ابنشجری ابوالسعادات هبةالله بن علی علوی حسنی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ شَجَری، ابوالسعادات هبةالله بن علی علوی حسنی (۴۵۰- ۲۰
رمضان ۵۴۲ق/۱۰۵۸-۱۲ فوریه ۱۱۴۸)، نحوی، لغوی، ادیب و شاعرِ شیعی بود.
نسب او به
امام حسن مجتبی (ع) میرسد و به همین سبب علوی حسنی نامیده شده است.
درباره شهرت یافتن او به ابن شجری اختلاف است.
یاقوت
او را از طرف مادر به خاندان «شجری» منسوب میداند، اما
ابن خلکان انتساب او را هم به این خاندان محتمل میداند و هم به قریه شجره واقع در نزدیکی
مدینه .
وی
ادب و
نحو را نزد
ابن طباطبا ،
خطیب تبریزی ،
سعید بن علی سُلالی و
ابن فَضال مُحاشِعی آموخت و
علم حدیث را نزد جماعتی از شیوخ چون
ابوالحسن مبارک بن عبدالجبار صیرفی و محمد بن سعید ابن نبهان کاتب فراگرفت
و از دوریستی،
ابن قدامه و دیگران روایت کرد.
وی هرگز از دانشاندوزی نیاسود، چنانکه در سن
پیری نیز در درس
ابوالحسن بن طیوری و برخی دیگر حاضر میشد،
حال آنکه او خود در فنون ادب تجارب بسیار اندوخته و در
بغداد ، سرور نحودانان گشته بود و چندی هم، به نیابت از سوی الطاهر ابوعبدالله احمد بن ابی الحسن علوی، نقیب طالبیان در محله کرخ
بغداد بود.
گویند ابنشجری مدت ۷۰ سال به تدریس نحو و ادب اشتغال داشت.
در این مدت طولانی بسیاری از مشاهیر نحو و
لغت ، چون
تاجالدین کندی ،
ابوالبرکات ابن انباری و
ابن خشاب از او دانش آموختند؛ عدهای چون
شیخ برهانالدین حمدانی قزوینی و
قطب راوندی نیز از او روایت حدیث کردند.
مقام ارجمند او را همگان ستودهاند:
منتجب الدین او را فاضل و صالح دانسته است؛ ابن انباری
سلسله مشایخ او را در نحو به
علی (ع) رسانده است؛ یاقوت
نیز وی را بسیار ستوده و گفته است در
علم نحو یگانه روزگار بود، اشعار و احوال و ایام
عرب را نیک میدانست و در ادب تسلط کامل و کافی داشت.
ابن هشام به آراء و نظرات او در چندین مورد استناد کرده و ابن خلکان
به تبحر او در استشهاد به شعر عرب اشاره نموده است.
بدینسان ابن شجری به درجهای از اعتبار و شهرت رسیده بود که بزرگی چون زمخشری، هنگام بازگشت از سفر
حج ، در
بغداد به دیدنش رفت و در حضور عدهای، از جمله ابن انباری، در باب
حدیث و
شعر و ادب با او به مباحثه پرداخت.
ابن شجری شعر نیز میسرود، اما از اشعار او تنها دو قطعه کوتاه مجموعاً ۵ بیت و نیز ۱۶ بیت از یک قصیده در مدح وزیر
نظامالدین ابونصر مظفر باقی مانده است.
گویا اشعار وی مورد پسند اهل ادب نبوده است، چنانکه
حسن بن احمد بن جکینا شاعر بغدادی شعر او را مورد طعن قرار داده است.
ابن شجری در بغداد چشم از جهان فروبست و در کرخ که محله
شیعه نشین بغداد بود، به
خاک سپرده شد
از وی آثاری در زمینههای مختلف برجای مانده که عبارتند از:
این کتاب یکی از آثار کمنظیر و ارزشمند است که صاحب آن بسیاری از آراء نحوی را با شواهد شعری مختلف در ۸۴ مجلس برای شاگردانش املا کرده است.
تاریخ بسیاری از مجالس دقیقاً ثبت شده، اما از شروع نخستین مجلس اطللاع دقیقی در دست نیست و با توجه به انیکه مجلس هشتم در اوایل
جمادیالاوّل ۵۲۴ املا گردیده و پس از آن به طور مرتب ادامه داشته است، شروع آن احتمالاً در اوایل ربیعالاول همان سال بوده است.
ابن شجری در این کتاب آراء بسیاری را بدون ذکر نام آورده است.
به عنوان مثال چند فصل کامل از کتاب الازهیة هروی را بدون ذکر مأخذ نقل کرده است
وی بخش وسیعی از
الامالی را
به ذکر لغزشهای
مکی بن ابی طالب مغربی در کتاب مشکل اِعراب القرآن اختصاص داده است.
