی،
ابنرافع،
ابنکثیر و دیگران نوشته که در ۸ جلد و شامل حوادث ۷۴۱ق تا ۸۲۰ و اندی میشده و بعد آن را در دو مجلد و سپس در یک مجلد خلاصه کرده است.
برخی از آثار وی
به این شرح است:
۱.
تاریخ، این کتاب تلخیصی است از
تاریخ الکبیر. وی در آن
تاریخهای مورخان پیش از خود چون: ذهبی،
ابنشاکر کتبی،
ابن کثیر را خلاصه کرده است. جلد سوم آن که شامل حوادث ۷۸۱ تا ۸۰۰ق است،
به کوشش عدنان درویش در دمشق (۱۹۷۷م) چاپ شده است. گویا این کتاب بخشی از کتاب مهم وی
الاعلام بتاریخ اهل الاسلام است.
۲.
طبقات الشافعیه، این کتاب یکی از منابع مهم مورخانی مانند:
سیوطی،
نعیمی،
ابنعماد و
ابنتغری بردی بوده است.
او در مقدمه طبقات اشاره کرده که چون نوشتههای گذشتگان درباره طبقات شافعیه یا بسیار مطول و غیر لازم بود و یا بسیار کوتاه و مختصر، از اینرو
به تألیف آن دست یازیده است و در آن فقط
به شرح حال شخصیتهای ممتاز و برجسته پرداخته است.
تألیف این کتاب در ۸۴۱ق
به انجام رسیده است. او تراجم علما را از
قرن سوم تا ۸۴۰ق که ۷۸۴ ترجمه است، در این کتاب آورده است. طبقات الشافعیة
به کوشش عبدالعلیم خان در حیدرآباد دکن در ۴ جلد (۱۳۹۸-۱۴۰۰ق) و نیز
به کوشش عبدالله انیس الطباع در
بیروت (۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م)
به چاپ رسیده است.
۳.
طبقات النجاة و اللغویین، که مؤلف در آن تراجم مختصری از نحویان و لغویان را
به ترتیب حروف تهجّی آورده است، اما آنچه
به کوشش محسن غیاض در
نجف اشرف (۱۹۷۳-۱۹۷۴م) چاپ شده است، تنها ترجمه افرادی را شامل است که محمد
نام داشتهاند.
۴. الاعلام
بتاریخ اهل
الاسلام، که شامل حوادث سالهای ۲۰۰ تا ۷۹۲ق است. نسخههای خطی این کتاب در کتابخانههای ملی پاریس (دوسلان، ۳۶۹ -۳۶۸)، فیضالله وینی جامع
به خط مؤلف و نیز عارف حکمت
و در کوپریلی
و اسعد افندی
از جلد دوم شامل حوادث ۷۸۱ تا ۸۰۰ نیز
به خط مؤلف موجود است.
۵.
تاریخ بناءِ مدینة دمشق و من بنا مِن المتقدّمین، که با عنوانهای:
تاریخ دمشق و
من بناها
من المتقدمین و
تاریخ بناء دمشق و معرفة
من بناها و طرف
من اخبارها و تلخیص
ابن قاضی شهبة لمقدمة
تاریخ دمشق از
ابنعساکر و
المنتقی من تاریخ ابن عساکر نیز معرفی شده است. نسخههایی از آن در برلین (آلوارت) و رشید افندی
و در ظاهریه
موجود است.
۶.
تراجم الفقهاء الشافعیة من ذیل الروضتین از ابوشامه، نسخهای از آن در دانشگاه پرینستون نگهداری میشود.
۷.
فتاوی شیخالاسلام ابنقاضی شهبه، نسخهای از آن در کتابخانه ابیالیسر عابدین مفتی در دمشق موجود است.
۸.
مناقب الشافعی. ظاهراً بخشی از
تاریخ الاسلام ذهبی است. نسخههایی از آن در برلین (آلوارت) و ظاهریه دمشق
و دانشگاه میشیگان موجود است.
۹. مجموعه احادیث (اربعون) در خزائن کتب الاوقاف بغداد.
۱۰.
منتخب من دره الاسلاک ابنحبیب. نسخهای از آن در پاریس وجود دارد.
۱۱.
منتقی العبر، نسخهای
به خط مؤلف در موزه بریتانیا نگهداری میشود در خزائن کتب الاوقاف بغداد، جلد اول آن که ناقص است
به عنوان جزء
فی الطبقات که گویا مختصر همین کتاب است، یافت میشود.
۱۲.
المنتقی من تاریخ ابن
دقماق به نام نزهة الانام فی تاریخ الاسلام، که نسخهای از آن گویا
به خط مؤلف در چستربیتی نگهداری میشود.
۱۳.
المنتقی من تاریخ ابنفرات. نسخهای از آن که ظاهراً
به خط مؤلف است، در چستربیتی موجود است. او آثار دیگری هم دارد که برخی از آنها
به خط خود اوست. چند اثر دیگر نیز
به او منسوب است.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنقاضی شهبه»، ج۴، ص۱۶۲۷.