ابراهیمیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابراهیمیه گروهی منسوب به ابراهیم
بن موسی ملقب به المرتضی از فرزندان
امام موسی بن جعفر(علیهالسّلام) میباشد. سیدمرتضی و
سیدرضی که جمع کنندهی کتاب
نهج البلاغه بود از نسل ایشان میباشد.
شیخ مفید و
شیخ طبرسی تصریح کردهاند که ابراهیم
بن موسی
شجاع و فرد کریمی بود و علاوه بر آن هر یک از فرزندان امام کاظم(علیه
السّلام) دارای فضیلت و برتری هستند و در نظر مجلسی هم ابراهیم
بن موسی فردی ممدوح میباشد.
گرچه یاران او را نمیتوان به عنوان یک فرقه دانست اما عملکرد او در برابر
دولت عباسی به عنوان یک منتقد و مبارز، دولت عباسی را مجبور به سازش با او میکند ولی در بازی و جنگ
قدرت عباسیان گرفتار شده و کشته میشود. به همین دلیل بیان
قیام او روشن کننده سیاستهای سرکوبگرانه و اغواگرایانه عباسیان است.
در
سال ۱۹۸ هـ ق که محمد
بن ابراهیم معروف به
ابن طباطبا قیام کرد، ابراهیم
بن موسی به او پیوست. چون ابن طباطبا درگذشت، ابراهیم به محمد
بن محمد
بن زید ملحق شد و از طرف محمد مامور تصرف
یمن شد.
عدهای هم گفتهاند که وقتی
ابوالسرایا قیام کرد و کار وی و طالبیان در
عراق بالا گرفت، ابراهیم
بن موسی و جمعی از مردم خاندان وی در
مکه بودند و چون خبر ابوالسرایا و طالبیان عراق به ابراهیم رسید در سال ۲۰۰ هـ ق با عدهای از مردم خاندانش که با وی بودند از مکه خارج شد و به سوی یمن رفت. در آن وقت حاکم یمن که از جانب مامون تعیین شده بود اسحاق
بن موسی عباسی بود که چون از آمدن ابراهیم
بن موسی و نزدیک شدن وی به صنعا خبر یافت با همه سواره نظام و پیاده نظامی که در اردوگاه وی بود از آنجا بیرون رفت و راه نجدیه را پیش گرفت، و یمن را برای ابراهیم
بن موسی خالی گذاشت زیرا از نبرد با او نگران بود. او از کار عموی خویش داود
بن عیسی در مکه و
مدینه خبر یافته بود و همانند او عمل کرد و به سوی مکه رفت تا اینکه در منطقه مشاش جای گرفت و آنجا اردو زد و میخواست وارد مکه شود اما علویانی که آنجا بودند مانع وی شدند. مادر اسحاق
بن موسی که در مکه از علویان مخفی شده بود توسط عدهای مخفیانه به اردوگاه پسرش، پیوست.
در آن سال ابراهیم
بن موسی
بن جعفر برادر
امام رضا(علیهالسّلام) از یمن که در تصرف او بود، شخصی از فرزندان
عقیل بن ابی طالب را با عدهای برای ادای
حج به مکه فرستاد. مرد عقیلی رفت تا به محله بستان ابن عامر رسید. در آنجا شنید که ابواسحاق معتصم (خلیفه بعد از مامون) با گروهی از سالاران و فرماندهان برای ادای حج آمده. مرد عقیلی دانست که قادر بر نبرد آنها نخواهد بود و به همین دلیل در بستان ابن عامر ماند.
یک
قافله که حامل
پرده کعبه بود از آنجا میگذشت. عقیلی پرده کعبه و عطری که مختص کعبه بود و همچنین اموال بازرگانان را ربود. حجاج لخت و برهنه وارد مکه شدند. معتصم با یاران خود مشورت کرد. جلودی از سران گفت: من ترا از جنگ آنها بی نیاز خواهم کرد. صد مرد جنگی انتخاب کرد و به سوی عقیلی حمله و با او نبرد کرد، بسیاری از افراد عقیلی گرفتار شدند و بقیه فرار کردند. پرده و عطر
کعبه و اموال بازرگانان را باز گرفت، مگر بعضی از اموال که فرار کنندهگان همراه خود برده بودند. وی اموال را به تجار پس داد و به هر یک از اسراء ده تازیانه زد و رها کرد. آنها هم با گدائی به یمن بازگشتند که اغلب آنان از گرسنگی در طول راه مردند.
