إِطْعٰامُ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
إِطْعٰامُ:(فَكَفّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكينَ) «إِطْعٰامُ» از مادّه
طَعْم (به فتح طاء و سکون عین) به معنای خوراندن و چشاندن است.
آیه ناظر بر اداى
کفاره سوگندهاى بيهوده و خالى از
اراده است كه براى اين چنين سوگندهايى يكى از سه چيز تعيين شده:
• اطعام ده نفر
مسکین• پوشاندن
لباس بر ده نفر نيازمند
• آزاد كردن يک
بردهموضوع سخن ما روى
کلمه «اطعام»است.
(فَكَفّٰارَتُهُ إِطْعٰامُ عَشَرَةِ مَسٰاكينَ) منتها براى اين كه بعضى از اطلاق اين حكم چنين استفاده نكنند كه مىتوان از هر نوع غذاى پست و كمارزشى براى كفاره استفاده كرد، تصريح مىكند كه اين غذا بايد لااقل يک غذاى حدّ متوسط بوده باشد كه معمولا در خانوادۀ خود از آن تغذيه مىكنيد.
به موردی از کاربرد «إِطْعٰامُ» در قرآن، اشاره میشود:
(لا يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ في أَيْمانِكُمْ وَ لَكِن يُؤَاخِذُكُم بِما عَقَّدتُّمُ الأَيْمانَ فَكَفّارَتُهُ إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمونَ أَهْليكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْريرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيّامٍ ذَلِكَ كَفّارَةُ أَيْمانِكُمْ إِذا حَلَفْتُمْ وَ احْفَظواْ أَيْمانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرونَ) «
خداوند شما را بخاطر سوگندهايى كه بدون توجه ياد مىكنيد مؤاخذه نمىكند؛ ولى در برابر سوگندهايى كه از روى
اراده محكم كردهايد، مؤاخذه مىنمايد. كفّاره اين گونه سوگندها، اطعام ده نفر مستمند، از غذاهايى است كه غالباً به خانواده خود مىدهيد؛ يا لباس پوشاندن بر آن ده نفر؛ و يا آزاد كردن يک برده؛ و هركس كه نمىتواند، بايد سه روز
روزه بگيرد؛ اين، كفّاره سوگندهاى شماست به هنگامى كه
سوگند ياد مىكنيد و مخالفت مىنماييد). و سوگندهاى خود را
حفظ كنيد و نشكنيد. خداوند آيات خود را اين چنين براى شما بيان مىكند، شايد
شکر به جا آوريد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(إِطْعامُ عَشَرَةِ مَساكينَ مِنْ أَوْسَطِ ما تُطْعِمونَ أَهْليكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْريرُ رَقَبَةٍ ...) بيان خصال سهگانه كفارات است كه چون با لفظ أو كه براى ترديد است
عطف شده و دلالت دارد بر اينكه يكى از آن سه، وجوب دارد نه هر سه، و از اين هم كه فرمود:
(فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيّامٍ) استفاده مىشود كه خصال مذكور تخييرى است، و چنان نيست كه سومى در صورت
عجز از دومى و دومى در صورت عجز از اولى
واجب باشد، بلكه هر سه در عرض هم واجبند، و ترتيبى در بينشان نيست چه اگر ترتيبى در
ذکر آنها بود اين تفريع كه در جمله
(فَمَنْ لَمْ يَجِدْ ...) است لغو بود.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اطعام»، ج۳، ص ۱۶.