• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَفاءَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَفاءَ: (مَّا اَفآءَ اللَّهُ)
«اَفاءَ» از مادّه‌ «فی‌ء» در اصل به معنای‌ «رجوع و بازگشت» است و این که بر یک دسته از غنائم‌ «فی‌ء» (بر وزن شی‌ء) اطلاق شده است شاید به این خاطر باشد که خداوند تمام مواهب این جهان را در اصل برای مؤمنان، و قبل از همه، برای پیغمبر گرامیش که اشرف کائنات و خلاصه موجودات است، آفریده. و افراد غیر مؤمن و گنهکار، در حقیقت غاصبان این اموالند (هر چند بر حسب قوانین شرعی یا عرفی مالک محسوب شوند) و هنگامی که این اموال به صاحبان حقیقی باز می‌گردد، شایسته عنوان‌ «فی‌ء» است.
«اَفاءَ اللَّهُ» از مادّه‌ «فی‌ء» (بر وزن شی‌ء) به اموالی نیز گفته می‌شود که بدون مشقت به دست می‌آید. لذا به غنائم جنگی و همچنین‌ «انفال» (ثروت‌های طبیعی که متعلق به حکومت اسلامی است و مالک مشخص ندارد) اطلاق می‌شود.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با اَفاءَ:

۱.۱ - آیه ۷ سوره حشر

(مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبَى وَ الْيَتَامَى وَ الْمَسَاكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَ مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ) (آنچه را خداوند از اهل اين آبادی‌ها به پيامبرش باز گرداند، از آنِ خدا و پيامبر و خويشاوندان او، و يتيمان و مستمندان و در راه‌ماندگان است، تا اين اموال عظيم در ميان ثروتمندان شما دست به دست نگردد. آنچه را پيامبر براى شما آورده بگيريد و اطاعت كنيد، و از آنچه شما را نهى كرده خوددارى نماييد؛ و از مخالفت خدا بپرهيزيد كه خداوند كيفرش شديد است!)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مصدر افائه كه فعل ماضى أفاء مشتق از آن است، به معناى ارجاع است، چون خود آن مصدر از مصدر ثلاثى مجرد فی‌ء گرفته شده، كه به معناى رجوع است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)

۱.۲ - آیه ۵۰ سوره احزاب

(يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا) (اى پیامبر! ما همسران تو را كه مهرشان را پرداخته‌اى براى تو حلال كرديم، و همچنين كنيزانى كه از طريق غنايمى كه خدا به تو داده است مالک شده‌اى‌ و دختران عموى تو، و دختران عمه‌ها، و دختران دايى تو، و دختران خاله‌ها كه با تو مهاجرت كردند ازدواج با آنها براى تو جايز است و نيز زن باايمانى كه خود را به پيامبر ببخشد و مهرى براى خود نخواهد چنانچه پيامبر بخواهد مى‌تواند او را به همسرى برگزيند؛ امّا چنين ازدواجى تنها براى تو مجاز است نه ديگر مؤمنان؛ ما مى‌دانيم براى آنان در مورد همسرانشان و كنيزانشان چه حكمى مقرّر داشته‌ايم (و مصلحت آنان چه حكمى را ايجاب مى‌كند)؛ اين بخاطر آن است كه مشكلى در اداى رسالت بر تو نباشد (و از اين راه حاميان فزونترى فراهم سازى)؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: «وَ ما مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ» يعنى كنيزانى كه به عنوان غنیمت و در جنگ‌ها خدا در اختيار شما قرار داد، و اگر ملک يمين (كنيز) را مقيد به «مِمَّا أَفاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ‌»- آنچه خدا به عنوان غنيمت نصيب تو كرد ، نمود صرفا به منظور توضيح بود، نه احتراز. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:)


۱. حشر/سوره۵۹، آیه۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۵۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۳۳۳.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۳، ص۵۱۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۰۳.    
۶. حشر/سوره۵۹، آیه۷.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۶.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۵۲.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۰۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۲۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۳۱.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۴.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۰۳.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۳۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۴۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۱.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اَفاءَ»، ص۵۷.    






جعبه ابزار