بعد از کشته شدن ابوالسرایا، حسن
بن سهل به
مدائن رفت و عبدالله
بن سعید
جرشی را به جنگ محمد
بن حسن فرستاد و حمدویه
بن علی
بن عیسی
بن ماهان را به یمن فرستاد که ابراهیم
بن موسی ابن جعفر علوی بر آن تسلط داشت. ابراهیم با همراهانی که از یمن داشت، به
جنگ وی برخاست و نبردهای سختی روی داد که از طرفین کشته میشد. سپس ابراهیم
بن موسی از یمن به قصد مکه بیرون آمد و یزید
بن محمد که حاکم مکه بود، خبر یافت و برای جلوگیری از وی پیرامون مکه
خندق کند. ابراهیم به مکه رسید و یزید با یاران خود به روی وی ایستاد و ابراهیم
بن موسی بعضی از یاران خود را فرستاد تا از
کوه داخل مکه شوند و یزید فرار کرد و ابراهیم تصرف کرد و آنجا اقامت گزید.
در همان سال مامون امام رضا (علیه
السّلام) را از مدینه به
خراسان آورد و مامون در روز دوشنبه هفتم
ماه رمضان سال ۲۰۱ به ولیعهدی پس از خود با وی
بیعت نمود و مردم را بجای سیاه، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (علیه
السّلام) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و سکه دینار و درهم را به نام آن حضرت زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل
بن جعفر
بن سلیمان بن علی هاشمی که عامل مامون در بصره بود و از پوشیدن لباس سبز امتناع ورزید و گفت: این نقض بیعت است و نافرمانی را آشکار ساخت. مامون نیز، عیسی
بن یزید جلودی را بر سوی
بصره فرستاد و چون نزدیک بصره رسید، اسماعیل بدون جنگ و نبردی گریخت و جلودی داخل بصره شد و آنجا اقامت گزید و اسماعیل نزد حسن
بن سهل رفت، پس حسن وی را زندانی کرد و درباره وی از [[|مامون]] کسب تکلیف کرد و مامون نوشت که او را روانه مرو کند، پس روانهاش کرد و چون نزدیک
مرو رسید، مامون دستور داد که به
گرگان باز گردانده و آنجا زندانی شود و او همچنان در گرگان زندانی بود تا پس از مدتی از او راضی شد.
مامون فرمان بیعت امام رضا(علیه
السّلام) را با عیسی جلودی به مکه فرستاد و جلودی با (شعار) سبز و بیعت رضا به مکه رسید و ابراهیم به استقبال وی شتافت و مردم مکه برای امام رضا(علیه
السّلام) بیعت کردند و لباس سبز پوشیدند. در سال۲۰۲ ابراهیم
بن موسی
بن جعفر به امر مامون سالار
حج شد
و مردم را برای بیعت با برادر خویش امام رضا(علیه
السّلام) دعوت میکرد.
هنگامی که ابراهیم در مکه بود، حمدیه
بن علی نافرمان شد و مامون
حکومت یمن را به ابراهیم
بن موسی سپرد و به جلودی دستور داد که ابراهیم را در جنگ با حمدیه یاری کند. اما جلودی همراه ابراهیم نرفت و ابراهیم پس از شکست لشکر حمدیه به سرکردی فرزند حمدیه، رهسپار
صنعا شد، اما این بار حمدویه خود در مقابل ابراهیم صف آرایی کرد و جنگی سخت میان آنان روی داد که افراد زیادی از یاران ابراهیم کشته شدند و ابراهیم فرار کرد و به مکه بازگشت.
ابراهیم بعد از این وقایع بر ضد مامون به تکاپو برخاست تا اینکه
عیسی بن یزید جلودی او را گرفته و به
بغداد فرستاد و در آنجا به
زهر کشته شد. اما به روایتی ابراهیم خود امان خواست و به وساطت امام رضا(علیه
السّلام) امان گرفت و در بغداد بود تا اینکه او را به زهر کشتند
و در بغداد در صحن حرمین امامین کاظمین دفن شده است، که آنجا از قدیم الایام محل دفن
قریش بوده است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابراهیمیه».