إِلحاد (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الحاد: (الَّذینَ یُلْحِدُونَ) «الحاد» در اصل از مادّه
«لَحْد» (بر وزن مهد)، به معنای حفرهای است که در یک طرف قرار گرفته و به همین جهت به حفرهای که در یک جانب قبر کنده میشود،
«لحد» میگویند. سپس به هر کاری که از حدّ وسط، تمایل به افراط و تفریط پیدا کند
«الحاد» گفته شده، و به
شرک و بتپرستی نیز به همین جهت
«الحاد» اطلاق میگردد.
منظور از
«الحاد» در
اسماء خدا این است که الفاظ و مفاهیم آن را
تحریف کنیم. یا به این گونه که او را به اوصافی توصیف نماییم که شایسته آن نیست، همانند
مسیحیان که قائل به
تثلیث و خدایان سهگانه شدهاند. یا این که صفات او را بر مخلوقاتش تطبیق نماییم، همچون
بتپرستان که نام بتهای خود را از نام
خدا مشتق میکردند، مثلًا به یکی از بتها
«الّلات» و به دیگری
«العُزّی» و بهدیگری
«مَنات» میگفتند که به ترتیب از
«اللَّه»، «العزیز» و
«المَنّان» مشتق شده است. یا همچون مسیحیان که نام خدا را بر
عیسی و
روح القدس میگذاشتند و یا این که صفات او را آن چنان تحریف کنند که به
«تشبیه» به مخلوقات یا
«تعطیل» صفات و مانند آن بیانجامد و یا تنها به
«اسم» قناعت کنند بدون این که این صفات را در خود و جامعه خویش بارور سازند.
(وَ لِلّهِ الأَسْماء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَ ذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمآئِهِ سَيُجْزَوْنَ ما كانُواْ يَعْمَلُونَ) (و بهترين نامها براى خداست؛ خدا را به آن نامها بخوانيد. و كسانى كه نامهاى او را تحريف مىكنند و بر غير او مىنهند، رها سازيد. آنها بزودى جزاى اعمالى را كه انجام مىدادند، مىبينند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه لحد و
الحاد هر دو به يك معنا مىباشد، و آن ميل از حد وسط به يكى از دو طرف افراط و تفريط است، لحد قبر را هم به همين مناسبت لحد مىگويند، چون لحد هم در يك طرف قبر قرار دارد به خلاف ضريح كه در وسط قبر است و يلحدون چه از ثلاثى مجرد بوده و به فتح يا قرائت شود، و چه به ضم يا و از باب افعال به يك معنا است، و از بعضى از لغويين نقل شده كه گفتهاند به يك معنا نيست بلكه از ثلاثى مجرد به معناى ميل به يكى از دو طرف، و از باب افعال به معناى جدال و مغلوب ساختن طرف است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاء الْعَاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ وَ مَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَليمٍ) (كسانى كه كافر شدند، و مردم را از راه خدا بازداشتند، و همچنين از مسجدالحرام، كه آن را براى همه مردم، برابر قرار داديم، چه كسانى كه در آن جا زندگى مىكنند يا از نقاط دور وارد مىشوند؛ و نيز هركس بخواهد در اين سرزمين به انحراف و ستم روى آورد، ما از عذابى دردناك به او مىچشانيم!)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ) اين جمله كيفر كسى كه مردم را در اين حق ظلم مىكند بيان مىفرمايد، و لازمه آن تحريم اين عمل، يعنى بازدارى مردم از دخول مسجد براى عبادت است. و مفعول يرد حذف شده تا دلالت بر عموم كند. و حرف باء در
بالحاد براى ملابست، و در بظلم براى سببيت است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «إِلحاد»، ص۶۴.