• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَنْف (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَنْف (به فتح الف و سکون نون) از مفردات نهج البلاغه، به معنای بینی است.
یا به معنای شروع مجدد کار و یا مربوط به آن است.
در بیان حضرت علی (علیه‌السلام) این واژه در خصوص مذمّت حکومت برخی افراد، مذمّت برخی یاران و پاسخ نامه معاویه مبنی بر یک‌باره بودن بیعت و ... آمده است.



أَنْف به معنای بینی است.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - أَنْفَهُ - خطبه ۷۲ (درباره مروان)

چنان‌که حضرت امیر (علیه‌السلام) در رابطه با کمی حکومت مروان بن حکم فرموده است:
«أَما إِنَّ لَهُ إِمْرَةً كَلَعْقَةِ الْكَلْبِ أَنْفَهُ
«بدانید او را حکومتی هست باندازه لیسیدن سگ‌ بینی‌اش را.» لذا مطابق دیدگاه مورخین، مدّت حکومت مروان بن حکم نه ماه بوده است.
ناگفته نماند: فعل «انف» به معنی استنکاف و کراهت و امتناع نیز آید.


۲.۲ - تَأْنَفونَ - خطبه ۱۰۵ (مذمت یاران)

ائتناف و استیناف، معنای دگیر این واژه است؛ یعنی: شروع مجدّد در کار.
این معانی در نهج البلاغه قابل مشاهده است.
لذا آن حضرت (علیه‌السلام) در مذمّت برخی یارانش فرموده‌اند:
«وَ قَدْ تَرَوْنَ عُهودَ اللهِ مَنْقوضَةً فَلا تَغْضَبونَ! وَ أَنْتُمْ لِنَقْضِ ذِمَمِ آبائِكُمْ تَأْنَفونَ
«می‌بینید که عهدهای الهی شکسته می‌شود، از آن خشمگین نمی‌شوید؛ ولی از شکسته شدن پیمان‌های پدرانتان امتناع و استنکاف می‌کنید.»

۲.۳ - يُسْتَأْنَفُ - نامه ۷ (خطاب به معاویه)

ظاهراً معاویه به حضرت (علیه‌السلام) نامه نوشته بود که بیعت تو بدون مقدّمه بوده است، باید از نو تجدید شود.
امام (علیه‌السلام) در پاسخ وی نوشته‌اند:
«لاَِنَّها بَيْعَهٌ واحِدَةٌ لا يُثَنَّى فيها النَّظَرُ، وَ لا يُسْتَأْنَفُ فيها الْخِيارُ، الْخارِجُ مِنْها طاعِنٌ، وَ الْمُرَوّي فيها مُداهِنٌ.»
«بیعت فقط یک‌دفعه است در آن تجدید نظر نمی‌شود و کسی اختیار از سرگرفتن را ندارد، خارج شونده از آن عیب‌جوست، و آن‌که فکر می‌کند که بپذیرم یا نه، منافق است.»

۲.۴ - أَنْفُ - نامه ۶۴ (اشراف و بزرگان)

انف، گاهی به معنی اشراف و بزرگان نیز می‌آید که البته تناسب این معنی با بینی که معنای اصلی است روشن است.
لذا آن حضرت (علیه‌السلام) به معاویه می‌نویسد:
«وَ ما أَسْلَمَ مُسْلِمُكُمْ إِلاّ كَرْهاً، وَ بَعْدَ أَنْ كانَ أَنْفُ الاِْسْلامِ كُلُّهُ لِرَسولِ اللهِ (صلى‌الله‌عليه‌وآله) حِزْباً.»
«مسلمان شما اسلام نیاورد، مگر از روی اجبار (ابو سفیان یک شب قبل از فتح مکه از ترس قتل، اسلام آورد) و پس از آن‌که همه‌ اشراف اسلام، حزب رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) بود.»

۲.۵ - أُنوفَ - حکمت ۲۷ (نهی عن المنکر)

رغم انف، یکی از معانی دیگر این واژه، که به معنای به خاک مالیدن بینی است، می‌باشد که کنایه از ذلیل کردن است.
چنان‌که حضرت (علیه‌السلام) در بیانی در این خصوص می‌فرمایند:
«وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغَمَ أُنوفَ الْمُنافِقينَ.»
يعنى: «كسى كه نهی از منکر نمايد بينى كافران را بر خاک ماليده.»


ناگفته نماند این کلمه با مشتقات آن مجموعاً پانزده بار در «نهج البلاغه» آمده است.



۱. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۹۵.    
۲. شرتونی، سعید، أقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۷۶.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۱۳۵، خطبه ۷۲.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۱۲۰، خطبه ۷۱.    
۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۰۲، خطبه ۷۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۱۳۹، خطبه ۷۳.    
۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۳۸.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۴۳۸.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۳، ص۲۰۶-۲۰۷.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۲۲۰.    
۱۱. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۶، ص۱۴۷.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۲۳۸، خطبه ۱۰۵.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۲۰۴، خطبه ۱۰۴.    
۱۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۱۵۴، خطبه ۱۰۶.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۲۲۶، خطبه ۱۰۶.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۱.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۶۲.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۴، ص۴۹۳.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۲۷۲.    
۲۰. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۷، ص۱۷۶.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۵۸۹، نامه ۷.    
۲۲. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۹، نامه ۷.    
۲۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۶۷، نامه ۷.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۷۲، نامه ۷.    
۲۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۰۲.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۶۰۳.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۹، ص۸۹.    
۲۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۰۷.    
۲۹. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۴۴.    
۳۰. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۷۴۶، نامه ۶۴.    
۳۱. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۳۴، نامه ۶۴.    
۳۲. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۵۴، نامه ۶۴.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۱۰، نامه ۶۴.    
۳۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۴۶.    
۳۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۴۸.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۱، ص۲۶۸.    
۳۷. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۷۳.    
۳۸. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۵۰.    
۳۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۷۷۵، حکمت ۲۷.    
۴۰. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعه الاستقامه، ج۳، ص۱۵۸، حکمت ۳۰.    
۴۱. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۴۷۳، حکمت ۳۱.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۳۹، حکمت ۳۱.    
۴۳. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۲۹.    
۴۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۴۳۷.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ج۱۲، ص۲۰۲.    
۴۶. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۵۶.    
۴۷. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۱۴۲.    
۴۸. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۱۹۷، خطبه ۹۰.    
۴۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۷۲۱، نامه ۵۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «انف»، ص۸۷-۸۸.    






جعبه ابزار