ابنخطیب داریا ابوالمعالی محمد بن احمد بیسانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ خَطیبِ دارَیا، ابوالمعالی محمد بن احمد بن سلیمان بیسانی (۷۴۵-۸۱۰ق/ ۱۳۴۴-۱۴۰۷م)، شاعر،
ادیب و لغوی است.
سیوطی کنیه او را ابوعبدالله آورده است
و برخی ابوالمعاطی نیز ذکر کردهاند
که ظاهراً تصحیف ابوالمعالی است. همچنانکه نسبت «نیسابوری»
و «بیانی»
بیگمان تحریفی از بیسانی است.
پدرش خطیبِ یکی از نواحی
شام به نام داریا بوده و به همین سبب وی به این نام معروف شده است.
ابن حجر
او را
داماد مجدالدین فیروزآبادی صاحب قاموس المحیط میداند.
وی علوم عقلی و نقلی،
نحو،
فقه و
حدیث را نزد کسانی چون
ابوالحرم قلانسی،
عبدالوهاب بن ابی العلاء و
عماد بن کثیر فراگرفت. از کودکی به سرودن
شعر پرداخت تا آنکه به قول
ابن حجر بزرگترین شاعر عصر خود گردید. ابیاتی از اشعار او را به طور پراکنده در آثار نواجی،
سخاوی،
سیوطی،
شوکانی
میتوان یافت که جمعاً از حدود ۷۰
بیت تجاوز نمیکند و اشعاری نیز در وصف بنای «آثار
نبوی » واقع در ناحیه معشوق
مصر داشته که دو بیت از آن را بر
دیواره این بنا نوشته بودهاند.
ابن خطیب در ابتدا شاعری هزلگو و هرزهسرا بود
و ابراهیم بن محمد بشتکی را
هجو گفت و برهان بن جماعه قاضی را
مدح و سپس هجو نمود و کسانی چون
ابوالبقاء و
اشرف شعبان و
جلالالدین بلقینی را مدح گفت.
ابن حجر عسقلانی شاگرد وی بود و از او
شعر و حدیث شنید. سخاوی
تیزهوشی و وسعت تخیل او را سخت ستوده، گوید: وی قادر بود هر حقی را
باطل نمایاند و هر باطلی را
حق، و هرگاه میخواست به این شیوه با بزرگان مزاح کند، نثری که خود «سریاقات» میخواند، مینگاشت و در آن کلمات معمول و آشنا را در ترکیباتی چنان
مهمل و بیمعنی در پی هم مینهاد و سپس ظاهری چنان عالمانه به آن میبخشید که خواننده دچار سرگردانی میشد. کار این گونه مزاحهای او، گاه سخت بالا میگرفت. مثلاً یک بار که - به رغم این خصلت - به کار قیمت گذاری املاک
دمشق مشغول بود،
سند ملکی را به نام غزانیه
جعل کرد و برای اجازه فروش به برهان بن جماعه عرضه داشت. قاضی برهان به فراست دریافت که این سند بر یکی از زاویههای
مسجد بنی امیه به نام غزالیه منطبق است و
ابن خطیب خواسته است پس از تصویب قاضی، غزانیه را به غزالیه تبدیل کند و موجب رسوایی او گردد.
ابن ماجرا سبب شد که
ابن جماعه در صدد دستگیری
ابن خطیب برآید، اما
ابن خطیب از چنگ او به
قاهره گریخت و مدتی را در حمایت
ابن غراب به سر برد و سپس به بیسان برگشت و در آنجا رحل اقامت افکند.
در اینجا بود که هجاگویی و هرزهسرایی را رها کرد و به
زهد و
پارسایی روی آورد
و سرانجام در بیسان درگذشت.
آثار خطی موجود او عبارت است از
انموذج مراسلات در دمشق، قصیدهای (۲۶ بیت) در
برلین؛
موشحهای در گوتا (پرچ، و دیوان شعر او که به گفته
زرکلی یک نسخه از آن در رباط موجود است. آثاری چند نیز به او نسبت دادهاند که عبارت است از ارجوزهای شامل ۳۰۰ بیت که در آن به ذکر راویان
پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) و
صحابه پرداخته؛
الامتاع بالاتباع؛
الامداد فی الاضداد؛
تحصیل الادوات بتفصیل الوفیات در تاریخ صحابه؛
رونق المحدث سبک النظم مع الشرح طرح الخصاصة بشرح الخلاصة که [[
شرح الفیة ابن مالک]] است؛
طَرْف اللسان بطرق الزمان؛
کتاب اللغة اللّیث و الضرغام در علم
لغت محبوب القلوب؛ مطالب المطالب؛ ملاذ الشّواذّ در شواذّ لغوی
قرآن نهایة الامنیات فی الکلام علی حدیث اہنّما الاعمال بالنیات.
(۱)
ابن تغری بردی، النجوم.
(۲) احمد
ابن حجر عسقلانی، انباء الغمر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۳ق/ ۱۹۷۳م.
(۳) عبدالحی
ابن عماد، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۱ق.
(۴) زرکلی، اعلام.
(۵) محمد سخاوی، الضوء اللامع، قاهره، ۱۳۵۴ق.
(۶) سیوطی، بغیة الوعاة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۷) محمد شوکانی، البدر الطالع، بیروت، ۱۳۴۸ق.
(۸) عمر فروخ، تاریخ الادب العربی، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۹) محمد نواجی، حلیة الکمیت، قاهره، ۱۹۳۸م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنخطیب داریا»، ج۳، ص۱۱۵۵.