برخی از متأخران
انگیزه این کار او را اختلافات مذهبی دانستهاند و گفتهاند که چون مکی بن ابی طالب، مالکی مذهب بوده و در چند جا از نوشتههایش معتزله را مورد انتقاد قرار داده و آنان را ملحد دانسته، ابن شجری در مقام دفاع از
معتزله به طرح این انتقادات پرداخته است، اما درباره این سخن باید اندکی تردید کرد، چه همه موارد نیز چندان نابجا نیست.
کتاب الامالی در ۱۳۴۹ق در دو مجلد در حیدرآباد به طور ناقص به چاپ رسیده و یک بار نیز در
بیروت بدون ذکر تاریخ، تجدید چاپ شده است.
بخش پایانی آن با عنوان مالم ینشر من الامالی الشجریة به کوشش حاتم صالح ضامن در ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م در بیروت چاپ شده که بقیه مجلس ۷۸ تا مجلس ۸۴ را شامل میشود.
این اثر گلچینی از بهترین اشعار شعرای جاهلی و اسلامی عصر اموی و عباسی است که وی به
تقلید از حماسه ابوتمّام و بحتری گردآورده است.
برخی معتقدند که در سلسله حماسههای
عرب ، اثرِ ابن شجری از همه ارزشمندتر است.
حماسه در ۱۳۴۵ق توسط مستشرق آلمانی فریتس کرنکو در حیدرآباد و در ۱۹۷۰م به کوشش عبدالمعین الملوحی و اسماء الحمصی در
دمشق به چاپ رسیده است.
شامل ۵۰ قصیده از قصاید معروف
عصر جاهلی و
مخضرمین است.
این اثر در ۱۳۰۶ ق در قاهره چاپ سنگی شده، در ۱۳۴۴ق به کوشش محمود حسن الزناتی در قاهره و یک بار دیگر در ۱۹۷۵م به کوشش علی محمد بجاوی در همانجا به چاپ رسیده است.
این اثر در ۱۳۳۰ق در قاهره چاپ شده است.
افزون بر اینها، نسخهای از یک فرهنگ مشترکات لفظی در برلین مضبوط است که شاید همان ما اتفق لفظه و اختلف معناه باشد که یاقوت
از آن نام برده است.
آثار دیگری هم برای ابن شجری ذکر کردهاند که عبارتند از:
۱.
الانتصار . هنگامی که ابن شرجی املای کتاب الامالی را به پایان برد، ابن خشاب از وی خواست تا آن را نزد او فراگیرد، اما وی نپذیرفت.
در نتیجه ابن خشاب به ردّ بعضی از موضوعات کتاب پرداخت و ابن شجری در پاسخ آن الانتصار را نوشت.
۲. شرح التصریف الملوکی ابن جنی.
۳. شرح اللمع ابن جنی.
(۱) ابن انباری، عبدالرحمان، نزهة الالیاء، به کوشش ابراهیم سامرایی، بغداد، ۱۹۵۹م.
(۲) ابن تغری بردی، النجوم.
(۳) ابن خلکان، وفیات.
(۴) ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر.
(۵) ابن شجری، هبةالله، الامالی، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۹ق.
(۶) ابن شجری، الحماسة، به کوشش فریتس کرنکو، حیدرآباد دکن، ۱۳۴۵ق.
(۷) ابن شجری، مالم ینشر من الامالی الشجریة، به کوشش حاتم صالح ضامن، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
(۸) ابن کثیر، البدایة.
(۹) ابن هشام، عبدالله، مغنی اللبیب، به کوشش محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره، مکتب التجاریة الکبری.
(۱۰) افندی اصفهانی، عبدالله، ریاض العلماء، به کوشش احمد الحسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
(۱۱) ذهبی، محمد، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۲) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۵م.
(۱۳) ضامن، حاتم صالح، مقدمه بر مالم ینشر (نک: ابن شجری در همین مآخذ).
(۱۴) فیروزآبادی، محمد، البلغة، به کوشش محمد المصری، دمشق، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۱۵) فقطی، علی، انباه الرواة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۹م.
(۱۶) مردم بک، عدنان، «التعریف و النقد»، مجله مجمع اللغة العربیة بدمشق، شم ۴۵، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م، شم ۴۵.
(۱۷) منتجبالدین، علی، فهرست اسماء علماء الشیعة، به کوشش عبدالعزیز طباطبائی، بیروت، ۱۴۰۶ق.
(۱۸) هروی، علی، الازهیة، به کوشش عبدالمعین الملوحی، دمشق، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
(۱۹) یاقوت، ادبا.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن شجری»،ج۴،ص۱۳۷۰.