ابنحذاء ابوعبدالله محمد بن یحیی تمیمی قرطبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبن حَذّاء، ابوعبداله محمد بن یحیی تمیمی قُرطبی (۳۴۷-۴۱۶ق/ ۹۵۸- ۱۰۲۵م)،
فقیه ،
محدث ، ادیب
مالکی می باشد.
اِبن حَذّاء، فقیه، محدث، ادیب مالکیمی باشد. وی در علم تعبیر
رؤیا نیز بصیر بود
در تاریخ ولادتش اختلاف است: بیشتر کسانی که از او یاد کردهاند، از جمله پسرس ابوعمر، تولد او را در
محرم ۳۴۷ق نوشتهاند،
اما بغدادی،
سال ۳۴۸ق، پالنسیا
۳۴۶ق و کحاله
۳۳۶ق را سال تولد او دانستهاند.
قاضی عیاض
از قول ابن عفیف میگوید: این خاندان معتقدند که لقبشان «حذّاء» ( حُداخوان) بوده، زیرا جدشان در کاروان پ
یامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به این شغل مفتخر بود، لکن چون نخستین نیای آنان در محله کفشدوزان، سُکنی گزیده بود و نیز به سبب مشابهت دو حرف «د» و «ذ» به اشتباه «حذّاء» خوانده شدند.
وی از اعقاب داوود یکی از بزرگان
بنی امیه و فرمانروای وقت مَرْج راهِط بود که از
شام به
اندلس رفت و بعدها فرزندانش در آن دیار حکومت یافتند و به جاه و مقام رسیدند.
او در حیات خود بسیاری از بزرگان و علمای
فقه مالکی را ملاقات نموده و از محضر دانشمندان عصر خویش بهره برده،
به شهرهای مختلف سفر کرده و هر بار بر اندوخته علمی خویش افزوده است.
۱۴ ساله بود که در قُرطبه نزد
ابوبکر بن زَرْب شروع به فراگرفتن
فقه نمود
و نزد او ارج بسیار یافت آنچنانکه ابن زرب او را به فرزندی برگزید.
علماء و دانشمندان دیگری نیز نسبت به او سمت استادی داشتهاند از جمله: زکریا بن برطال، ابن سلیم، محمد بن ابی دلیم، ابوجعفر بن عونالله،
ابوبکر زبیدی،
ابوعیسی لیثی، ابن قوطیه.
چندی بعد، از قرطبه به قیروان رفت و در آنجا از ابن ابی زید قیروانی دانش آموخت و از او اجازه روایت یافت.
در ۳۷۲ق حج گزارد و در
حجاز تنی چند از علما از جمله
ابواسحاق ابراهیم بن احمد دینوری را ملاقات نمود و از او
حدیث شنید.
در مصرسپس به مصر سفر کرد و از محضر برخی از فقهای آن سامان مانند
ابوالقاسم عبدالرحمان بن عبدالله جوهری بهره جست.
سپس چون در
فقه و حدیث بصیرت یافت به اندلس بازگشت و نزد
ابومحمد اصیلی تقرب یافت و از محضرش کسب فیض نمود و به تکمیل معلومات خود همت گماشت.
بسیاری، از جمله فرزندش ابوعمر، دانش او را در علوم گوناگون از جمله تعبیر رؤیا ستوده و گفتهاند در فقه و حدیث و
درایه زبر دست بود چانکه از علمای متقدم و معاصر خویش چیزی کم نداشت.
ابن حذاء بارها شغل قضا یافت، نخست در بجایه،
سپس در اشبیلیه به کار قضا پرداخت
و گویا مدت اقامتش در این شهر از جاهای دیگر بیشتر بود و اعتباری که در این زمان میان اعیان کسب کرد، بسیار بود زیرا به قول ابن بشکوال
در همان احوال با مرکز قرطبه نیز رابطه استوار داشت و از مشاوران دولت قرطبه به شمار میرفت.
وی سپس بر اثر قیام بربرها (ح ۴۰۰ق/۱۰۱۰م) به ناچار به شمال اندلس رفت و در تُطِیله و سپس در شهر سالم به قضا مشغول شد.
عاقبت در سرقسطه اقامت گزید و همانجا در
ماه رمضان ۴۱۶ق درگذشت
) (سال ۴۱۰ق) و او را در جوار قبر
حَنَش بن عبدالله صَنْعانی (د ۱۰۰ق/۷۱۸م) به خاک سپردند .
و بنابر
وصیتش اوراق کتاب الانباء علی اسماء الله او را در کفنش گذاردند.
۱. الاستنباط لمعانی السنن و الاحکام من احادیث الموطأ، در ۸۰ جزء.
۲. الانباء علی اسماءالله تعالی.
۳. البشری فی تأویل الرؤیا، در ۱۰ جزء
که به نامهای البشری فی تعبیر الرؤیا، عبارة الرؤیا، البشری و الرؤیا آمده است.
. ۴ التعریف بمن ذکر فی مُوَطّأ
مالک بن انس من الرجال و النساء، که نسخهای از این کتاب در کتابخانه قرویین فاس موجود است. ۵. الخطب و سیر الخطباء
(۱) ا بن بشکوال، خلف، الصله، به کوشش عزت عطار الحسینی، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۵م.
(۲) ابن تغری بردی، النجوم.
(۳) ا بن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخه عکسی کتابخانه احمد ثالث.
(۴) ابن فرحون، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، ۱۹۷۴م.
(۵) بغدادی، اسماعیل پاشا، هدیة العارفین، استانبول، ۱۹۵۵م.
(۶) پالنسیا، آنخل گونزالس، تاریخ الفکر الاندلسی، ترجمه حسین مؤنس، قاهره، ۱۹۰۰م.
(۷) ذهبی، شمس الدین محمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۸) ذهبی، شمس الدین محمد، العبر، به کوشش ابوهاجر محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۹) صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش س ددرینگ، بیروت، ۱۳۸۹ق/۱۹۷۰م.
(۱۰) ضبی، احمد، بغیة الملتمس فی تاریخ رجال اهل الاندلس، قاهره، ۱۹۶۷م.
(۱۱) قاضی عیاض، ترتیب المدارک و تقریب المسالک، به کوشش احمد
بکیر محمود، بیروت، دار مکتبه الحیاة.
(۱۲) کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷.
(۱۳) یاقوت، ادبا.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابنحذاء»،ج۳، ص۱۰۹۳.